quoin

/koɪn//koɪn/

معنی: گوشه، کنج، گوه، سنگ زاویه، سنگ نبش، آجر نبش
معانی دیگر: آجر (یا سنگ) گوشه، آجر نبشی، سنگ نبشی، (دیوار یا ساختمان) گوشه، زاویه، سوک، سرنبش، (طاق ضربی) سنگ سر، سنگ میان طاق، تاج سنگ، سنگ تاج (keystone هم می گویند)، دارای نبشی کردن، نبش دار کردن، سنگ نبش گذاشتن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a corner of an outside wall.

(2) تعریف: a stone that is part of such a corner.

(3) تعریف: any of various wedge-shaped pieces of wood, stone, or metal used for assorted purposes.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: quoins, quoining, quoined
• : تعریف: to supply with or hold securely with a quoin or quoins.

جمله های نمونه

1. The emphases are laser ablation principle and status quoin fabrication of nano - particle, nano - fibre, nano - thin film.
[ترجمه گوگل]تاکید بر اصل فرسایش لیزری و ساخت استات کوئین از نانو ذرات، نانوالیاف، نانو لایه نازک است
[ترجمه ترگمان]در این پژوهش به بررسی اصل ablation و چگونگی ساخت نانو ذرات نانو، نانو - fibre و نانو - thin می پردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the room quoin or has the good strut internal way is good seeking asylum place.
[ترجمه گوگل]در اتاق کوئین یا دارای بند خوب راه داخلی پناهندگی خوبی است
[ترجمه ترگمان]در اتاق نشیمن، بهترین راه درونی به دنبال پناه گاه مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On probably by city discarding in quoin child no use to.
[ترجمه گوگل]در احتمالا توسط شهرستان دور انداختن در quoin کودک هیچ استفاده از
[ترجمه ترگمان]شاید با کنار گذاشتن شهر از کودکی که هیچ استفاده ای از آن نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Based on message transmission status quoin Xin an automatic station, the paper analyzes factors affecting transmission quality and proposes measures to improve transmission quality.
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس وضعیت انتقال پیام در ایستگاه خودکار Xin، عوامل مؤثر بر کیفیت انتقال را تحلیل می‌کند و اقداماتی را برای بهبود کیفیت انتقال پیشنهاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]براساس وضعیت انتقال پیام quoin ژین ژین، یک ایستگاه اتوماتیک، این مقاله عواملی را تجزیه و تحلیل می کند که کیفیت انتقال را تحت تاثیر قرار داده و تدابیری را برای بهبود کیفیت انتقال پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We, but is forgotten in the quoin puppet.
[ترجمه گوگل]ما، اما در عروسک خیمه شب بازی فراموش شده است
[ترجمه ترگمان]ما، اما در دست عروسک quoin فراموش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Finally, aiming at the research status quoin MFL inspection, we brought forward the new research directions.
[ترجمه گوگل]در نهایت، با هدف بازرسی وضعیت تحقیقاتی MFL، جهت‌های تحقیقاتی جدید را ارائه کردیم
[ترجمه ترگمان]در نهایت، با هدف بررسی وضعیت تحقیق quoin MLF، دستور تحقیقات جدید را مطرح کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The status quoin the global catalyst industry including market demand and management state was introduced.
[ترجمه گوگل]وضعیت صنعت کاتالیزور جهانی شامل تقاضای بازار و وضعیت مدیریت معرفی شد
[ترجمه ترگمان]وضعیت صنعت کاتالیزور جهانی شامل تقاضا برای بازار و وضعیت مدیریت معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Condorcet and IRV let us compare the overall winner with the status quoin that way.
[ترجمه گوگل]Condorcet و IRV به ما اجازه می دهند که برنده کلی را با وضعیت quoin مقایسه کنیم
[ترجمه ترگمان]کوندورسه و IRV اجازه دادند که ما برنده کلی را با وضعیت quoin مقایسه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Along with the science unceasing progress, the computer application already proliferated the entire social each quoin.
[ترجمه گوگل]همراه با پیشرفت بی وقفه علم، برنامه کامپیوتری در حال حاضر کل جامعه اجتماعی هر کوین را تکثیر کرده است
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت علم بر پیشرفت علم، کاربرد کامپیوتر در حال حاضر همه each اجتماعی را گسترش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It states the background, its constituting of the hortation and assist system and the experimental contents and status quoin the experimental units.
[ترجمه گوگل]پیشینه، تشکیل آن از سیستم هورتاسیون و کمک و محتویات آزمایشی و وضعیت موجود در واحدهای آزمایشی را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]این شاخه، پس زمینه را بیان می کند، که متشکل از سیستم hortation و کمک و محتوای تجربی و وضعیت واحدهای آزمایشگاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Perhaps is the time all preserves them. Saves seals in the memory quoin.
[ترجمه گوگل]شاید زمان حفظ همه آنها باشد مهر و موم را در کوین حافظه ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]شاید زمانی باشد که همه آن ها را حفظ کند Saves را در حافظه ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Each person's innermost feelings all have one to belong to own quoin.
[ترجمه گوگل]درونی‌ترین احساسات هر فرد، همگی یکی از آن‌ها است که متعلق به خود اوست
[ترجمه ترگمان]تمام احساسات درونی هر فرد یک نفر را دارد که به quoin تعلق داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is our solemn duty and obligation to defend the peaceful status quoin the Taiwan Strait.
[ترجمه گوگل]این وظیفه و وظیفه جدی ما است که از وضعیت صلح آمیز در تنگه تایوان دفاع کنیم
[ترجمه ترگمان]این وظیفه و وظیفه خطیر ما است که از وضعیت صلح آمیز تنگه تایوان دفاع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوشه (اسم)
recess, quip, angle, corner, nook, quoin, lobe, jest, cantle

کنج (اسم)
angle, corner, quoin

گوه (اسم)
slice, quoin, gad, cleat, chock, wedge, gib, sprag

سنگ زاویه (اسم)
quoin, cornerstone, headstone

سنگ نبش (اسم)
quoin

آجر نبش (اسم)
quoin

تخصصی

[ریاضیات] گوشه، زاویه

انگلیسی به انگلیسی

• external corner or angle of a wall; cornerstone, stone forming the external angle of a wall

پیشنهاد کاربران

بپرس