پیشنهاد‌های محمد فروزانی (٦٩٨)

بازدید
١,٠٣٧
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

At/on the double – meaning at twice normal marching speed; quickly or immediately. خیلی سریع؛ به سرعت؛ برق آسا؛ باد پا؛ تند؛ بدون فوت وقت؛ طرفة العی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Lickety - split /ˈlɪkɪtɪˈsplɪt/ ( adv - US & Canadian, informal ) – meaning: very quickly; speedily. خیلی سریع؛ به سرعت؛ برق آسا؛ باد پا؛ تند؛ بدون ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Beyond one’s means – meaning: beyond one’s budget or income ( New Oxford American Dictionary ) فراتر از امکانات، بودجه یا درآمد Example 1: 👇 Most p ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Irenic /ʌɪˈriːnɪk / ( adj - formal also eirenic ) – meaning: aiming or aimed at peace. صلح طلب؛ سازشکارانه؛ مسالمت جو Example 1: 👇 As tensions rose ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

قابل ذکر است که کلمه canter به معنای گام آهسته تر از چهار نعل و سریعتر از یورتمه است اما ترکیب مورد نظر در دیکشنری زیر و یا لینکی که ذکر شده است، معن ...

پیشنهاد
٢

Keep/hold/play the/one’s cards close to the/one’s chest – meaning: keep one's plans, ideas, etc. , secret or hidden from other people. برنامه ها، ای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمه هم اسم و هم صفت است. در دیکشنری زیر و همینطور در دیکشنری های دیگر مانند آنکه لینکش در پایین آماده است، برای این کلمه در نقش دستوری صفت، علاو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای این کلمه که فعل است چهار تعریف در دیکشنری زیر وجود دارد: New Oxford American Dictionary ⤵️ Pullulate /ˈpʌljʊˌleɪt/ ( v - intr ) – meaning: 1. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Hyetal /ˈhaɪɪtəl/ ( adj ) – meaning: of or relating to rain, rainfall, or rainy regions. مربوط به باران؛ بارندگی یا مناطق بارانی Example 1: 👇 The i ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dendroglyph /ˈdɛndrəʊˌɡlɪf/ ( n ) – meaning: an image, message, or symbol carved into a tree, especially by Indigenous people and often hundreds of y ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

illation /ɪˈleɪʃən/ ( n - rare or archaic ) – meaning: inference. استنباط؛ استنتاج؛ نتیجه گیری Example 1: 👇 Thus, proper accidents are authenticall ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Whillikers /ˈhwɪlɪkərz, ˈwɪl - / ( interjection, informal ) – meaning: used as an intensive after gee or golly gee to express astonishment, amusement ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Cachinnate /ˈk�kɪˌneɪt/ ( v - intr. , rare ) – meaning to laugh loudly and immoderately. خندیدن با صدای بلند و بی حد و حصر؛ هر هر خندیدن؛ قهقه زدن؛ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمه که قدیمی شده است و شاید منسوخ باشد، هم صفت است و هم قید. ابتدا سه تعریف مربوط به نقش صفت این لغت و سپس یک تعریف مربوط به نقش قیدی آن همراه ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Skiplagging /ˈskɪpˌl�gɪŋ/ ( n ) – meaning: the practice of booking an itinerary where the stopover is the actual and intended destination of the trav ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Cahors /k��r/ – meaning: a red wine made from grapes grown in or around the town of Cahors in the Lot department of southern France. شراب قرمز ی است ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Cointreau /ˈkwɑːntrəʊ/ ( n - trademark ) a colorless liqueur with orange flavouring ( New Oxford American Dictionary ) نام تجاریِ مشروبی بی رنگ با ط ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Chianti /kiˈɑnti, - ˈ�n - / ( n - mass, pl Chiantis ) – meaning: a dry red Italian wine produced in Tuscany ( New Oxford American Dictionary ) شراب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Jouissance /ʒuiˈsɑns OR ʒwisɑ̃ns/ ( n - formal ) – meaning: physical or intellectual pleasure, delight, or ecstasy. ( New Oxford American Dictionary ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Tinkly /ˈtɪŋkəli/ ( adj ) – meaning: having a light, clear ringing sound دارای صدای طنین انداز ؛ زنگدار ؛ جرنگ جرنگی Example 1: 👇 When I told the jo ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Deviled /ˈdɛvld/ ( adj ) – meaning: cooked in a thick liquid containing hot spices غذایی که در مایعی غلیظ حاوی ادویه های تند و داغ پخته شود. Example ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

On/at the periphery - meaning: a marginal or secondary position in, or aspect of, a group, subject, or sphere of activity. موقعیت حاشیه ای یا فرعی د ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

