پیشنهادهای حسین کتابدار (١٨,٧٨٤)
مخالفت یا ایستادگی قوی کردن در برابر چیزی اتخاذ یک موضع قوی در برابر یک چالش، قانون یا اقتدار معمولاً برای توصیف اقداماتی استفاده می شود که در آن ها ...
"برتری جزئی"/ یک مزیت کوچک یا حاشیه ای نسبت به چیزی یا کسی دیگر یک برتری ظریف که می تواند در رسیدن به موفقیت یا دستیابی به یک هدف تفاوت ایجاد کند. ...
به سختی کافی یا مناسب؛ ناچیز یا محدود در مقدار چیزی که ناکافی است یا به سختی نیازهای ضروری را برآورده می کند. معمولاً برای توصیف وضعیت هایی استفاده ...
"تیام" یک کلمه فارسی است که به معنای "نخستین پرتو نور که پس از تاریکی ظاهر می شود" آغاز امید، شروع جدید، یا نخستین نگاه مثبت پس از دوره ای از تاریکی ...
کم کردن یا تلاش برای کم کردن شدت یا میزان چیزی، مانند تخلف یا گناه، با ارائه دلایل جزئی کم اهمیت جلوه دادن یک تخلف یا گناه با توضیح شرایط تخفیف دهند ...
احساس شادی عظیم، جشن یا خوشحالی فراوان، جشن و پایکوبی حالتی از شادی بسیار زیاد که اغلب نتیجه یک دستاورد مهم یا رویداد مثبت است. لحظات شادی شدید و جش ...
درج یا جذب یک چیز در چیز دیگر، اغلب در یک دسته بزرگ تر یا جامع تر. فرایند ادغام یا درج چیزی در یک زمینه وسیع تر معمولاً در زمینه های آکادمیک یا فلسف ...
"سیلاب" /طوفان شدید یا هجوم فراگیر و تعداد زیاد از چیزی به معنای مقدار یا هجوم فراگیر که اغلب به صورت استعاری برای توصیف قرار گرفتن تحت فشار زیاد اس ...
درخشندگی خیره کننده یا روشنایی درخشان چیزی که به طرز درخشانی می تابد، خواه به صورت واقعی یا استعاری، مانند جذابیت یک فرد یا اهمیت یک رویداد. معمولا ...
مربوط به کل جهان؛ جهانی چیزی که کل جهان را تحت تأثیر قرار می دهد یا همه جانبه است اغلب برای توصیف پدیده ها، روندها، یا مسائلی که فراتر از مرزهای ملی ...
مسافرت از مکانی به مکان دیگر، به ویژه برای کار یا وظیفه. نشان دهنده یک سبک زندگی کوچ نشینی یا دائماً در حرکت اغلب به افرادی اشاره دارد که کار یا سبک ...
نوار باریکی از زمین که دو منطقه بزرگ تر خشکی را به هم متصل می کند و در هر دو طرف با آب محصور شده است. نشان دهنده یک ارتباط یا پیوند بین دو نهاد یا م ...
/ˌɛktoʊˈpl�zmɪk/ چیزی شبیه به ارواح یا ماوراءالطبیعی که به نظر می رسد از هیچ ظاهر شده است. مفهوم اکتوپلاسم از قرن نوزدهم جزء فولکلور روح گرایی بوده ...
مثال؛ “The wraith of a woman in white was said to haunt the old mansion. ” In a conversation about paranormal encounters, one might share, “I saw a w ...
This term is used to describe something that is related to ghosts or the supernatural, often appearing as a ghostly figure or presence. چیزی که به ...
✍️عبارت **"spooky"** به معنای **"ترسناک"** یا **"عجیب و غریب"** است و معمولاً به مکان ها یا موقعیت هایی اشاره دارد که احساس ترس یا وحشت را ایجاد می ک ...
A zen den is a designated space that is set up to create a peaceful and calming atmosphere for relaxation, meditation, or self - care activities. It ...
"نگرش سپاسگزاری" به معنای ذهنیت یا رویکردی که در آن فرد به طور مداوم چیزهای خوب زندگی را تشخیص داده و قدردانی می کند. یک شیوه زندگی که در آن فرد بر ...
انتشار نور یا گرما؛ تابان. همچنین به کسی که از خوشحالی، سلامتی یا انرژی می درخشد، اشاره دارد. معمولاً برای توصیف افراد، منابع نوری یا هر چیزی که حس ...
مثال؛ “I’m practicing self - care by taking a bubble bath. ” A person might recommend, “Make sure to prioritize self - care and set aside time for ac ...
/ˈhoʊlɪmaɪnd/ ترکیبی از "کل نگر/holistic" و "ذهن/mind" که احتمالاً به رویکردی جامع در بهبود وضعیت روانی اشاره دارد که تمامی جنبه های زندگی و محیط فرد ...
یک اصطلاح غیررسمی که به همه چیزهای مرتبط با یک وضعیت یا رویداد خاص اشاره دارد. این عبارت شامل تمام جنبه ها یا اجزای چیزی می شود. به صورت مجازی، "who ...
Kafkaesque refers to situations or experiences that are reminiscent of the works of Franz Kafka, characterized by a sense of absurdity, confusion, an ...
به ناحیه یا وضعیتی اشاره دارد که مبهم، مرموز یا دشوار برای تعریف است و اغلب حالت تجربیات سورئال و فرا واقعی را القا می کند. حالتی یا سناریویی که در ...
"گانزو" به سبکی از روزنامه نگاری اشاره دارد که با دیدگاه بسیار شخصی، ذهنی و اغلب اغراق آمیز شناخته می شود و معمولاً شامل حضور روزنامه نگار به عنوان ب ...
