پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٦,٠١٣)

بازدید
٥,٣٧٧
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Pull it off" means to successfully achieve something difficult or unexpected. For example, if you manage to complete a challenging project at work, ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Reach the summit" can refer to both literal and metaphorical achievements. Literally, it means to climb to the top of a mountain or hill. For exampl ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کلمه "pinch" می تواند معانی مختلفی داشته باشد. در اینجا چند معنی و مثال برای آن آورده شده است: ### به عنوان اسم: 1. **نیشگون**: - **معنی**: فشار دا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

### به عنوان اسم: 1. **مربا**: - **معنی**: یک خوراکی شیرین که از میوه و شکر تهیه می شود و معمولاً روی نان یا شیرینی ها استفاده می شود. - **مثال**: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان عامیانه، "stormy weather" به دوره های سخت و پر از چالش در زندگی اشاره دارد. همانطور که طوفان می تواند باعث آشفتگی و اختلال شود، "stormy weath ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "hard slog" به معنای **"کار یا تلاش سخت و طاقت فرسا"** است. این عبارت معمولاً برای توصیف وظایف یا پروژه هایی استفاده می شود که نیاز به تلاش و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "Struggle street" به معنای **"وضعیت یا دوره ای پر از مشکلات و چالش ها"** است. این عبارت معمولاً برای توصیف شرایطی استفاده می شود که فرد یا گرو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "tough luck" به معنای **"بدشانسی"** یا **"بخت بد"** است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده می شود که کسی با یک موقعیت ناگوار یا بدشانسی مواجه می ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "rough ride" به معنای **"زمان یا دوره ای دشوار"** است. این عبارت معمولاً برای توصیف موقعیت هایی استفاده می شود که در آن ها فرد یا گروهی با چال ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "tough gig" به معنای **"کار یا وظیفه سخت"** است. این عبارت معمولاً برای توصیف شغل ها یا وظایفی استفاده می شود که چالش برانگیز و دشوار هستند. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "bumpy road" به معنای **"مسیر پر از دست انداز"** است، اما به صورت استعاری نیز استفاده می شود و به معنای **"مسیر پر از چالش و مشکلات"** می باشد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "tough break" به معنای **"بدشانسی"** یا **"اتفاق ناگوار"** است. این عبارت زمانی استفاده می شود که کسی با یک موقعیت سخت یا ناگوار مواجه می شود ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Ascension point" به معنای **"نقطه صعود"** است. این اصطلاح معمولاً در زمینه های مختلفی مانند رشد شخصی، حرفه ای، یا حتی در زمینه های معنوی و فل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاحات عامیانه، "on - ramp" به فرآیند **بازگشت به نیروی کار پس از یک وقفه شغلی** اشاره دارد. این وقفه ممکن است به دلایل مختلفی مانند مراقبت از خ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "footing" چندین معنا دارد که بسته به زمینه استفاده متفاوت است: 1. **ثبات و تعادل**: - "He suddenly lost his footing on the slippery path. " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In slang terms, a “catwalk” refers to a path or route that leads to success or achievement. It is often used to describe the steps or actions one mus ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاحات عامیانه، "catwalk" به معنای **"تهدید به تسلط یا کنترل کسی بدون قصد واقعی انجام آن"** است. این اصطلاح معمولاً برای توصیف موقعیتی استفاده م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در معنای استعاری، "staircase" یا "راه پله" نمادی از **سفر زندگی** و **پیشرفت شخصی** است. این استعاره به معنای مسیر پر از فراز و نشیب هایی است که هر ف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "throw the switch" به معنای **"تغییر دادن وضعیت یا شروع کردن چیزی با استفاده از یک کلید یا سوئیچ"** است. این عبارت معمولاً در زمینه های فنی و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "spark off" به معنای **"آغاز کردن"** یا **"به وجود آوردن"** است��. این عبارت زمانی استفاده می شود که چیزی باعث شروع یا ایجاد یک رویداد یا واکن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

