پیشنهادهای مریم فتحی سلمی (٢٢٩)
پاسخ دادن به موسیقی رقصیدن با آهنگ
The word 'sound' refers to a sensation caused in the ear by the vibration of the surrounding air or other medium. Sometimes it refers to the vibratio ...
خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری
جواب دادن جور شدن رو به راه شدن
از سر و ته چیزی زدن تقلیل دادن
دوروبرت رو نگاهی انداختن. ex : every time you turn around , you hear about another war, poverty , natural disaster . . . هر دفه که دور و ورت رو نگ ...
تاب آوردن
ناگهان فکری به سر زدن ناگهان با یک جرقه. . . :ex in a burst of creative thinking, he though some might recognize the girls ناگهان فکری به سرش زد، ا ...
نیازی به گفتن نیست که. . . واضح است که . . . معلوم است که. . . پیداست که. . . مشخص است که. . .
راه افتادن با ماشین و ترک کردن محلی
it is impossible to live normally with that outlook اینجور که نمیشه زندگی کرد
دونه به دونشون تکتکشون یک به یکشون
هی هر دفعه. . .
هر روزه خدا ( تاکید میکند که هر روز یک عمل انجام میشود ) Everyday and Every single day are technically the same thing. The only difference is th ...
به گردش در آوردن مدام
به کجا داریم میریم؟ کنایه از وقایع ناخوشایندی که در جهان رخ میدهد
تو ذوق زدن از بین بردن مزه انجام کاری گرفتن حال کسی برای انجام کاری
مردم دار مردمی
بساط خود را جمع کردنو رفتن اسبابکشی کردن نقل مکان کردن
pull one's weight سهم خود را ادا کردن
say something that one has wanted to say for a long time, resulting in a feeling of relief. سبک شدن با صحبت کردن در مورد موضوعی
what on earth are you doing? چه غلطی داری میکنی؟!!!!!
غلط کردم و در جواب say uncle به معنی بگو غلط کردم استفاده میشود
call and report that you are sick and you need a leave تماس گرفتن به منظور گرفتن مرخصی به علت بیمار بودن
a person or thing with no protection against an attack or other source of danger. مثلل مرغ پر و بال بسته بی دفاع و آسیب پذیر
it is certain to happen but you do not know when it will happen دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
move out of the way of sth or sb از سر راه کنار رفتن
the latest fashion very popular right now آخرین مد روز
صدایی رسایی داشتن خوب آواز خوندن
اقرار به اشتباه کردن و عذر خواستن شکر خوردن
If you get your hands on something or lay your hands on something, you manage to find it or obtain it, usually after some difficulty. به چنگ آوردن ب ...
I'm a little obsessed یکم حساس شدم به این موضوع وسواس پیدا کردم فکرمو مشغول کرده
it's impossible to live normally with that outlook اینجوری که نمیشه ( با این فکر ) زندگی کرد این که درستش نیست سخت نگیر
handout به معنی خیرات یا به معنی سر فصلی از مطالب و توضیحات که در جلسه ای مطرح میشوند اما hand out تقسیم کردن و پخش کردن بین افراد میباشد.
this takes the cake definition : this is the worst این دیگه شاهکاره این دیگه نوبرشه
to make something too important زیاده روی کردن افراط کردن
there is not thing anyone can do about it کاریش نمیشه کرده همینه که هست
definition: to make angry example: it drives me crazy دیونه ام کرده اعصابمو خرد کرده
همواره بیست چهارساعته
it's better to be cautious than to regret it later احتیاط شرط عقل است پیشگیری بهتر از درمان است
مرخصی استعلاجی گرفتن
مگه چقد بد شانسی میتونی بیاری دیگه؟ بعیده
to deal with problems or difficulties by doing whatever you need to do, rather than by trying only one method خود را با ساز زمانه کوک کردن کنار آمدن ...
مبتلا شدن
to be on someone's nerve روی مخ کسی بودن کسیو عذاب دادن اعصاب کسی را به هم ریختن
There is not thing any one can do about it کاری از دست کسی ساخته نیست چه میشه کرد؟
used to say that something will definitely happen in the future حتمیه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
not to judge before getting familiar با ذهن باز در مورد چیزی فکر کردن پیش داوری نکردن در مورد چیزی
you can't win them all بازی برد و باخت داره
to cause a situation or organization to change in a positive direction برگرداندن اوضاع حل کردن مشکلات بهبود دادن اوضاع