پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٨,٧٨٤)

بازدید
٨,٥٦٩
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

/mʊk/ اصطلاح عامیانه توصیف فردی احمق، بی کفایت یا پست و حقیر کسی که به دلیل کمبود هوش یا احترام به خود، به راحتی توسط دیگران مورد استفاده یا کنتر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

متقاعد کردن یا مجبور کردن کسی به انجام کاری که از آن راضی نیست استفاده از فشار یا نفوذ برای وادار کردن کسی به موافقت با چیزی این اصطلاح اغلب در مکا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داشتن همه چیزهایی که فرد آرزو دارد یا نیاز دارد، از جمله موفقیت، ثروت، خوشبختی، یا تعادل در جنبه های مختلف زندگی. اغلب حس بلند پروازی و تعادل را منت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"در فصل جفت گیری" /دوره فعالیت جنسی و رفتار جفت گیری در برخی پستانداران، به ویژه گوزن ها، که در این دوره نرها بسیار فعال و تهاجمی می شوند. دوره ای ا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

This slang phrase means to keep something hidden or confidential. It suggests the need for secrecy and discretion, often to prevent information from ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

This phrase means to keep something secret or to not disclose it to others. It emphasizes the need for silence and discretion in order to prevent inf ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

This expression means to prioritize something less important or to temporarily set a task or project aside. It suggests that the action or decision i ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

"در پس زمینه ماندن" / ناآشکار یا در مرکز توجه نبودن نگرفتن نقش برجسته یا جلب نکردن توجه به خود انتخاب فرد برای نادیده ماندن یا فعالانه شرکت نکردن در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

To “keep it mellow” means to stay calm and relaxed. It is often used when someone wants to maintain a peaceful or low - stress environment. آرام و ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ For instance, if someone is trying to avoid being noticed in a social setting, they might say, “I’m just trying to keep a low profile. ” In a c ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

"سوار موج شدن"/ استفاده کردن از روند یا حرکت فعلی برای دستیابی به موفقیت همراهی کردن با روندها یا فرصت های موجود و بهره برداری از آن ها مترادف؛ Go w ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

"بی خیال شدن" / نادیده گرفتن یا چشم پوشی کردن از یک مشکل یا مسئله و اجازه دادن به آن که بدون پرداختن به آن ادامه یابد. انتخاب عدم اقدام یا مداخله د ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقب نشینی کردن و اجازه دادن به شخص دیگری که کنترل کار را در دست بگیرد یا مسیر را رهبری کند. می توان آن را در زمینه های مختلف، تحت اللفظی و مجازی استف ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

استراحت کردن، آرامش یافتن یا کاهش دادن سرعت فعالیت ها برای جلوگیری از فرسودگی یا لذت بردن از لحظه است. معمولاً برای پیشنهاد به کسی استفاده می شود که ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “I need some time alone to decompress after a busy day. ” In a conversation about self - care, someone might say, “Taking a long walk in nature ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “I need a few minutes to cool off after that argument. ” In a discussion about managing emotions, someone might say, “Taking a walk outside can ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"گذاشتن چیزها به حال خود" به معنای اجازه دادن به یک وضعیت برای پیشرفت یا بدتر شدن بدون اقدام برای کنترل یا تأثیرگذاری بر آن است. این نشان دهنده یک ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “Don’t worry about the small details. Just hang loose and enjoy the moment. ” In a conversation about dealing with stress, someone might say, “ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

حس امنیت کاذب یا خودرضایتی بدون انتقاد که اغلب منجر به غفلت یا عدم پیشرفت می شود. معمولاً برای توصیف کسی استفاده می شود که بیش از حد خودراضی یا بی ت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش گویی کردن/استنتاج یا نتیجه گیری چیزی از قبل یا پیشاپیش بر اساس دانش یا اطلاعات قبلی انجام فرضیات یا نتیجه گیری ها قبل از مواجهه یا تجربه کردن چی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ “He was labeled a bigot for his hateful comments about immigrants. ” A person might say, “It’s important to challenge and confront bigots to pr ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

To profile someone means to make assumptions or judgments about them based on certain characteristics, such as their race, gender, or appearance. It ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٧

"پروفایل کردن" به معنای توصیف، تحلیل یا دسته بندی یک فرد بر اساس ویژگی ها یا رفتارهای خاص است. ایجاد یک شرح یا درک دقیق از فرد که اغلب برای پیش بین ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"در آن مقطع" / در آن لحظه خاص در زمان یا در آن لحظه خاص در توالی رویدادها. یک نقطه بحرانی یا نقطه عطف در توالی رویدادها یا فرآیند تصمیم گیری مترادف؛ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

