پیشنهاد‌های هومن حاجی کریمی (٥٧)

بازدید
٢٧
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دور - دور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It's not my cup of tea Thanks for inviting me, but concerts are not really my cup of tea. از دعوت شما خیلی ممنونم ولی خیلی به کنسرت علاقه ای ندارم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در محاوره "رلستشو بخوای"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تخته پوستر، مقوای آگهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعداد زیادی محصول که تحت یک نام تجاری ( برند ) تولید می شوند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

to help someone to improve, especially through training or practice: Her new piano teacher has really brought her on. کمک به یک فرد برای پیشرفت کرد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

( TRANSITIVE ) if you play out a situation, you pretend that it is really happening نقش بازی کردن Ex: Children often play out quite violent scenes بچ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

the rate of a person's progress in gaining experience or new skills. سرعت پیشرفت یک فرد در کسب تجربه یا مهارتهای جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

امتحان جامع یعنی از اول تا جایی که خوانده شده گرفته می شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

طبیعت ثانوی رفتار یا صفتی اکتسابی که به واسطه ٔ اعمال و بکارگیری طولانی، ذاتی و طبیعی به نظر می رسد ( حسین بشری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گیاه گلدانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در طبقات بالای جامعه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

هیپوکمپ یا اَسبک: قسمتی از دستگاه کناره ای ( سیستم لیمبیک ) مغز که مرکز یادگیری و حافظه می باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

in the same way به روشی مشابه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساختار ماکروسکوپی در مقابل ساختار میکروسکوپی شاخه ای از علم کالبد شناسی که به بررسی بافت ها و ساختار های ماکروسکوپی بافت ها و ارگان ها می پردازد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

وسایل آتش بازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کیف گردنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تنظیمات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

a person who purveys, provides, or supplies تدارک بیننده، مهیاکننده، تامین کننده، فراهم آورنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شمار زیادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بازارگرمی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آموختن، یادگرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

lacking distinction; unexceptional. معمولی Tony’s career as a baseball player was short and undistinguished دوران بازیگری تونی به عنوان بازیکن بیسبا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

play a part if something or someone plays a part in something else, they are involved in it play a part in Health education will play a part in prep ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

If you say that something goes a long way towards doing a particular thing, you mean that it is an important factor in achieving that thing. عاملی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

as the maxim goes مترادف آمریکایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مترصد زمان مناسب بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اندوخته شدن More knowledge banked دانش بیشتری اندوخته شد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خودفهمی - خودبینشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

the subjects that you study in high school or college دروسی که در کالج یا دبیرستان خوانده می شوند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به آرامی، تبدیل به چیزی شدن ( به چیز دیگری تبدیل شدن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون خطا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

Stumped از دادن جواب عاجز شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سه گام در بسکتبال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

منطبق با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

— and counting used to say that a figure is constantly increasing. برای نشان دادن اینکه رقم یا عدد ذکر شده همچنان در حال افزایش است "nearly seven y ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

به طور طیعی، در طبیعت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

عرشه سقف، سازه ای مانند پارکینگ در خانه های ویلایی که بخشی از سقف خانه نیست اما به آن متصل بوده و می توان از آن به عنوان بالکن استفاده نمود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

Lie in Something to exist or be found in something وجود داشتن یا یافت شدن در چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

قدرت تشخیص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

یادگیری بادوام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Fail - Safe system سیستم ایمنی از خرابی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( از ترس یا هیجان ) لرزه بر اندام انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

is kept to a minimum: to make something as small, few, or little as possible چیزی را به کوچکترین، اندک ترین یا ناچیز ترین حد ممکنه درآوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

the lion’s share ( of something ) ​the largest or best part of something when it is divided بزرگترین یا بهترین قسمت چیزی، هنگامیکه تقسیم می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

stand up ( to something ) ​to remain valid even when tested, examined closely, etc معتبر باقی ماندن حتی پس از آزمودن، به دقت بررسی شدن و غیره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

unfold در مورد داستان به معنای گفته شدن، یا خوانده شدن هست As the story unfolds, we learn more about Max’s childhood هنگامیکه داستان خوانده شد، ما در ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دارای چشمان ورقلمبیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

درکنترل داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در کنترل داشتن موقعیت یا آگاه بودن از on top of something in control of a situation and aware of changes

١