flip through
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
FA: "او در مطب دکتر، سریع مجله را ورق زد. "
... [مشاهده متن کامل]
FA: "کتاب درسی را ورق زدم اما جواب را پیدا نکردم. "
- FA: "کتاب/مجله/روزنامه را ورق زدن"
- FA: "صفحات را سریع مرور کردن"
- - -
FA: "او مدام کانالها را عوض میکرد و نمیتوانست تصمیم بگیرد چه چیزی تماشا کند. "
- FA: "کانالها را بالا و پایین کردن"
- - -
FA: "عکسهای مسافرتی را در گوشی او سریع مرور کردیم. "
FA: "معلم اسلایدهای ارائه را سریع مرور کرد. "
- FA: "عکسها را سریع نگاه کردن"
- FA: "اسلایدها را سریع رد کردن"
- - -
FA: "وکیل قبل از جلسه، مدارک را سریع مرور کرد. "
FA: "او یادداشتهایش را ورق زد تا فرمول درست را پیدا کند. "
- FA: "یادداشتها/کاغذها را سریع چک کردن"
| flip through a book | کتاب را ورق زدن |
| flip through channels | کانالها را عوض کردن |
| flip through photos | عکسها را سریع نگاه کردن |
| flip through notes | یادداشتها را مرور کردن |
عوض کردن ( کانال های تلویزیون )
مثال:
He phips through the channels frequently.
او مرتب کانال ها رو عوض می کنه.
مثال:
او مرتب کانال ها رو عوض می کنه.
تند تند ورق زدن ، ورق زدن ،
برانداز کردن
چرخ زدن در کانال ها
ورق زدن کتاب یا مجله با نیت جستجوی یه مطلب یا . . .
ورق زدن
نگاه گذرا
نگاه گذرا