پیشنهادهای محمد فروزانی (٦٩٨)
از میان حدود ۲۴ تعریف ( و یا معنیِ ) این کلمه یکی از معانی خاص و در عین حال کاربردی آن، تعریف یا معنی زیر است: پیشنهاد دادن یک پروپوزال ( یا توصیه ی ...
Contabescent /ˌkɒntəˈbɛsənt/ ( adj - botany ) unable to produce pollen. گیاهی که قادر به تولید گرده ( برای جفت گیری یا بارداری ) نیست. Example: 👇 ...
دو معنی که در بین معانی کاربران عزیز نیست در دیکشنری زیر که لینک آن نیز داده شده ذکر شده است: New Oxford American Dictionary ⤵️ 1. enroll as ready f ...
Kinkeeping /ˈkɪnˌkipɪŋ/ ( n ) – meaning: the labor involved in maintaining and enhancing family ties, including organizing social occasions, remember ...
End in smoke – meaning: to come to nothing or to not produce good results. به هیچ نتیجه ی مفیدی نرسیدن؛ باد هوا شدن؛ بی ثمر شدن؛ دود هوا شدن؛ بر باد ...
Call into play - meaning: require to be put to use بکار گرفتن؛ دخیل کردن؛ وارد عمل کردن؛ وارد بازی کردن Example 1: 👇 The exercise brings many skills ...
Cherubic /tʃɪˈruːbɪk/ ( adj ) – meaning: having the innocence or plump prettiness of a young child; angelic; innocent; sweet. اشاره به معصومیت یا ز ...
این کلمه هم اسم است و هم فعل:🔰 Fard /fɑːrd/ – meanings: 1. ( n ) facial cosmetics. لوازم آرایش صورت. Example: 👇 Rouge and lipstick are two examp ...
to be so well known for a particular quality that one’s name is used to represent that quality; the epitome of; prime example of; perfect example of; ...
Perorate /ˈpɛrəˌreɪt/ ( v - intr ) – meaning: 1. to speak at length, esp in a formal manner طولانی صحبت کردن مخصوصاً به صورت رسمی؛ نطق مفصل؛ سخنرانی ...
Perambulate /pəˈr�mbjʊˌleɪt/ ( v - tr. ) – meaning: 1. to walk about a place especially for pleasure and in a leisurely way. قدم زدن در مکانی مخصوص ...
Balustrade /ˈb�ləˌstreɪd/ ( n ) – meaning: a railing supported by balusters, especially one forming an ornamental parapet to a balcony, bridge or ter ...
Dig someone or somebody in the ribs - meaning: to push your finger or your elbow into someone's side, especially to attract their attention. با آرنج ...
در دیکشنری کالینز تعریفی برای این کلمه وجود دارد که کاملاً کاربردی است و مربوط است به معانی پیشنهادی دوستان عزیز: commercial and salable knowledge of ...
a person who spreads or enjoys scandal, gossip, etc. شایعه پراکن؛ چو انداز؛ سخن پراکن؛ اهل حرف و حدیث؛ دروغ پرداز Example 1: 👇 His contemporary rep ...
Rug rat /rʌɡ r�t/ ( n - North American, informal ) a child not yet walking. کودکی که هنوز نمی تواند راه برود. Example 1: 👇 The rugrat is going to ...
برای این عبارت دو تعریف در دیکشنری کالینز وجود دارد: Babe in arms OR babe - in - arms ( n ) – meaning: 1. a young baby that has to be carried. بچه ...
این کلمه هم بعنوان صفت بکار می رود و هم در نقش اسم ظاهر می شود: Lilliputian /ˌlɪlɪˈpjuːʃn/ – meaning : 1. ( adj ) tiny or very small; diminutive. ری ...
Hop - o’ - my - thumb /ˌhɒpəʊmaɪˈθʌm/ ( n - archaic ) – meaning: a dwarf or very small person. آدم کوتوله و بسیار کوچک؛ داری جثه ی کوچک؛ کوچولو؛ خرد ...
hold someone to/for ransom – meaning: to keep ( prisoners, property, etc ) in confinement until payment for their release is made or received. نگه د ...
Two’s company, three’s a crowd – meaning: said when two people are relaxed and enjoying each other's company but another person would make them feel ...
Cyberwar /ˈsʌɪbərˌwɔːr/ also called information war – meaning: the use of computer technology to disrupt the activities of a state or organization, e ...
برای این کلمه که اسم است در دیکشنری کالینز دو تعریف داده شده است: Thickset /ˌθɪkˈsɛt/ ( adj ) – meaning: 1. stocky in build; sturdy. تنومند؛ بزرگ جث ...
یکی دیگر از معانی این لغت دروغگو است: Example 1: 👇 He's something of a storyteller, so I wouldn't put too much stock in anything he says. اون یه در ...
Drag�e /dr�ˈʒeɪ/ - meaning: 1. a sugarcoated nut or candy. آبنبات یا آجیل با روکشی از شکر Example: 👇 Guests at the wedding reception delighted in t ...
