drive home


1- فهماندن 2- به هدف زدن

جمله های نمونه

1. We must drive home to him where the difficulties lie.
[ترجمه بهار اخوند تهرانی] باید او را درک کنیم تا ببینیم مشکل کجاست.
|
[ترجمه گوگل]ما باید به سمت او به خانه برسیم که در آن مشکلات نهفته است
[ترجمه ترگمان]باید به خانه او برویم، جایی که مشکلات دروغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'd rather wait out the storm than drive home immediately.
[ترجمه گوگل]ترجیح می‌دهم منتظر طوفان باشم تا اینکه فوراً به خانه بروم
[ترجمه ترگمان]ترجیح می دم که زودتر از این که به خانه برگردم، صبر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mel was in no shape to drive home after the party.
[ترجمه گوگل]مل در شرایطی نبود که بعد از مهمانی به خانه برود
[ترجمه ترگمان]مل هیچ شکلی نبود که بعد از مهمونی رانندگی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He ought to drive home.
[ترجمه گوگل]او باید به خانه برود
[ترجمه ترگمان]باید به خانه برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We must drive home to her where the difficulties lie.
[ترجمه گوگل]ما باید به سمت او به خانه بریم جایی که مشکلات نهفته است
[ترجمه ترگمان]باید به خانه او برویم، جایی که مشکلات دروغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This will help drive home the meaning of the new words.
[ترجمه گوگل]این کمک می کند تا معنای کلمات جدید را به خانه هدایت کنید
[ترجمه ترگمان]این به حرکت به خانه به معنای کلمات جدید کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mark can't possibly drive home in that condition .
[ترجمه گوگل]مارک نمی تواند در آن شرایط به خانه برود
[ترجمه ترگمان]مارک نمی تواند در این شرایط به خانه برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I leave the Hope and drive home.
[ترجمه گوگل]امید را ترک می کنم و به خانه می روم
[ترجمه ترگمان] هوپ رو ترک می کنم و رانندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The seacat was a smoother crossing and the drive home from Folkestone was really quick.
[ترجمه گوگل]گذرگاه دریایی هموارتر بود و رانندگی از فولکستون به سمت خانه واقعاً سریع بود
[ترجمه ترگمان]The یک گذرگاه smoother بود و رانندگی از Folkestone واقعا سریع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As we're leaving for our long drive home, Ali walks us to the car and closes our doors.
[ترجمه گوگل]در حالی که به سمت خانه حرکت می کنیم، علی ما را به سمت ماشین می برد و درهای ما را می بندد
[ترجمه ترگمان]همچنان که از خانه دور شدیم، علی ما را تا اتومبیل همراهی کرد و در را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the drive home, Maria was sulky and said very little.
[ترجمه گوگل]در مسیر خانه، ماریا عبوس بود و خیلی کم حرف می زد
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه رسید، ماریا اخم کرده بود و خیلی کم حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But then, as I drive home after a failed chase, I can enjoy the sight of the sunset.
[ترجمه گوگل]اما بعد از آن که پس از یک تعقیب و گریز ناموفق به سمت خانه رانندگی می کنم، می توانم از منظره غروب خورشید لذت ببرم
[ترجمه ترگمان]اما بعد، وقتی که بعد از یک تعقیب نا امیدی به خانه می روم، می توانم از دیدن منظره غروب آفتاب لذت ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's a long drive home to Beverly Hills.
[ترجمه گوگل]از خانه تا بورلی هیلز یک ماشین طولانی است
[ترجمه ترگمان]این سفری طولانی به خانه بورلی هیلز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Investigators excavated the back yard at the Tula Drive home in 1997 but didn't find anything.
[ترجمه گوگل]بازرسان در سال 1997 حیاط پشتی خانه تولا درایو را کاوش کردند اما چیزی پیدا نکردند
[ترجمه ترگمان]بازرسان در سال ۱۹۹۷ حیاط پشتی را در مجتمع تولا کشف کردند اما چیزی پیدا نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• return to one's house by car; transport someone to their house by car; convince, persuade

پیشنهاد کاربران

Longman Dictionary:
drive something home
a ) to make sure that someone understands what you mean by saying it in an extremely direct and determined way
We really need to drive this message home.
b ) to hit or push something firmly into the correct position
شیرفهم کردن
درک کردن، درک

به خانه بردن ( کسی/چیزی. . . )
Jinous cancelled the party tonight. She’s ( got ) to drive her son home
ژینوس مهمونی امشب رو کنسل کرد. مجبوره پسرش رو ببره خونه.
روشن کردن، ثابت کردن ، تاکید کردن، منظور خود را روشن رساندن/ فهماندن,
to make clear by emphasizing and try to persuade, make a point, make clearly understood
The extent of US isolation at the UN has been driven home by formal letters from 13 of the 15 security council members
...
[مشاهده متن کامل]

ثابت شدن، روشن شدن؟؟
“It really drove home to ( for ) me how thoughtful he is, and that’s been true our entire relationship

Persuade, convince

بپرس