پیشنهادهای حمید زارعی (٧٨١)
ترجمه به صورت ادبی: سخن به میان آوردن
کم ٱجرت
نتیجه گیری
تماس برقرار کردن با کسی یا چیزی
نقطه مقابل
دور انداختن
I knead it until it finally fits me. با آن ور می روم تا سرانجام در نقش جا بیوفتم.
تقسیم کردن معنای کلمات به خصوص فعل جملات را بر اساس کلمات قبل و بعد آنها و با توجه به بافت متن انتخاب کنید چون در یک بافت معنایی ممکن است که یک کلمه ...
وقتی most با than بیاید چون حالت مقایسه دارد، می توان آن را ( دیگران ) ترجمه کرد.
بازسازی
خلق اثر
دلخواه بودن چیزی
شرح احوال
شرح احوال درونی و سیر و سلوک
جز قیدی: که گویی
خود رأی
ذهنیت
سروکار داشتن با
مستوی القامه
خوش دارم
نگرش، پرسش
موهومات
دغدغه
تجملی
پرورش احساس
مروری بر متون مرتبط
استفاده بی رویه
الگوریتم لبه یابی Canny آشکارساز لبه کنی یک عملگر لبه یابی است که از یک الگوریتم چند مرحله ای برای یافتن دامنه وسیعی از لبه در تصویر استفاده می کند. ...
As far as So far as In so far as
overshadow
ویژگی
Financial resources
Until و as long as: بیان یک شرط یا محدودیت استفاده شوند. معمولاً برای بیان یک شرط یا محدودیت استفاده می شود. به عنوان مثال: I will wait for you until ...
foundation
captivate و fascinate تفاوت اصلی بین این دو کلمه در این است که "captivate" بر تأثیر عاطفی و فیزیکی چیزی تأکید دارد، در حالی که "fascinate" بر تأثیر ...
به عنوان جز قیدی در اول جمله پیرو: so much that
All these problems joined to destroy the economy of a country.
Look forward to مشتاقانه منتظر بودن برای کسی یا چیزی
break into
قابلیت تفسیر پذیری
بر بستر فضای ابری
یک سیستم استنتاج عصبی - فازی سازگار ( به انگلیسی: adaptive neuro - fuzzy inference system یا adaptive network - based fuzzy inference system که به صو ...
براکت ارتودنسی دانشنامه عمومی براکت ارتودنسی ( به انگلیسی: Orthodontic braces ) از جمله تجهیزات کاملاً وابسته در ارتودنسی ثابت است که از دسته مواد هو ...
possibilities
recognize این فعل برای به رسمیت شناختن به صورت رسمی به کار می رود مثل به رسمیت شناختن کشوری جدید
اطراف
. He intended to express that topic او قصد داشت تا آن موضوع را بیان کند.
instead of
crowded teeth به معنای دندان هایی است که به اندازه کافی فضای کافی برای رشد در دهان ندارند و ممکن است روی هم قرار بگیرند یا به سمت بیرون یا داخل کج شو ...
نامرتب