یک اصطلاح عامیانه که به وضعیت، مکان یا فردی اشاره دارد که آشفته، غیرقابل پیش بینی یا غیرمنطقی است. یک محیط یا سناریو که در آن چیزها از کنترل خارج شد ...
بی توجه شدن یا خیالبافی که اغلب منجر به از دست دادن تمرکز بر روی وظیفه یا گفتگوی جاری می شود. قطع ارتباط موقت از واقعیت یا محیط اطراف معمولاً برای ...
به چیزی اشاره دارد که به طور قابل توجهی ادراک، حالت، هشیاری یا شناخت را تغییر می دهد. تجربه یا ماده ای که به طور عمیقی نحوه تفکر یا احساس فرد را تغی ...
مثال؛ The concert's light show was so trippy, it felt like being inside a kaleidoscope. Her paintings are known for their trippy, dream - like qual ...
* "سورئال" به چیزی اشاره دارد که مانند رؤیا، عجیب و غیر واقعی است و اغلب حس ناهنجاری را القا می کند. ** این عبارت به تجربه یا موقعیتی اشاره دارد که ...
مثال؛ “It was through providence that I narrowly avoided a car accident. ” Someone might say, “I believe in providence, that everything happens for a ...
"قسمت" /سرنوشت یا تقدیر که به باور پیش بینی و اجتناب ناپذیری رخدادها اشاره دارد. معنایش این است که وقایع زندگی به طور خاصی باید اتفاق بیفتند، اغلب خ ...
* "دراپ شیپینگ" یک روش انجام سفارشات خرده فروشی است که در آن فروشگاه محصولاتی که می فروشد را در انبار نگه نمی دارد. در عوض محصول را از یک شخص ثالث خر ...
"زیاده روی کردن"/تلاش بیش از حد برای غلبه بر یک نقیصه یا مشکل که اغلب منجر به عدم تعادل می شود. اتخاذ تدابیر افراطی برای اصلاح یک نقیصه محسوس، اغلب ...
مثال؛ The exterminator had to fumigate the house to get rid of the termites. They decided to fumigate the building before moving in to ensure it wa ...
sit - down به عنوان یک اسم، به یک جلسه رسمی یا بحث اشاره دارد، اغلب برای حل یک مشکل یا برنامه ریزی چیزی. یک گفتگوی جدی و متمرکز که هدف آن بررسی موض ...
استفاده از جملات خوش بینانه به عنوان ابزاری برای تأثیرگذاری بر ذهن ناخودآگاه و تقویت رشد شخصی یا بهبود خود معمولاً در تمرینات خود مراقبتی برای تقویت ...
برنامه ریزی یا زمان بندی کردن چیزی برای اتفاق افتادن در یک زمان مشخص تنظیم یا تعیین زمان مشخص برای یک رویداد، پروژه یا اقدام معمولاً برای نشان دادن ...
شخصی سازی یا تطبیق چیزی به طور خاص برای یک فرد، هدف یا نیاز معین انجام تغییرات یا اصلاحات برای تطابق با نیازها یا ترجیحات خاص معمولاً برای توصیف انج ...
توجه یا تمرکز شدید بر روی یک موضوع یا فعالیت خاص دادن توجه کامل به چیزی خاص، تمرکز بر جزئیات یا جنبه های مهم مترادف؛ Focus on، Zero in on مثال؛ The ...
هدف گیری یا تمرکز شدید بر روی چیزی یا کسی با توجه یا عزم جدی مترادف؛ Focus on، Zero in on مثال؛ The missile locked onto its target with precision. ...
مثال؛ “The detective homed in on the crucial piece of evidence. ” In a conversation, someone might say, “I’m homing in on the main point of your argu ...
مثال؛ “The sniper zeroed in on the enemy soldier. ” In a game of hide - and - seek, a player might say, “I’ve zeroed in on your hiding spot. ” In a b ...
مثال؛ “The sniper zeroed in on the enemy soldier. ” In a game of hide - and - seek, a player might say, “I’ve zeroed in on your hiding spot. ” In a b ...
حمایت یا کمک کردن به کسی، به خصوص در زمان های سخت ارائه حمایت عاطفی یا عملی، قابل اعتماد بودن و حاضر شدن زمانی که کسی به شما نیاز دارد. مترادف؛ Sup ...
* اعتماد یا باور به قابلیت یا توانایی کسی یا چیزی ** یک سطح عمیق از اعتماد یا اطمینان، اغلب بدون نیاز به اثبات یا شواهد *** معمولاً برای بیان اعتماد ...
* اعتماد یا تکیه کردن بر چیزی یا کسی برای دستیابی به نتیجه مطلوب ** معمولاً برای بیان اطمینان یا اعتماد به کسی یا چیزی برای برآورده کردن یک انتظار ا ...
* اعتماد یا تکیه کردن بر چیزی یا کسی برای دستیابی به نتیجه مطلوب ** وابسته بودن یا اطمینان داشتن به وقوع یک نتیجه خاص *** برای بیان اطمینان یا اعتما ...
* ریتم یا روال زندگی یک فرد ** الگوی منظم فعالیت ها یا سرعت کلی زندگی یک فرد *** معمولاً برای توصیف اقدامات منظم و عادی که سبک زندگی یک فرد را تشکیل ...
* تعادل بین سخت کار کردن و عبور روان از چالش ها ** تلاش برای رسیدن به اهداف و همچنین سهولت در هدایت زندگی از طریق فراز و نشیب ها *** معمولاً برای توص ...