پیشنهادهای حسین کتابدار (١٨,٧٨٤)
/mʊk/ اصطلاح عامیانه توصیف فردی احمق، بی کفایت یا پست و حقیر کسی که به دلیل کمبود هوش یا احترام به خود، به راحتی توسط دیگران مورد استفاده یا کنتر ...
متقاعد کردن یا مجبور کردن کسی به انجام کاری که از آن راضی نیست استفاده از فشار یا نفوذ برای وادار کردن کسی به موافقت با چیزی این اصطلاح اغلب در مکا ...
داشتن همه چیزهایی که فرد آرزو دارد یا نیاز دارد، از جمله موفقیت، ثروت، خوشبختی، یا تعادل در جنبه های مختلف زندگی. اغلب حس بلند پروازی و تعادل را منت ...
"در فصل جفت گیری" /دوره فعالیت جنسی و رفتار جفت گیری در برخی پستانداران، به ویژه گوزن ها، که در این دوره نرها بسیار فعال و تهاجمی می شوند. دوره ای ا ...
This slang phrase means to keep something hidden or confidential. It suggests the need for secrecy and discretion, often to prevent information from ...
This phrase means to keep something secret or to not disclose it to others. It emphasizes the need for silence and discretion in order to prevent inf ...
This expression means to prioritize something less important or to temporarily set a task or project aside. It suggests that the action or decision i ...
"در پس زمینه ماندن" / ناآشکار یا در مرکز توجه نبودن نگرفتن نقش برجسته یا جلب نکردن توجه به خود انتخاب فرد برای نادیده ماندن یا فعالانه شرکت نکردن در ...
To “keep it mellow” means to stay calm and relaxed. It is often used when someone wants to maintain a peaceful or low - stress environment. آرام و ...
مثال؛ For instance, if someone is trying to avoid being noticed in a social setting, they might say, “I’m just trying to keep a low profile. ” In a c ...
"سوار موج شدن"/ استفاده کردن از روند یا حرکت فعلی برای دستیابی به موفقیت همراهی کردن با روندها یا فرصت های موجود و بهره برداری از آن ها مترادف؛ Go w ...
"بی خیال شدن" / نادیده گرفتن یا چشم پوشی کردن از یک مشکل یا مسئله و اجازه دادن به آن که بدون پرداختن به آن ادامه یابد. انتخاب عدم اقدام یا مداخله د ...
عقب نشینی کردن و اجازه دادن به شخص دیگری که کنترل کار را در دست بگیرد یا مسیر را رهبری کند. می توان آن را در زمینه های مختلف، تحت اللفظی و مجازی استف ...
استراحت کردن، آرامش یافتن یا کاهش دادن سرعت فعالیت ها برای جلوگیری از فرسودگی یا لذت بردن از لحظه است. معمولاً برای پیشنهاد به کسی استفاده می شود که ...
مثال؛ “I need some time alone to decompress after a busy day. ” In a conversation about self - care, someone might say, “Taking a long walk in nature ...
مثال؛ “I need a few minutes to cool off after that argument. ” In a discussion about managing emotions, someone might say, “Taking a walk outside can ...
"گذاشتن چیزها به حال خود" به معنای اجازه دادن به یک وضعیت برای پیشرفت یا بدتر شدن بدون اقدام برای کنترل یا تأثیرگذاری بر آن است. این نشان دهنده یک ن ...
مثال؛ “Don’t worry about the small details. Just hang loose and enjoy the moment. ” In a conversation about dealing with stress, someone might say, “ ...
حس امنیت کاذب یا خودرضایتی بدون انتقاد که اغلب منجر به غفلت یا عدم پیشرفت می شود. معمولاً برای توصیف کسی استفاده می شود که بیش از حد خودراضی یا بی ت ...
پیش گویی کردن/استنتاج یا نتیجه گیری چیزی از قبل یا پیشاپیش بر اساس دانش یا اطلاعات قبلی انجام فرضیات یا نتیجه گیری ها قبل از مواجهه یا تجربه کردن چی ...
مثال؛ “He was labeled a bigot for his hateful comments about immigrants. ” A person might say, “It’s important to challenge and confront bigots to pr ...
To profile someone means to make assumptions or judgments about them based on certain characteristics, such as their race, gender, or appearance. It ...
"پروفایل کردن" به معنای توصیف، تحلیل یا دسته بندی یک فرد بر اساس ویژگی ها یا رفتارهای خاص است. ایجاد یک شرح یا درک دقیق از فرد که اغلب برای پیش بین ...
"در آن مقطع" / در آن لحظه خاص در زمان یا در آن لحظه خاص در توالی رویدادها. یک نقطه بحرانی یا نقطه عطف در توالی رویدادها یا فرآیند تصمیم گیری مترادف؛ ...