*"افزایش دادن ریسک یا پاداش در یک موقعیت خاص"* . این عبارت معمولاً زمانی استفاده می شود که کسی تصمیم می گیرد سطح خطر یا پاداش را در یک فعالیت یا تصم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

A starting point or platform for launching into something else, such as a career, an idea, or a discussion. نقطه شروع یا سکویی برای شروع به چیز دیگر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This phrase is often used to describe the act of unleashing or releasing something, particularly information, emotions, or resources, in a large and ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

This phrase is often used to describe beginning a project or task with a lot of momentum and enthusiasm. It implies that there is no time to waste an ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

To become successful or popular in a short period of time. “Take off” is often used to describe the rapid growth or success of a product, trend, or i ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

All - around This term refers to something or someone that is capable or skilled in many different areas or aspects. It implies a well - rounded or c ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

In - depth For example, a journalist might say, “I conducted an in - depth interview with the author. ” A researcher might describe their study as, “ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ For instance, a travel brochure might advertise, “Enjoy panoramic views of the city from our rooftop terrace. ” A photographer might say, “I ca ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

A policy or action that applies to a broad range of people or situations. خط مشی یا اقدامی که برای طیف وسیعی از افراد یا موقعیت ها اعمال می شود. فر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"The whole ball of wax" is a colloquial expression that means "everything" or "the entire thing. " It's a colorful way of saying that something encom ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Completely or thoroughly بطور کامل و دقیق مثال؛ She knows that car inside and out, so she can fix any problem. A person might say, “I’ve studied th ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ He sold his house and moved, lock, stock, and barrel. In a conversation about a business, someone might say, “We need to change our strategy, ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"The whole shebang" is an informal expression that means "everything" or "the whole thing. " It's often used to describe a situation where everything ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ She went all out for the party, decorations, food, drinks, the whole nine yards. In a conversation about a project, someone might say, “I want ...

پیشنهاد
٠

This phrase is used to describe a situation or collection that includes every possible thing or item, leaving nothing out. موقعیت یا مجموعه ای که ش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"In the mix" is an idiomatic phrase that typically means to be included, involved, or under consideration in a situation or process. It can refer to ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ The team consists of experienced players, together with some newcomers. In a sentence discussing a person’s skills, someone might say, “She ha ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Inclusive of" is a phrase that means "including" or "taking into account. " It's often used to indicate that a particular amount or number includes ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Refers to the act of frantically studying or seeking help from a professor during their designated office hours, usually right before an exam or assi ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term “procrastination station” refers to a state or situation in which someone is actively avoiding or delaying their work or responsibilities. I ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ The word 'justication' is a clever portmanteau of 'justification' and 'vacation. ' Many new words in English are portmanteaus of two or more ex ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"justication" could be a portmanteau of "justification" and "vacation, " meaning a vacation that you feel you need to justify to yourself, even if th ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Skiplagging is a travel technique where you book a flight with a layover, but instead of continuing on to the final destination, you get off at the l ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an "anti - airport dad" is someone who tends to be a bit nonchalant or disorganized when it comes to travel, often arriving at the airport at the las ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

To be a cut above means to be better or superior to others in some way. بهتر یا برتر بودن از دیگران. مثال؛ She’s a cut above the rest when it come ...

پیشنهاد
١

This phrase acknowledges that people have different tastes, opinions, or ways of doing things. تصدیق این که افراد سلیقه ها، عقاید یا روش های متفاوت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

To describe something or someone that is exceptional or unique, standing out from the rest. “Class apart” is often used to emphasize the superiority ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Demarcate means to establish or mark the boundary or limits of something, often through the use of physical markers such as a fence, wall, or line. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

This phrase means to notice or identify a difference or divergence between two or more things. مشاهده کردن یا تشخیص دادن تفاوت یا واگرایی بین دو یا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

To make out means to distinguish or perceive something, especially when it is difficult to see, hear, or understand clearly. تشخیص دادن یا درک کردن ...