پیشنهادهای مصطفا (١٢٨)
در نظر گرفتن
تو صحبت محاوره از kinda که مخفف kind of استفاده میشه
موقعیت اجتماعی
سر قرار حاضر شدن ( بیشتر برای قرار ملاقات )
تاثیر ، نفوذ The effect that a person has on somone Smoking impact is damaging on healthy
براورد قیمت دادن / مظنه دادن Will you be able to give me a full itemised ? quote میتونید یه مظنه قیمت از تمام جزئیات یه من بدید؟
کالای اساسی
دو فعل Raise و Rise به معنی افزایش یافتن در چیزی هست اما کاربردشون متفاوته Raise بعد از فاعل میاد و Rise بعد از مفعول The government has raised the p ...
Immediate family خانواده درجه یک و نزدیک
ریخت و پاش
دنبال کسی رفتن Can Dad pick me up from school today I will pick you up
نگرش
خوب بنظر میرسه That sounds ok شبیه یه تفریح بنظر میرسه That sounds like fun
کانکتورهای مناسبی هستند برای برای رایتینگ و اسپیکینگ Moreover furthermore what is more
In the past, parents could not pay so much attention to individual children تک تک
واقعی بودن در مورد شخصیت کسی که خودشه و ظاهر سازی نمیکنه
"به این دلیل" بیشتر تو اسپیکینگ استفاده میشه
Tube Station ایستگاه مترو
Arctic/far far north اینم معنی قطب شمال میده فقط واسه اینکه قاطی نشه😉
دریانوردی
I like doing my work on my own من دوست دارم کارهامو به سلیقه خودم انجام بدم
دستاورد "Every accomplishment starts with the decision to try" John F Kennedy هر دستاوردی با یک تصمیم برای تلاش شروع میشود
شلوغی/انباشتگی
Surfing the net وب گردی
من من کردن در هنگام صحبت
At some point در مواقعی
غیر معمول و غافلگیر کننده
Why/how did that happend برای بیان احساس هم کلامی در زمان یک اتفاق بکار میره
Owning to the fact that به جای ( because ) استفاده میشه
بهتره که . . .
اذیت شدن
She has nice bangs موی چتری
Important skills were passed down from generation to generation
نسبت به
بفرما برو
به هم زدن یه رابطه عاطفی_ جلوگیری از درگیری To end a romantic relationship They break up just last month she's dating someonenew now The policeman ...
اخراج شدن Fired
The position that you have in relation to other people because of your social position موقعیت اجتماعی
[Work from home] Employers can also allow more staff to telecommute
I want to hang out with you that's literally just mean I'd like to see someone یه درخواست واسه ملاقات با یه دوست که شما میخواید اونو میبینید همچنین ...
مراجعه
علی رغم , صرف نظر از, بی توجه I spend a lot of money on things regardless of my necessity
پیرامون
مخفف و کوتاه شده Like this word SCUBA self contained under water breathing apparatus
به حساب امدن / بخشی از چیزی بودن If your assay constitutes part of your coursework effort required
Bit around the bush طفره رفتن
تند نرو - دست نگه دار
اول از همه Category of mostly
Satisfy needs براوردن نیازها
بازار یابی کردن برای فروش یک محصول نشان دادن و عرضه کردن یک محصول