glair

/ɡler//ɡleə/

معنی: سفیده تخم مرغ، لعاب، سفیده، مالیدن به
معانی دیگر: سفیده ی تخم مرغ (که در آهار دادن و لعاب دادن کاربرد دارد)، آهار یا لعاب ساخته شده از سفیده ی تخم مرغ، هر ماده ی چسبناک شبیه سفیده تخم مرغ، glaire سفیده تخم مره، لعاب وغیره مالیدن به

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the raw white of an egg used in glazing or sizing, or a similar viscous substance.

جمله های نمونه

1. Sealing glair is in last few years method of arisen another kind of hairdressing.
[ترجمه گوگل]آب بندی گلیر در چند سال اخیر روش دیگری از آرایشگری است
[ترجمه ترگمان]مهر و موم کردن در چند سال گذشته یک نوع دیگر از hairdressing را ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Development deformation is enamel commonly depauperate, spot glair tooth and too small tooth.
[ترجمه گوگل]تغییر شکل رشد مینای دندان معمولاً تحلیل رفته، دندان لکه دار و دندان خیلی کوچک است
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل رشد معمولا depauperate، دندان glair نقطه و دندان بسیار کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Glair Substance which bonds gold leaf to leather.
[ترجمه گوگل]Glair ماده ای که ورق طلا را به چرم می چسباند
[ترجمه ترگمان]glair که برگ طلا را به چرم متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lubricious glair adornment that builds product of wholesome pottery and porcelain tends rich and colorful, adoption painty sort is increasing also.
[ترجمه گوگل]تزیینات براق و روان که محصولی از ظروف سفالی سالم و ظروف چینی می‌سازد، رنگارنگ و غنی می‌شود، همچنین در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]تزیین lubricious lubricious که ساخت ظروف سفالی و ظروف چینی سالم و رنگین را می سازد نیز در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Car lacquer face sealing glair can permeate the car paint formed inside a protective coating.
[ترجمه گوگل]گلر آب بندی صورت لاکی خودرو می تواند در رنگ خودرو تشکیل شده در داخل یک پوشش محافظ نفوذ کند
[ترجمه ترگمان]لاک و لاک و لاک و لاک و لاک و لاک و لاک هارت می توانند بر روی رنگ ماشین که در یک روکش محافظ شکل گرفته است نفوذ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With wax photograph comparing, brilliant bright glair is having his clear advantage.
[ترجمه گوگل]با مقایسه عکس‌های مومی، گلر درخشان درخشان مزیت آشکار خود را دارد
[ترجمه ترگمان]با مقایسه عکس موم، glair روشن و درخشان از مزیت آشکاری برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can use at the colour below high temperature glair already firing can use again go up at glair colour low temperature is firing, their quality effect all beautiful.
[ترجمه گوگل]می توانید در رنگ زیر درجه حرارت بالا استفاده کنید glair در حال حاضر شلیک می توانید دوباره استفاده کنید بالا رفتن در glair رنگ درجه حرارت پایین شلیک است، اثر کیفیت آنها همه زیبا است
[ترجمه ترگمان]می تواند از رنگ های زیر دمای بالا استفاده کند که هم اکنون می تواند از آن استفاده کند و در دمای پایین شروع به شلیک کند، دمای پایین شروع به شلیک می کند، تاثیر کیفیت آن ها بسیار زیبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Archaize brick is come from evolution of colour glair brick, it is the porcelain qualitative brick of glaze essentially.
[ترجمه گوگل]آجر Archaize از تکامل آجر گلیر رنگی آمده است، این آجر چینی با کیفیت لعاب است
[ترجمه ترگمان]آجر در حال تکامل از evolution رنگ آجری رنگ است، اما این آجر، آجری با کیفیت چینی (چپ)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the amaranthine lipstick like squashy cherry is your first selection, still need the labial colour with water profit top-ranking result or labial glair of course to it suitable.
[ترجمه گوگل]اگر رژ لب تاج خروس مانند گیلاس کدو حلوایی اولین انتخاب شماست، هنوز هم به رنگ لبی با سود آب در رتبه برتر نتیجه یا glair لبی البته برای آن مناسب نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]اگر رژلب amaranthine مانند cherry نرم، اولین انتخاب شماست، هنوز به رنگ labial با نتیجه بالای سود آب و یا بهترین نتیجه برای آن نیاز دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To study the technique for reducing bleeding and lymph liquid leakage after breast cancer operations and to enhance wound recovery by spraying biological glair glue on the wound.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش کاهش خونریزی و نشت مایع لنفاوی پس از عمل سرطان سینه و افزایش بهبود زخم با پاشیدن چسب بیولوژیکی گلیر روی زخم است
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه این تکنیک کاهش خونریزی و lymph مایع پس از عملیات سرطان پستان و افزایش بازیابی زخم با اسپری کردن چسب glair زیستی بر روی زخم می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Common oral cavity jaw is facial and benign tumor has: Fibroma of fibroma, tumour of the lipoma, cell that build glair, nerve, hemangioma.
[ترجمه گوگل]فک حفره دهان معمولی صورت و تومور خوش خیم است: فیبروم فیبروم، تومور لیپوم، سلول سازنده گلیر، عصب، همانژیوم
[ترجمه ترگمان]فک دهانی معمول سینه و تومور خوش خیم است: Fibroma of fibroma، تومور of، سلولی که glair، عصب، hemangioma را می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ossein porcelain is in ceramic material, adding animals ashes high-temperature low-temperature grain burn and burn glair, twice as high whiteness. . .
[ترجمه گوگل]چینی ossein از جنس سرامیک است، خاکستر حیوانات را در دمای بالا می‌سوزاند و می‌سوزاند که سفیدی آن دو برابر می‌شود
[ترجمه ترگمان]چینی ossein در مواد سرامیکی قرار دارد و اضافه می کند که خاکستر با دمای پایین دما بالا می رود و glair را می سوزاند، دو برابر سفیدی بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wash basin is offered wash a face, wash one's hands simple sanitary equipment of used pottery and porcelain having glair.
[ترجمه گوگل]ظرفشویی ارائه می شود شستن صورت، شستن دست ها تجهیزات بهداشتی ساده از سفال های مستعمل و چینی دارای گلر
[ترجمه ترگمان]شستن صورت، شستن صورت، شستن دست ها و تجهیزات بهداشتی ساده از سفال و ظروف چینی است که دارای glair هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Oriental sentiment that glass of printing of a few chic lamps and lanterns, paper -cut and colour glair bottle can show Chinese pattern most.
[ترجمه گوگل]این احساس شرقی که لیوان چاپ چند لامپ و فانوس شیک، کاغذ بریده شده و بطری گلیر رنگی می تواند الگوی چینی را بیشتر نشان دهد
[ترجمه ترگمان]احساسات شرقی که شیشه چاپ چند چراغ و فانوس های دریایی شیک را نشان می دهد، می تواند الگوی چینی را بیشتر نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفیده تخم مرغ (اسم)
albumen, glair

لعاب (اسم)
glair, mucilage, glaze, enamel, slime

سفیده (اسم)
glair, sunrise

مالیدن به (فعل)
glair

انگلیسی به انگلیسی

• egg white

پیشنهاد کاربران

بپرس