علاوه بر معنی کم خونی که کاربران عزیز به آن اشاره داشته اند، این کلمه معنی دیگری دارد که کاملاً کاربردی است: lack of vitality or vigour; lifelessness ...
Twosome /ˈtuːsəm/ ( n ) – meaning a pair of people considered together. دو نفر که با هم بعنوان یک کلیت ( بجای افراد جداگانه ) در نظر گرفته می شوند؛ ...
Get the bit between one’s teeth – meaning: to become very enthusiastic and determined about doing a particular job or task or tackling a problem. مش ...
to have a specified opinion or belief; to believe that. بر این باور است که؛ اعتقاد داشتن به اینکه؛؛ معتقد است که؛ قائل به این است که Example 1: 👇 F ...
On one’s/someone’s shoulders – meaning: being something that is someone's to deal with. مسئولیت چیزی بر عهده ی کسی بودن؛ قبول مسئولیت؛ به گردن گرفتن ...
این کلمه هم صفت، هم قید، هم اسم و هم فعل است. برای این لغت در دیکشنری حدود چهارده تعریف ( غیر تکنیکی: معنا ) وجود دارد. در اینجا تنها یکی از معانیِ ا ...
Biblioklept /ˈbɪbliəˌklɛpt/ – meaning: a person who steals books. دزد کتاب؛ کتاب دزد؛ کسی که کتاب می دزدد. Example 1: 👇 Often forgetting to return ...
hum/hem and haw – meaning hesitate; be indecisive. ( New Oxford American Dictionary ) مردد یا بلاتکلیف بودن. Example 1: 👇 I was humming and hawing ...
Soften/cushion the blow – meaning make it easier to cope with a difficult change or upsetting news; to make a bad situation less serious. ( New Oxfor ...
این کلمه هم صفت و هم اسم است. جدای از تمام معانی صفتی و اسمی آن که مربوط به گربه است، یک معنای آن در نقش دستوری اسم، کاربرد خاص دارد که در زیر می آید ...
to be exactly the type of thing that someone knows about or likes to do. ( Cambridge Dictionary ) دقیقاً همان چیزی است که کسی در مورد آن می داند یا ...
دو تعریف برای این کلمه که اسم است در دیکشنری زیر وجود دارد: New Oxford American Dictionary ⤵️ Multitudinous /ˌmʌltɪˈt ( j ) uːdɪnəs/ OR multitudinary ...
New Oxford American Dictionary ⤵️ M�tier /ˈmɛtɪeɪ/ ( n ) – meaning: 1. a profession or trade, esp that to which one is well suited. یک حرفه یا سرگر ...
Unperturbed /ˌʌnpərˈtɜːrbd/ ( adj ) – meaning: not disturbed or troubled آسوده خاطر؛ خاطر جمع؛ به دور از اظطراب؛ بدون نگرانی Example 1: 👇 He was unp ...
بر طبق دیکشنری زیر، این عبارت که از نظر ساختار دستوری نقش اسم را دارد، دارای دو تعریف ( غیر تکنیکی: معنا ) است. معنای اول توسط دوستان به شکل های مختل ...
Twerp /twɜrp/ ( n ) – meaning: a silly, contemptible or annoying person. ( New Oxford American Dictionary ) شخص احمق، حقیر یا مزاحم؛ عوضی؛ کودن Exam ...
یکی از معانی fiend بر طبق دیکشنری زیر کسی است که به شدت علاقه مند به کار یا فعالیتی خاص است: a person who is intensely interested in or fond of somet ...
Uncomplimentary /ˌʌnkɒmplɪˈmɛnt ( ə ) ri/ ( adj ) – meaning: not complimentary; negative or insulting. مطلب یا کلامی که تمجید آمیز نیست و منفی و تو ...
این کلمه هم فعل و هم اسم است. در دیکشنری زیر یک تعریف برای نقش اسمِ آن و دو تعریف برای نقش دستوری فعل این لغت آمده است: New Oxford American Dictiona ...
Bore the pants off ( someone ) – meaning: to be extremely boring or uninteresting to someone. بیش از حد کسل آور، خسته کننده و یا ناگیرا Example 1: � ...
ground or a piece of ground, or a stretch of land esp with reference to its physical character or military potential. ( Collins Dictionary ) زمین یا ...
Piss on ice – meaning: to be financially well to do, or generally fortunate; to live an extravagant lifestyle. از نظر مالی وضعیت خوبی داشتن؛ زندگی م ...
کلمه ی pin هم فعل و هم اسم است. برای این کلمه در دیکشنری زیر ۲۵ تعریف وجود دارد. در اینجا فقط یکی از معانیِ این لغت که در نقش دستوری فعل است به اشترا ...
بر طبق دیکشنری زیر، این کلمه که فعل متعددی است و اسم آن inundation است دارای دو تعریف ( معنا ) است: New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. overwhelm ( ...
Be in the pink – meaning be fit, healthy and happy. تندرست، سرحال، صحیح المزاج، قبراق Example 1: 👇 Daily exercise will keep you in the pink. ورزش ...