پیشنهاد‌های محمد فروزانی (٦٩٨)

بازدید
١,٠٣٧
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Go through hell – meaning: to suffer through something extremely unpleasant, often for a prolonged period of time. رنج کشیدن از چیزی بسیار ناخوشایند ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

impertinence /ɪmˈpɜːtɪnəns/ ( n ) – meaning: disrespectful behaviour or language; rudeness; insolence. رفتار یا زبان بی ادبانه؛ بی احترامی؛ وقاحت؛ ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمه هم نقش اسم دارد و هم نقش دستوری فعل را ایفا می کند: 🔰 Whir or whirr /wɜːr/ – meaning: ( n ) 1. a prolonged soft swish or buzz, as of a mot ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dole queue /ˈdəʊl kjuː/ ( n - British English, informal ) used in reference to the number of people who are unemployed and claiming state benefit. ( ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pulley /ˈpʊlɪ/ – meaning: a wheel with a grooved rim in which a rope, chain, or belt can run in order to change the direction or point of application ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Husky /ˈhʌskɪ/ - meaning: 1. ( n ) a member of the Inuit people ( any of several indigenous peoples of N America or Greenland ) . یکی از اعضای ق ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Posse /ˈpɒsɪ/ ( n - Also called: posse comitatus [of the country], US ) – meaning: the men of a district assembled together and forming a group upon ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In posse /ɪn ˈpɒsɪ/ ( adj - law ) – meaning: possible or potential. ( New Oxford American Dictionary ) ممکن؛ بالقوه؛ از روی احتمال ( نه واقعی و در ع ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In esse /ɪn ˈɛsɪ/ ( adj ) – meaning: actually existing, opposite of in posse ( New Oxford American Dictionary ) به معنای واقعی وجود داشتن ( نه از رو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bafflegab /ˈb�fəlˌɡ�b/ ( n ) – meaning: confusing or generally unintelligible jargon; gobbledegook. ( New Oxford American Dictionary ) اصطلاحات گیج ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gobbledegook /ˈɡɒbəldɪˌɡuːk/ ( n ) – meaning: pretentious or unintelligible jargon, such as that used by officials. ( New Oxford American Dictionary ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dead /dɛd/ – meaning ( of an electric circuit or device or conductor ) carrying or transmitting no current; not working. ( New Oxford American Dictio ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ruddy /ˈrʌdɪ/ ( adv, adj - dier, - diest; intensifier ) – meaning: used as a euphemism for bloody; damned. لعنتی؛ کوفتی؛ گُه؛ ملعون Example 1: 👇 Th ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Anything the matter? – meaning: used when asking someone if something is wrong or amiss; anything wrong? مشکلی هست؟ اشتباهی شده؟ خطایی صورت گرفته؟ چی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Repine /rɪˈpaɪn/ ( v - intr ) – meaning: to be fretfully discontent; complaining شاکی و ناراضی بودن؛ غُر و لند کردن؛ نالیدن Example 1: 👇 You mustn't ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Engram /ˈɛnɡr�m/ ( n - psychol ) the physical basis of an individual memory in the brain; a presumed encoding in neural tissue that provides a physic ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه که اسم است در دیکشنری زیر و همچنین در دیکشنری کالینز که لینکش داده شده است دارای دو تعریف است: New Oxford American Dictionary 🔰 Cloakroom / ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Swinish /ˈswʌɪnɪʃ/ ( adj ) – meaning unpleasant or contemptible, especially on account of being coarse, greedy, or lazy. ( New Oxford American Dictio ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mind ( one’s ) own beeswax ( Often used as an imperative ) – meaning to not interfere in someone else's affairs; to not pry or be nosy. معنای این عب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Infosphere /ˈɪnfəʊˌsfɪər/ – meaning: electronic communication and networking as a whole. ( Collins Dictionary ) ارتباطات الکترونیکی و شبکه سازی به ع ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Like a shot – meaning: very quickly especially willingly; without hesitation. خیلی سریع بخصوص از روی میل؛ بدون تردید؛ بی درنگ؛ بلا فاصله؛ بلا درنگ؛ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

