پیشنهادهای هومن حاجی کریمی (٦٣)
به طور طیعی، در طبیعت
Stumped از دادن جواب عاجز شدن
منطبق با
Lie in Something to exist or be found in something وجود داشتن یا یافت شدن در چیزی
هیپوکمپ یا اَسبک: قسمتی از دستگاه کناره ای ( سیستم لیمبیک ) مغز که مرکز یادگیری و حافظه می باشد.
تنظیمات
قدرت تشخیص
بازارگرمی کردن
— and counting used to say that a figure is constantly increasing. برای نشان دادن اینکه رقم یا عدد ذکر شده همچنان در حال افزایش است "nearly seven y ...
طبیعت ثانوی رفتار یا صفتی اکتسابی که به واسطه ٔ اعمال و بکارگیری طولانی، ذاتی و طبیعی به نظر می رسد ( حسین بشری )
a person who purveys, provides, or supplies تدارک بیننده، مهیاکننده، تامین کننده، فراهم آورنده
وسایل آتش بازی
the rate of a person's progress in gaining experience or new skills. سرعت پیشرفت یک فرد در کسب تجربه یا مهارتهای جدید
گیاه گلدانی
شمار زیادی
مترصد زمان مناسب بودن
If you say that something goes a long way towards doing a particular thing, you mean that it is an important factor in achieving that thing. عاملی ...
the subjects that you study in high school or college دروسی که در کالج یا دبیرستان خوانده می شوند
در کنترل داشتن موقعیت یا آگاه بودن از on top of something in control of a situation and aware of changes
play a part if something or someone plays a part in something else, they are involved in it play a part in Health education will play a part in prep ...
گیرپاژ کردن ( موتور )
اندوخته شدن More knowledge banked دانش بیشتری اندوخته شد
unfold در مورد داستان به معنای گفته شدن، یا خوانده شدن هست As the story unfolds, we learn more about Max’s childhood هنگامیکه داستان خوانده شد، ما در ...
stand up ( to something ) to remain valid even when tested, examined closely, etc معتبر باقی ماندن حتی پس از آزمودن، به دقت بررسی شدن و غیره
آموختن، یادگرفتن
مسئولیت یا اجازه ی تصمیم گرفتن داشتن The matter now rests with the medical committee. اکنون تصمیم گیری در این مورد بر عهده ی کمیته ی پزشکی است. Res ...
( TRANSITIVE ) if you play out a situation, you pretend that it is really happening نقش بازی کردن Ex: Children often play out quite violent scenes بچ ...
as the maxim goes مترادف آمریکایی
درکنترل داشتن
سه گام در بسکتبال
خودفهمی - خودبینشی
رد کردن ( گذر کردن از یک مطلب بدون خواندن آن )
Fail - Safe system سیستم ایمنی از خرابی
the lion’s share ( of something ) the largest or best part of something when it is divided بزرگترین یا بهترین قسمت چیزی، هنگامیکه تقسیم می شود.
به آرامی، تبدیل به چیزی شدن ( به چیز دیگری تبدیل شدن )
lacking distinction; unexceptional. معمولی Tony’s career as a baseball player was short and undistinguished دوران بازیگری تونی به عنوان بازیکن بیسبا ...
تخته پوستر، مقوای آگهی
تعداد زیادی محصول که تحت یک نام تجاری ( برند ) تولید می شوند
دور - دور
ساختار ماکروسکوپی در مقابل ساختار میکروسکوپی شاخه ای از علم کالبد شناسی که به بررسی بافت ها و ساختار های ماکروسکوپی بافت ها و ارگان ها می پردازد
in the same way به روشی مشابه
بدون خطا
( از ترس یا هیجان ) لرزه بر اندام انداختن
تمرین بی وقفه
تمامی گونه ها، همه ی انواع در مورد دولت ها، هر نوع ایده Governments of every stripe ( = of all political opinions ) have a bad habit of interfering ...
در محاوره "رلستشو بخوای"
تو محاوره ی فارسی خیلی متداول نیست به همین خاطر برای فارسی زبان ها، موقع یادگیری انگلیسی ملموس نیست. ولی وقتی یه رستوران یا کافه میرید که گارسون مودب ...
یادگیری بادوام
دارای چشمان ورقلمبیده
در طبقات بالای جامعه