پیشنهادهای مریم فتحی سلمی (٢٢٩)
توجه کردن، دقت کردن، اهمیت دادن، no one give them a second thought هیچ کس حتی نگاهشونم نمیکنه ( اهمیت نمیده بهشون )
If you get your hands on something or lay your hands on something, you manage to find it or obtain it, usually after some difficulty. به چنگ آوردن ب ...
the latest fashion very popular right now آخرین مد روز
صدایی رسایی داشتن خوب آواز خوندن
it's better to be cautious than to regret it later احتیاط شرط عقل است پیشگیری بهتر از درمان است
خستگی در کردن تمدد اعصاب کردن ریکس کردن
هر روزه خدا ( تاکید میکند که هر روز یک عمل انجام میشود ) Everyday and Every single day are technically the same thing. The only difference is th ...
به نکته خوبی اشاره کردی
راه افتادن با ماشین و ترک کردن محلی
نیازی به گفتن نیست که. . . واضح است که . . . معلوم است که. . . پیداست که. . . مشخص است که. . .
1 - expressing surprise چطور ممکنه؟!!! 2 - used for asking someone for their opinion or their reaction to something مایلید چطوری . . . ؟ به طور مثا ...
حالا که فکرشو میکنم. .
this takes the cake definition : this is the worst این دیگه شاهکاره این دیگه نوبرشه
you indecat ethat sth isn't your personal tast با سلیقه من جور در نمیاد باب طبع من نیست
I'm a little obsessed یکم حساس شدم به این موضوع وسواس پیدا کردم فکرمو مشغول کرده
تا بیاد جا بیفته خوب ، زمان میبره
handout به معنی خیرات یا به معنی سر فصلی از مطالب و توضیحات که در جلسه ای مطرح میشوند اما hand out تقسیم کردن و پخش کردن بین افراد میباشد.
چیزی که خیلی آزار هنده است چیزی ه خیلی رو اعصابه
نمایندگی شعبه حق امتیاز
هوای همدیگر را داشتن
کیف با بند بلد که به صورت کج انداخته میشه
There is not thing any one can do about it کاری از دست کسی ساخته نیست چه میشه کرد؟
annoy someone اذیت کردن کسی سربه سر گذاشتن
pull one's weight سهم خود را ادا کردن
کیف قاپ
بیش از حد زیادی
اقرار به اشتباه کردن و عذر خواستن شکر خوردن
به کجا داریم میریم؟ کنایه از وقایع ناخوشایندی که در جهان رخ میدهد
قانون بی چون و چرا قاعده بی برو برگرد اصل اساسی
there is not thing anyone can do about it کاریش نمیشه کرده همینه که هست
بساط خود را جمع کردنو رفتن اسبابکشی کردن نقل مکان کردن
پاهایی که خوشگله و آدم روش میشه صندل بپوشه و نشونشون بده
to spend less on your lifestyle than you generate in earnings. دخل و خرج جور در آمدن کمتر از درآمد خرج کردن لقمه اندازه دهن خود برداشتن پا را به اند ...
مرخصی استعلاجی گرفتن
شونه به شونه سپر به سپر bumper - to - bumper traffic ترافیک بسیار سنگین
هر چیزی تعادلش خوبه
to try hard to do something when there is no chance that you will succeed بحث بی نتیجه آب در هاون کوبیدن
کل حقوق ماهیانه ام قبل از اینکه سر ماه حقوقمو بگیرم تموم شده. تا آخر ماه هیچی از حقوقم برام نمی مونه.
this is the point دقیقا نکته همینجاست
move out of the way of sth or sb از سر راه کنار رفتن
a person or thing with no protection against an attack or other source of danger. مثلل مرغ پر و بال بسته بی دفاع و آسیب پذیر
مبتلا شدن
used to say that something will definitely happen in the future حتمیه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
impulse item/buy/purchase\goods are products that people buy on impulse, i. e. , without planning to do so. خریدهای یهویی غیرضروری خریدهای از سر جو ...
عمرا کاری رو انجام دادن علاقه ای به انجام کاری نداشتن به اصلاح عامیانه کشته مرده چیزی نبودن
all of the sudden suddenly یهویی
well protected well built به خوبی حفاظت شده خوش ساخت
خودشه
to make something too important زیاده روی کردن افراط کردن
انباشت شدن رسوب کردن تجمع پیدا کردن زیاد شدن