پیشنهادهای مریم فتحی سلمی (٢٢٩)
خاتمه دادن
پس گرفتن پول
best
انرژی دادن به حرکت وا داشتن
پول نقد کم داشتن
پایان شب سیه و سپید است کور سوی امیدی وجود دارد پایان کار خوش است. things will get better
it is impossible to live normally with that outlook اینجور که نمیشه زندگی کرد
هوای چیزی کردن هوس چیزی کردن I'm not in a mood for حسش نیست حوصلشو ندارم
حرف بسه ، وقت عمل دیگه
آرامش قبل از طوفان
به ته خط رسیدن ( کنایه از باختن همه همه چیز )
به کسی نشون دادن که با کی طرفه کسیو سرجاش نشوندن
تملق یا چاپلوسی برای کسی کردن
به طرز غیر قابل کنترل به طرز مهارناشدنی
هرچیزی یه حکمتی داره
در نطفه خفه کردن از بین بردن چیزی قبل از بروز و ظهور آن
کش و قوس آمدن
قابل سازماندهی
to be on someone's nerve روی مخ کسی بودن کسیو عذاب دادن اعصاب کسی را به هم ریختن
مثل روز روشنه کاملا معلومه
The word 'sound' refers to a sensation caused in the ear by the vibration of the surrounding air or other medium. Sometimes it refers to the vibratio ...
بزن بریم
به معنای" به جا آوردن" یا "شناختن" هم هست
fail to interest someone. جذاب نبودن و سرد کردن حس کسی نسبت به خود حالگیر بودن تو ذوق کسی زدن خوردن تو حال کسی
it is certain to happen but you do not know when it will happen دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
دیونه شدن دست به کار احمقانه زدن
یه کار بهت دادما! یبار ازت کاری خواستما ( گند زدی )
وجهه خوبی نداشتن موجه نبودن
نوعی ماهی بسیار کوچک که برای انجام پدیکور و مانیکور استفاده میشود
پاسخ دادن به موسیقی رقصیدن با آهنگ
با آهنگ رقصیدن با آهنگ خود را تکان دادن
1 frequently or repeatedly; much of the time, ( Archaic equivalents ) oftentimes, ofttimes. اغلب اوقات
به معنای بلیط هواپیماست ولی در شرایطی که فرد بدون بلیط وارد فرودگاه می شود و به دنبال یک بلیط تخفیف خورده از یک پرواز کم فروش است که به زودی حرکت میک ...
مگه چقد بد شانسی میتونی بیاری دیگه؟ بعیده
تیپش خیلی خفنه تیکه شده
باید یه اعترافی بکنم. .
به دل نگیر
کسی را دنبال نخودسیاه فرستادن
چوپان دروغگو کسی که به واسطه تظاهر های غیرواقعیش دیگه کسی حرفشو باور نداره
کنار آمدن با چیزی سر کردن با چیزی
تاب آوردن
تصورات کسی را نسبت به چیزی خراب کردن
Americans use this phrase to say that everything is ordinary, same routine . یه جورایی روز از نو روزی از نو Life goes on, and it is necessary to w ...
سر در گم شدن بیراهه رفتن
what on earth are you doing? چه غلطی داری میکنی؟!!!!!
از سر و ته چیزی زدن تقلیل دادن
said about people or organizations that are rich, and can therefore get or do what they want پول حرف اولو میزنه
این یکی رو دیگه گند نزن
باب طبع من نیست
اگه از آسمون سنگم بباره به هر قیمت که شده