این لغت در دیکشنری کالینز دارای سه تعریف ( معنا ) است. دو معنی اول توسط دوستان عزیز یا پیشنهادهای خود سایت مطرح شده است اما معنی سوم قابل تأمل است: 3 ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نکته ای که در رابطه با این کلمه قابل ذکر است این است که این کلمه اسم هم می تواند باشد و فقط صفت نیست. ترجمه ی دوستان عزیز غالباً در معنای صفتی این کل ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Desuetude /ˈdɛswəˌt ( j ) ud/ ( n - formal ) – meaning: the condition of not being in use or practice; disuse. عدم استفاده؛ از کاربری افتاده؛ از مد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Be or It’s ( someone’s or your ) call – meaning: it is up to that person/you to make a decision on, a judgement or prediction about something. تصمیم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این عبارت یا اصطلاح دارای چهار تعریف بر اساس دیکشنری ها مختلف است: In tow /ɪn ˈtəʊ/ ( idiom ) – meaning: 1. ( also, on tow ) being towed by another v ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Firkin /ˈfɜrkɪn/ ( n ) – meaning: a small wooden barrel or similar container for butter, lard, etc. چلیک یا بشکه کوچک چوبی یا هر نوع ظرف مشابه برای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Omnia vincit amor /ˈɒmniə ˈvɪn sɪt ˈeɪmɔr/ ( Latin ) – meaning: love conquers all. عشق همه چیز را تسخیر می کند؛ عشق فاتح میدان است؛ عشق بر هر چیزی چ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Gallimaufry /ˌɡ�ləˈmɔfri/ ( n - pl gallimaufries ) – meaning 1. a confused jumble or medley of things; hotchpotch. در هم آمیختگی؛ در هم و برهم؛ آش ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بر اساس دو تعریف از این کلمه در دیکشنری های انگلیسی، دو گروه معنایی زیر که به دو حوزه ی معناییِ متفاوت اما مرتبط با هم هستند پیشنهاد می شود: ۱ - جنج ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ممنون از محبت و لطفت سعید جان. لحظه ای تردید نکن که من هم از دوستان و عزیزان از جمله شما یاد گرفته ام و یاد خواهم گرفت. کم حوصلگی ها و بی دقتی ها را ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

go down the pan ( Brit. Informal ) – meaning: fail utterly or be destroyed. شکست مطلق خوردن؛ نتیجه ندادن؛ منجر به به نتیجه ی مورد انتظار نشدن؛ سقوط ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آقای امدادی نازنین، علت حذف متن فارسی، دیسلایک شما دوست عزیز است. اخیرا سایت آبادیس متون بلندی را که دیسلایک می خورند حذف می کند اگر چه من خودم هنوز ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نکته اول در مورد این لغت این است که سه تلفظ مختلف دارد. نکته دوم اینکه خیلی اوقات در بافت و محیط شوخی یا هزل کلامی بکار می رود. نکته آخر اینکه عمدتاً ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آقای امدادی عزیز، مطمئن هستم شما از بار معنایی در دو شکل سمنتیک و پرگمتیک و یا decontextualized meaning در تقابل با contextualized meaning مطلع هستی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز، یکی از معانی که در اکثر دیکشنریٔها از جمله دیکشنری کالینز و دیکشنری زیر ذکر شده است و در راستای معانی پیشن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Lousily /ˈlaʊzəli/ ( adv ) – meaning: very badly; poorly; in an unsatisfactory way. بسیار بد؛ به شکلی ضعیف؛ به صورتی نامطلوب Example 1: 👇 The new t ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Serenata /ˌsɛrəˈnɑːtə/ ( n - Music ) meaning: a cantata with a pastoral subject. ( NEW OXFORD AMERICAN DICTIONARY ) یک کانتاتا با موضوع شبانی. خود ک ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Cantata /k�nˈtɑːtə/ ( n ) – meaning: a choral composition, either sacred resembling a short oratorio or secular, as a lyric drama set to music but n ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Scherzando /skəːtˈsandəʊ/ ( Music ) – meaning: 1. ( adv ) in a playful manner. ( در موسیقی ) نواختنی که به شکل سر زنده، شاد، جنب و جوش آور یا پرنشا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Cassock /ˈk�sək/ ( n - Christianity ) an ankle - length garment, usually black, worn by priests and choristers. لباسی تا قوزک پا، معمولاً سیاه، که ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Slouch hat /ˈslaʊtʃ h�t/ ( n ) – meaning: a hat with a wide flexible brim. کلاهی با لبه ی پهن و انعطاف پذیر. Example 1: 👇 In his Kojak trench coat ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Hireling /ˈhaɪərlɪŋ/ ( n - derogatory ) - meaning: a person who works only for money, esp one paid to do something unpleasant شخصی که فقط برای پول کا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

این کلمه چهار تعریف اصلی و یک تعریف بعنوان گروه واژه ( در شکل عبارت یا اصطلاح ) دارد. آنچه در زیر می آید تعریفِ ( غیر فنی: معنیِ ) دوم ِاین کلمه بر ط ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Defy the odds – meaning: achieve something that is or seems to be highly improbable. ( NEW OXFORD AMERICAN DICTIONARY ) دستیابی به چیزی که یا بسیار ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

See of Rome : another term for Holy See: /həʊlɪ ˈsiː/ the papacy or the papal court; those associated with the Pope in the government of the Roman C ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Creep up on someone – meaning: move slowly and carefully towards someone in order to avoid being heard or noticed by them. به آرامی و با احتیاط کسی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Saguaro /səˈɡwɑːrəʊ; səˈwɑːrəʊ/; also, saguaro cactus or sahuaro /səˈwɑːrəʊ/ ( n - pl saguaros ) – meaning: a giant cactus which can grow to 20 mete ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Unputdownable /ˌʌnpʊtˈdaʊnəbəl/ ( adj ) – meaning: ( of a book, esp a novel ) so gripping as to be read right through at one sitting. ( یک کتاب یا ...