تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

اگر far from ابتدای جمله ( با verb ing ) بیاید به معنی "عوضِ" مثال 1: far from helping the situation = عوض ِ کمک به شرایط . . مثال 2 : far from bei ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

societal = جامعه ای ( نه لزوما جامعه انسانی ) social = جمعی ( انسانی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

١. مشارکتی ( بین اعضای گروه و مجموعه ) ٢. شرکتی ( سازمانی ) ( مربوط به کمپانی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

شکاف قانونی خلا قانونی راه در رو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

مربوطه . متعلقه ( صفتی که قبل از اسم جمع می آید جهت اشاره به تعلقات افراد یا اشیای جمله ) the respective roles of teachers and students

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

for - profit :سود محور - انتفاعی ( تاسیس برای کسب منفعت ) non - profit : سود نامحور = غیر انتفاعی ( تاسیس برای هدفی غیر از منفعت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

گام بلند پیشرفت ( در توسعه چیزی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

1 . نشان دادن به وضوح = ابراز کردن 2. نشان دادن علنی خواسته = تظاهرات کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

ستودنی - تحسین برانگیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تحسین برانگیختن ( در فردی ) تحت تاثیر قرار دادن ( شخصی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

عمق پیما ( زیردریایی کوچک معمولا برای تحقیقات علمی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

non - profit : سود نامحور - غیر انتفاعی ( تاسیس شده برای هدفی غیر از منفعت ) for - profit :سود محور - انتفاعی ( تاسیس شده برای کسب منفعت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

توزیع کردن ( در جامعه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

- گسیل کردن ( شخصی/چیزی ) - سریعا کار را ساختن ( مثال : شکست دادن سریع حریف )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

scratch the surface of پرداختن فقط به بخش کوچکی از

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به طور پیشدستانه ( و نه واکنش نشان دادن پس از اتفاقی = reactively )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

گستراندن ( ایده ، باور ) در جامعه گیاه افزایی کردن به وسیله گیاه مادر تکثیر گشتن ( جانداران )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

جلو بری . سوق دهی . به پیش رانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

to the detriment of : به قیمت آسیب به without detriment to : بدون آسیب به

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پیش دستانه - پیش خواهانه ( به جای واکنش دهی پس از اتفاقی = reactive )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

منحرف شدن ( از مسیر ) به بیراهه رفتن ( در صحبت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

معنی اول : خلاف اصول عمل کردن معنی دوم ( در مذاکره ) : کمتر از خواسته به دست آوردن = تراضی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تند خویی - زود آتشی ( اسم ) کم شدت گشتن با ( فعل ) temper by

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

این طور بگوییم . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

سکوی نفتی یا گازی دکل نفتی یا گازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مشخص بودگی - معلوم بودگی - معین بودگی ( شاید این معانی دقیقا به این شکل ، در فارسی موجود نباشند و صرفا جهت درک معنی هستند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دور نگاه ( نگاه در مورد آینده ) نگاه بیرونی ( نگاه به زندگی و جهان )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

عمل به مثل کردن احساس متقابل داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

میزان برداشت ( محصول ، سود . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حس گرفت ( برداشت حسی ) حس دهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

often = به دفعات more often = به دفعات بیشتر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

- درک و به کارگیری ( ایده های جدید ) پذیرفته شدگی ( در یک جامعه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کاملا صحیح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وجهه رو حفظ کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( موضوع ) جنجال ساز = controversial ( شخص ) جر و بحث گر =argumentative

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تک گزینی - تک مانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

Presentation : آرایی - نمایی - نمود Representation : باز آرایی - باز نمایی - باز نمود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تبحر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نتیجه بخشی. کارگری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

- پر کلام - طولانی مطلب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

روشن نگری ، روشن فهمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

- موفقیت پذیر، قابل موفقیت ( طرح، ایده، پروژه. . . ) - زیست پذیر، زیستا ( موجود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

شرکت توزیع کننده انرژی ( برق - گاز ) مجموعه نرم افزار کاربردی کامپیوتر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Presentation : آرایی - نمایی - نمود Representation : باز آرایی - باز نمایی - باز نمود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

پویش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

هم فهمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

زیستایی مانایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

زمینه سازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

اشتباه نشان دادن ( نتیجه گزارش ، آزمایش ، ایده . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

واسطه گر ( اسم ) واسطه گر ( صفت )