پیشنهادهای مریم فتحی سلمی (٢٢٩)
پس آوردن چیزی که خریدین
پس گرفتن پول
best
قابل سازماندهی
گرفتار شدن
بدون درآمد وقف عام
تلبار کردن افزودن به قبلیا روی هم جمع شدن
کنار آمدن با چیزی سر کردن با چیزی
برحذر بودن دوری جستن اجتناب کردن
باقی مانده پول پول خرد
دیونه شدن دست به کار احمقانه زدن
پول گرفتن از خودپرداز با کارت اعتباری
To earn enough money in order to support oneself financially. خوب پول در آوردن درآمد خوب داشتن
روی آنتن بودن روی خط بودن ( در برنامه رادیویی یا تلویزیونی )
کل حقوق ماهیانه ام قبل از اینکه سر ماه حقوقمو بگیرم تموم شده. تا آخر ماه هیچی از حقوقم برام نمی مونه.
نمیدونم این پولا چطور خرج میشن اصلا
به دخل و خرج حواست بودن
بیشتر از درامد خرج کردن دخل و خرج جور درنیامدن هشتش گرو نه بودن یعنی پا را از گلیم خود درازتر کردن لقمه بزرگتر از دهان برداشتن خود را تو خرج انداختن
to spend less on your lifestyle than you generate in earnings. دخل و خرج جور در آمدن کمتر از درآمد خرج کردن لقمه اندازه دهن خود برداشتن پا را به اند ...
زیر بار قرض بودن
if I can play my cards right اگه کارم درست پیش بره اگه بخت باهام یاری کنه اگه بتونم کارمو درست انجام بدم
قانون بی چون و چرا قاعده بی برو برگرد اصل اساسی
با همه وجود یا صمیم قلب چیزی را خواستن
impulse item/buy/purchase\goods are products that people buy on impulse, i. e. , without planning to do so. خریدهای یهویی غیرضروری خریدهای از سر جو ...
پس انداز کردن برای روز مبادا
هر چیزی تعادلش خوبه
Be intelligent or shrewd; have good sense or good judgment. مخ بودن. عاقل بودن. مغز متفکر
از سر و تهش زدن تقلیل دادن
پول نقد کم داشتن
زنده کردن یاد موضوعی یادآوری کردن به یاد آوردن ex: sometimes it brings up our childhood memories گاهی خاطرات کودکیمان را برایمان زنده میکند.
تعامل داشتن ارتباط برقرار کردن
تحت تاثیر چیزی قرار گرفتن
از دست کسی عصبی شدن آرامش و خونسردی خود را درمقابل کسی از دست دادن
مشکل پسند و ایرادی بهانه جو
وا چه چیزا
to tell the truth or to be honest همه این موارد برای بیان یک عقیده مخالف به صورت مودبانه استفاده میشود به معنی : راستشو بخوای. . . یا اگه بخوام رورا ...
fail to interest someone. جذاب نبودن و سرد کردن حس کسی نسبت به خود حالگیر بودن تو ذوق کسی زدن خوردن تو حال کسی
بیش از حد زیادی
برداشت بد نکن سوتفاهم نشه اشتباه نگیری
خودشه
برای حوزه موسیقی به معنای فاقد ارزش هنری و صرفا عوام پسند
خستگی در کردن تمدد اعصاب کردن ریکس کردن
انرژی دادن به حرکت وا داشتن
آش دهن سوزی نیست حرفی برای گفتن نداره همچین چیز بخصوصیم نیست
هوای چیزی کردن هوس چیزی کردن I'm not in a mood for حسش نیست حوصلشو ندارم
مشکل پسند سختگیر آدم ایرادگیر پرتوقع
نمیخوام اذیتتون کنم قصد جسارت ندارم منظور بدی ندارم
you indecat ethat sth isn't your personal tast با سلیقه من جور در نمیاد باب طبع من نیست
با آهنگ رقصیدن با آهنگ خود را تکان دادن
احساساتی شدن تحت تاثیر احساسات قرار گرفتن