that being said

پیشنهاد کاربران

با این وجود. . . ؛ با این حال. . . ( برای گذر از یک جمله به جمله دیگری استفاده می شود که معمولا با جمله نخست تضاد دارد )
با این اوصاف
. . . . . . . . . . . . . با این وجودمیگم که/اما با این اوصاف. . . . . . . . ( جاهای خالی از دوجمله با معانی متضاد با هم استفاده میشه )
مثلا:
" I don't like drinking soda, but with that being said, when I go to a party sometimes I have a can of Coke".
"من از نوشیدن نوشابه خوشم نمی آید، اما با این اوصاف، وقتی به مهمانی می روم گاهی یک قوطی کوکاکولا می خورم. "
مترداف با عبارات:
with that being said
having said that
that said
با این همه،
با این حال،
با وجود این،
به رغم این موضوع،
مع الوصف،
با این اوصاف،
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما