تفاهم داشتن با یکدیگر
Continue در کتاب inter 2 کانون
در مثال اول به معنی :باهم کنار آمدن
مثال دوم: پیشرفت کردن، پیش رفتن
مثال سوم: رفتن
If you understand the genuine meaning of life you will get along with your life much better
اگر شما معنی واقعی زندگی رو بفهمی خیلی بهتر میتونی با اون کنار بیای
( کنار آمدن )
این که دو نفر آبشون با هم تو یه جوب بره
✅جور بودن ( با دیگران ) ، ساختن
1 ) ?Which member of your family are you closest to - I’d have to say my sister but we’re a "close - knit" family and we all "get along" just great2 ) ?Do you "get along well with" your family
... [مشاهده متن کامل]
- Yes, I do get along well with my family members. We have a strong bond among us and that makes us a happy family
3 ) Is it important to have good relationship with colleagues at your workplace? [Why?]
Yes, it's important. It can be difficult to achieve it sometimes depending on the personalities involved but it's certainly a better situation than having to deal with a lot of conflict every day. If everyone is getting along well then normally everything else goes well also
دوام آوردن
سر کردن
گذران کردن
کنار آمدن
Continue; Often in spite of difficulties
ادامه دادن ( تو سختی ها )
از پسش بر اومدن تو فارسی ما
پیش راندن
Have harmonious and friendly relationship with an
Ex )
Richard and his sister don’t get a long
I don't get/go along with him
با او کنار نمی آیم
از هردو کلمه get و go می توان استفاده کرد
کنار اومدن ( با کسی ) ؛ با شرایط کنار اومدن
#�I get along well with him
# It's impossible to get along with him
# He is getting along well in his new job
# She was getting along well at university
کنار آمدن با چیزی
سر کردن با چیزی
Have you been getting along?
میگذره؟
It means adjust , adapt
رابطه خوبی داشتن
انس گرفتن
اخت شدن
جور شدن
دوستانه به سر بردن ، رابطه خوبی داشتن
Richard and his sister don't get along
ریچارد و خواهرش با هم رابطه خوبی ندارند 👿
کنار آمدن سازگاری داشتن
Continue
داشتن رابطه خوب
کنار اومدن
جور شدن:با همکارای جدیدت جور شدی؟*تا کردن:با درس و مشقت چجور تا میکنی؟ *جا افتادن، راه افتادن:تو شرکت جدیدم جا افتادم. *دوام آوردن، سر پا بند شدن:با این حقوقا نمیشه سر پا بند شد!! *ترک کردن محل ( slang ) :راهتو بگیر برو!!
خیلی صمیمی
1گذران کردن، بسر کردن
?How are you getting along at playing the violin
چطور می توانی با ویولن زدن روزگار بگذرانی؟
2:to have a good relationship
It's impossible to get along with him
3: to leave.
Ex:I must get along now
سازگاری داشتن
کنار امدن ، تفاهم داشت
تنها ترجمه maxo درست هستش.
Get along یعنی رابطه
For instance : i get along well with my sister
من با خواهرم رابطه خوبی دارم.
زمانی که همه چیز جفت و جور باشه ، موفق بودن
سازگاری داشتن:
I get along well with people
سازگاری خوبی دارم با مردم.
کنار آمدن
داشتن رابطه دوستانه/همدلانه
. . . Get along well with
. . . Get on well with
رابطه خوبی برقرار کردن با. . . .
کنار آمدن با هم - ساختن با یکدیگر
ساختن ( با هم ساختن ) مثل جمله او با من نمی سازد
گذراندن ، وفق دادن
Friendly relationship
مدارا کردن
اخت شدن
مصاحبت و هم نشینی
همراهی و تعامل
Have a good relationship
روزگار گذراندن، سر کردن: Get along
?How are you getting along at playing the violin
چطور می توانی با ویولن زدن روزگار بگذرانی؟
با هم کنار آمدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٣)