"در این فاصله" / در دوره زمانی بین دو رویداد معمولاً برای اشاره به یک دوره موقت که در آن برنامه ها یا ترتیبات جایگزین وجود دارد، استفاده می شود. متر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “After the incident, she decided to be more cautious from then on. ” A person might say, “I used to eat junk food every day, but from then on, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

4T This is an abbreviation for “for tomorrow” and is often used to refer to something that will happen or be dealt with in the future. این مخفف "برا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This is an abbreviation for “for now” and is often used to indicate that something is temporary or subject to change. این مخفف "عجالتاً، فعلاً، در ح ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مثال؛ “I have decided to eat healthier. Henceforth, I will only consume fruits and vegetables. ” In a company announcement, it might state, “We are i ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “He finished his studies, and thereafter, he started working. ” In a historical account, one might write, “The war ended, and thereafter, a per ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ریاضیات، نقطه انشعاب به نقطه ای روی یک منحنی اشاره دارد که در آن تابع یا مشتق آن تغییر قابل توجهی می کند و اغلب باعث می شود شاخه های متعدد در آن ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لغو کردن یا حضور نیافتن در یک رویداد یا تعهد بدون اطلاع قبلی غیرقابل اعتماد بودن یا عدم پیگیری تعهدات معمولاً برای توصیف کسی که به طور مکرر برنامه ها ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This slang term is used to describe a failure or mistake that is particularly notable or impressive in its magnitude or impact. It is often used humo ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/dəˈnoʊ/ مثال؛ “I dunno what to wear to the party, any suggestions?” A person might respond to a question with, “Dunno, I’ll have to think about it. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

When something is described as “dead” or “died, ” it means that it is incredibly funny or hilarious. It is often used to express amusement or laughte ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This term is used to describe something that is considered excellent or of high quality. It is often used to refer to something that is cool, impress ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که کلیشه ای، بیش از حد احساسی یا پیش پاافتاده است کهنه یا فاقد اصالت که اغلب می تواند دوست داشتنی یا خنده دار به نظر برسد. معمولاً برای توصیف ج ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح عامیانه پاسخ دادن سریع، تیز و هوشمندانه به انتقاد یا توهین پاسخی هوشمندانه و معمولاً با هدف ساکت کردن منتقد معمولاً در شبکه های اجتماعی و م ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

This slang term is used to describe someone who is very tired or exhausted. It can also be used to describe something that is worn out or no longer i ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

This slang term is used to describe someone who is authentic, genuine, and true to themselves. It is often used to refer to someone who does not conf ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاح عامیانه چیزی که بسیار خوب یا هیجان انگیز است، به ویژه یک آهنگ یا یک مهمانی چیزی که به دلیل کیفیت، انرژی یا تاثیرگذاری خود برجسته است توصیف ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To go toe to toe means to engage in a direct confrontation or fight with someone. It is often used to describe a situation where two parties are in d ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ “I was losing, but then I turned the tables and won. ” In a conflict, a person might strategize, “Let’s surprise them and turn the tables on ou ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ “I will stand my ground and defend my argument. ” In a negotiation, a person might assert, “I won’t compromise on this issue. I’m standing my g ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی است که به صحنه ای از هرج و مرج و آشفتگی اشاره دارد. بروز ناگهانی هرج و مرج یا آشفتگی در یک وضعیت آرام ( با پوزش از بانوان، " مثل حمام زنانه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ممانعت کردن/خودداری کردن از انجام کاری یا جلوگیری کردن از پیشرفت معمولاً برای توصیف وضعیت هایی استفاده می شود که در آن فردی احساسات، اقدامات یا نظرات ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ “I had to stand up to my boss when they unfairly criticized my work. ” In a social context, someone might stand up to a bully, saying, “I won’t ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بستن یا محکم کردن چیزی با سگک. همچنین می تواند به معنای خم شدن یا فرو ریختن تحت فشار باشد. تسلیم شدن یا فرو ریختن تحت فشار مترادف؛ Fasten, clasp, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازگشت یا عقب نشینی از یک موضع یا نظر قبلی که اغلب در پاسخ به فشار یا انتقاد صورت می گیرد. تغییر موضع یا نظر پس از درک اشتباه یا مواجهه با مخالفت م ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

"واکنش شدید" / واکنش قوی و منفی به چیزی که اغلب از سوی گروه بزرگی از افراد صورت می گیرد. یک پاسخ قوی به یک تغییر، اقدام یا تصمیم که به شکلی منفی درک ...