As far as it goes – meaning: used to say that something has good qualities to a limited extent and could be better. از این عبارت زمانی استفاده می شو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Isinglass /ˈaɪzənˌgl�s; ˈaɪzɪŋˌɡlɑːs/ ( n - mass ) – meaning: 1. ( mainly US English ) mica or a similar material in thin transparent sheets. ورقه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آنچه در زیر می آید معنی این عبارت بعنوان یک phrasal verb است یعنی یک عبارت فعلی متشکل از یک فعل و یک particle و نه یک فعل و یک preposition. بنابراین ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای این کلمه پنج تعریف در دیکشنری زیر وجود دارد. یک تعریف مربوط است به کاربرد این لغت در نقش دستوری اسم ( که همان جیغ یا صدای گوش خراش است ) و چهار ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Make a go of ( something ) – meaning: to try to make something succeed, usually by working hard. تلاش برای موفقیت در امری، ( معمولاً با سخت کاری و ی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Prig /prɪɡ/ ( n ) – meaning a person who is smugly self - righteous and narrow - minded; a moralistic person who behaves as if superior to others. ش ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Spondulicks OR spondulix /spɒnˈd ( j ) uːlɪks/ ( n - slang ) – meaning: money, more specifically a reasonable amount of spending money. پول، به طور ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Philander /fɪˈl�ndər/ ( v - intr ) meaning: often foll by with ( of a man ) to flirt with women; ( of a man ) readily or frequently enter into casual ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dulcet /ˈdʌlsɪt/ ( adj ) – meaning: ( of a sound ) soothing or pleasant; sweet دلنشین؛ دلپذیر؛ گیرا؛ ملیح؛ جذاب؛ شیرین Example 1: 👇 Record the dulce ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Be long in the tooth – meaning: saying unkindly or humorously that someone is old or getting old especially to do something. ( از روی نامهربانی یا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Buzz /bʌz/ ( v - informal ) – meaning: to call by telephone. با کسی تماس تلفنی برقرار کردن؛ تلفن زدن؛ زنگ زدن Example 1: 👇 She said she would buzz ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Break ( one’s ) stride – meaning: slow or interrupt the pace at which one walks or moves. ( New Oxford American Dictionary ) کُند کردنِ سرعتِ گام ها ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمه هم در نقش دستوری اسم و هم در نقش فعل بکار می رود. در دیکشنری کالینز دو تعریف برای این کلمه در کاربرد اسمی آن و یک تعریف در نقش فعل وجود دارد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

New Oxford American Dictionary 🔰 Salmagundi /ˌs�lməˈɡʌndɪ/ ( n - pl salmagundis ) meaning: 1. a dish of chopped meat, anchovies, eggs, onions, and ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

برطبق دیکشنری زیر، این کلمه در سه نقش دستوری قید، صفت و اسم بکار می رود و برای آن در دیکشنری بجز دو معنی اصطلاحی، هشت تعریف وجود دارد. New Oxford Am ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در دیکشنری زیر چهار تعریف برای این کلمه وجود دارد. دو تای آن مربوط به کاربرد این لغت در نقش صفت و دو تای دیگر در نقش اسم است: New Oxford American Dic ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Unsought /ʌnˈsɔːt/ ( adj ) – meaning: not looked or sought or searched for, requested, or desired ناخواسته؛ غیر قابل انتظار؛ پیش بینی نشده؛ دور از ان ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای این کلمه در دیکشنری آکسفورد آمریکایی جدید تعریف زیر آمده است که مشابه آن چیزی است که در دیکشنری وبستر است و لینکش در قسمت لینک سایت قرار داده ام ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

In plain English – meaning: ( of written or spoken usage ) clearly expressed, without the use of technical or abstruse terms. ( New Oxford American D ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

In plain English – meaning: ( of written or spoken usage ) clearly expressed, without the use of technical or abstruse terms. ( New Oxford American D ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Illimitable /ɪˈlɪmɪtəbəl/ ( adj ) – meaning: limitless; boundless; incapable of being limited ( New Oxford American Dictionary ) بی حد و حصر؛ بی حد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

( Be ) beyond someone – meaning: too much for ( someone ) to achieve or understand. فراتر از توانایی و یا قدرت درک یک نفر؛ کِشِشِ درک یا انجام کاری ...

پیشنهاد
١

Leave someone holding the bag/baby – meaning: Abandon someone, making him to bear the responsibility or blame. رها کردن یک نفر در مسئولیت ها و مشکلا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

That cat won’t jump – meaning: There's no way that idea will work; that suggestion is unrealistic or completely unfeasible. هیچ راهی وجود ندارد که ا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

معنی اصلی این کلمه همانطور که ذکر شده است، بذر افشاندن و کاشتن است اما معنی مجازی یا استعاری این لغت دارای مفاهیم نسبی زیر است: نهادینه کردن؛ عجین ک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

En famille /ɑ̃ faˈmijə; ˌɑn fɑˈmi/ ( adv ) meaning: with one's family; at home. ( New Oxford American Dictionary ) با خانواده؛ در خانه Example 1: 👇 ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Skin flick OR skinflick /ˈskɪnˌflɪk/ ( n - slang ) – meaning: a film containing much nudity and explicit sex for sensational purposes; a pornographic ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای این لغت که صفت است در دیکشنری زیر و دیکشنری کالینز که لینکش داده شده است، سه تعریف وجود دارد. یکی از معانی توسط کاربر عزیز آقای حسن امامی ذکر شد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Your/His, etc. , Serenity – meaning: a title given to a reigning prince or similar dignitary. عنوانی که به یک شاهزاده ی سلطنتی یا مقام مشابه داده می ...