پیشنهادهای مریم فتحی سلمی (٢٢٩)
پایگاه مرکز
کش و قوس آمدن
غنیمت امتیاز حق امتیاز
سر در گم شدن بیراهه رفتن
دل و روده. تمام اندام ها ی داخلی
سنگین رنگین متین
روی هم تلنبار کردن
خدشه دار کردن چیزی سست کردن باور ها نسبت به چیزی لکه دار کردن
تصورات کسی را نسبت به چیزی خراب کردن
to be a testament to . . . گواهی بر . . . . بودن.
دیونه شدی؟!!! زده به سرت؟!!
یا خود خدا!!!
باب طبع من نیست
تیپش خیلی خفنه تیکه شده
به کسی نشون دادن که با کی طرفه کسیو سرجاش نشوندن
شکوندن انگشتای دست
خفه شو
هر از گاه گه گاهی
خفت گیری کردن زورگیری کردن
باید یه اعترافی بکنم. .
مگر اینکه از روی نعش من رد بشی
زن زندگیه
کاریه که شده کار از کار گذشته کاریش نمیشه کرد دیگه
رو مخ بودن
به دل نگیر
به ته خط رسیدن ( کنایه از باختن همه همه چیز )
به معنای" به جا آوردن" یا "شناختن" هم هست
زود با من پسر خاله نشو. . خیلیم خودمونی نشو با من. .
Americans use this phrase to say that everything is ordinary, same routine . یه جورایی روز از نو روزی از نو Life goes on, and it is necessary to w ...
حرف بسه ، وقت عمل دیگه
. . . . . . . . . . . . . با این وجودمیگم که/اما با این اوصاف. . . . . . . . ( جاهای خالی از دوجمله با معانی متضاد با هم استفاده میشه ) مثلا: " I d ...
چوپان دروغگو کسی که به واسطه تظاهر های غیرواقعیش دیگه کسی حرفشو باور نداره
با چنگ و دندون. . به هر زحمتی که شده. .
کسی را دنبال نخودسیاه فرستادن
گفتنش آسونه کاش انجام دادنشم به راحتیه گفتنش بود
به زور یا صلاح کاری را انجام دادن
آرامش قبل از طوفان
بلاتکلیف رو هواست
حال و هوای خوبی نداشتن
هرچیزی یه حکمتی داره
تا حالاش که اوکی بوده تا حالالش که به خیر گذشته
اگه از آسمون سنگم بباره به هر قیمت که شده
از در و دیوار باریدن قوز بالا قوز پشت سرهم بدبیاری آوردن گاومون زایید
بو بردن از چیزی
تملق یا چاپلوسی برای کسی کردن
very similar in appearance or character یک روح در دو بدن یا مثل سیبی که از وسط نصف کردن داشتن شباهت ظاهری یا اخلاقی زیاد یا سلایق مشابه به هم
مثل روز روشنه کاملا معلومه
خاکی و متواضع
در نطفه خفه کردن از بین بردن چیزی قبل از بروز و ظهور آن
come with may هر چه بادا باد هرچه پیش آید خوش آید