"در این فاصله" / در دوره زمانی بین دو رویداد معمولاً برای اشاره به یک دوره موقت که در آن برنامه ها یا ترتیبات جایگزین وجود دارد، استفاده می شود. متر ...
مثال؛ “After the incident, she decided to be more cautious from then on. ” A person might say, “I used to eat junk food every day, but from then on, ...
4T This is an abbreviation for “for tomorrow” and is often used to refer to something that will happen or be dealt with in the future. این مخفف "برا ...
This is an abbreviation for “for now” and is often used to indicate that something is temporary or subject to change. این مخفف "عجالتاً، فعلاً، در ح ...
مثال؛ “I have decided to eat healthier. Henceforth, I will only consume fruits and vegetables. ” In a company announcement, it might state, “We are i ...
مثال؛ “He finished his studies, and thereafter, he started working. ” In a historical account, one might write, “The war ended, and thereafter, a per ...
در ریاضیات، نقطه انشعاب به نقطه ای روی یک منحنی اشاره دارد که در آن تابع یا مشتق آن تغییر قابل توجهی می کند و اغلب باعث می شود شاخه های متعدد در آن ن ...
لغو کردن یا حضور نیافتن در یک رویداد یا تعهد بدون اطلاع قبلی غیرقابل اعتماد بودن یا عدم پیگیری تعهدات معمولاً برای توصیف کسی که به طور مکرر برنامه ها ...
This slang term is used to describe a failure or mistake that is particularly notable or impressive in its magnitude or impact. It is often used humo ...
/dəˈnoʊ/ مثال؛ “I dunno what to wear to the party, any suggestions?” A person might respond to a question with, “Dunno, I’ll have to think about it. ...
When something is described as “dead” or “died, ” it means that it is incredibly funny or hilarious. It is often used to express amusement or laughte ...
This term is used to describe something that is considered excellent or of high quality. It is often used to refer to something that is cool, impress ...
چیزی که کلیشه ای، بیش از حد احساسی یا پیش پاافتاده است کهنه یا فاقد اصالت که اغلب می تواند دوست داشتنی یا خنده دار به نظر برسد. معمولاً برای توصیف ج ...
اصطلاح عامیانه پاسخ دادن سریع، تیز و هوشمندانه به انتقاد یا توهین پاسخی هوشمندانه و معمولاً با هدف ساکت کردن منتقد معمولاً در شبکه های اجتماعی و م ...
This slang term is used to describe someone who is very tired or exhausted. It can also be used to describe something that is worn out or no longer i ...
This slang term is used to describe someone who is authentic, genuine, and true to themselves. It is often used to refer to someone who does not conf ...
اصطلاح عامیانه چیزی که بسیار خوب یا هیجان انگیز است، به ویژه یک آهنگ یا یک مهمانی چیزی که به دلیل کیفیت، انرژی یا تاثیرگذاری خود برجسته است توصیف ...
To go toe to toe means to engage in a direct confrontation or fight with someone. It is often used to describe a situation where two parties are in d ...
مثال؛ “I was losing, but then I turned the tables and won. ” In a conflict, a person might strategize, “Let’s surprise them and turn the tables on ou ...
مثال؛ “I will stand my ground and defend my argument. ” In a negotiation, a person might assert, “I won’t compromise on this issue. I’m standing my g ...
اصطلاحی است که به صحنه ای از هرج و مرج و آشفتگی اشاره دارد. بروز ناگهانی هرج و مرج یا آشفتگی در یک وضعیت آرام ( با پوزش از بانوان، " مثل حمام زنانه ...
ممانعت کردن/خودداری کردن از انجام کاری یا جلوگیری کردن از پیشرفت معمولاً برای توصیف وضعیت هایی استفاده می شود که در آن فردی احساسات، اقدامات یا نظرات ...
مثال؛ “I had to stand up to my boss when they unfairly criticized my work. ” In a social context, someone might stand up to a bully, saying, “I won’t ...
بستن یا محکم کردن چیزی با سگک. همچنین می تواند به معنای خم شدن یا فرو ریختن تحت فشار باشد. تسلیم شدن یا فرو ریختن تحت فشار مترادف؛ Fasten, clasp, ...
بازگشت یا عقب نشینی از یک موضع یا نظر قبلی که اغلب در پاسخ به فشار یا انتقاد صورت می گیرد. تغییر موضع یا نظر پس از درک اشتباه یا مواجهه با مخالفت م ...
"واکنش شدید" / واکنش قوی و منفی به چیزی که اغلب از سوی گروه بزرگی از افراد صورت می گیرد. یک پاسخ قوی به یک تغییر، اقدام یا تصمیم که به شکلی منفی درک ...