پیشنهادهای مریم فتحی سلمی (٢٢٩)
پایان شب سیه و سپید است کور سوی امیدی وجود دارد پایان کار خوش است. things will get better
ریشه چیزی را خشکاندن نابود کردن
to destroy something completely that it is no longer exist ریشه کن کردن
said about people or organizations that are rich, and can therefore get or do what they want پول حرف اولو میزنه
1 - expressing surprise چطور ممکنه؟!!! 2 - used for asking someone for their opinion or their reaction to something مایلید چطوری . . . ؟ به طور مثا ...
to emphasizing a problem انقدر داغونه که. . .
to try hard to do something when there is no chance that you will succeed بحث بی نتیجه آب در هاون کوبیدن
. deceive someone playfully; tease someone سرکار گذاشتن. ایستگاه کردن دست انداختن شوخی کردن با کسی ?are you pulling my leg گرفتی ما رو؟ مسخرمون کر ...
If you feel like a "fish out of water" everything seem unfamiliar to you احساس غربت کردن از یه دنیای دیگه بودن احساس تعلق به جایی نداشتن
به معنای بلیط هواپیماست ولی در شرایطی که فرد بدون بلیط وارد فرودگاه می شود و به دنبال یک بلیط تخفیف خورده از یک پرواز کم فروش است که به زودی حرکت میک ...
وعده سر خرمن
fancy luxurious مجلل لوکس درجه یک لاکچری
1 frequently or repeatedly; much of the time, ( Archaic equivalents ) oftentimes, ofttimes. اغلب اوقات
have a particular talent for dealing with can handdle a special thing توانایی سر و کله زدن، داشتن. . . جفت و جور بودن با. . خو داشتن با. . توانای ...
i can't stop doing sth دست خودم نیست
not pay attention از یه گوش شنیدن و از یه گوش به در کردن
it's the last chance این آخرین فرصته حالا یا هیچوقت آخرین شانس
work hard به سختی تلاش کردن عرق ریختن ( به معنی زحمت کشیدن ) با تمام توان جنگیدن برای رسیدن به هدف
all of the sudden suddenly یهویی
this is the point دقیقا نکته همینجاست
phrase. Sense is used in several expressions to indicate how true your statement is. For example, if you say that something is true in a sense, you m ...
معنی:acquire a great deal of money, typically in a sudden or unexpected way. مترادف: hit the jack pot یه شبه به جایی رسیدن
معادل: emphasize on مترادف:bring/call/draw attention to. . . . اهمیت دادن مترادف:accentuate. . . . . تاکید کردن مترادف:corroborate, confirm . . . ...
to unexpectedly do something which solves a problem or helps you to achieve something انجام کار غیره منتظره که مشکل شما رو حل میکنه یا کمک میکنه چیزی ...
a serious problem that makes your life very difficult, especially being dependent on drugs مشکل چندین ساله زخم چندین ساله مریضی بیعلاج
a business, investment, or product that provides a steady income or profit. کار بسیار پر منفعت پول ساز Hong Kong Telecom has been a cash cow, thank ...
lose one's voice or find it hard to speak because of hoarseness. احساس ناراحتیدر گلو که باعث میشه نتونی درست صحبت کنی I have a frog in my throat صد ...
annoy someone اذیت کردن کسی سربه سر گذاشتن
a way in which you can achieve something دقیقا همون چیزیه که لازمه