پیشنهاد‌های مهدی کائینی (٦٨٠)

بازدید
١,٢٩٨
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

ژن خوب ( در بافتار سیاسی غالباً با بار معنایی منفی استفاده می شود و نباید �نخبه� ترجمه شود! )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

کسایی که باید بدونن، میدونن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

مازاد disposable income درآمد مازاد ( مازاد بر نیازهای حیاتی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

اَبَرشرکت ( در مقایسه با company با معادل شرکت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

مرفه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

متحول ساز؛ دگرگون ساز ( در بافتار استارتاپی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

وقت کشی کردن؛ زمان خریدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

با عقل جور در آمدن It doesn't add up با عقل جور در نمیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

بازی روانی دادن/کردن؛ جنگ روانی کردن؛

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

قشر؛ جامعک ( جامعه های کوچکتری که جامعه بزرگتر Society رو تشکیل میدن ) ؛ جامعه پیرامونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

[سیاست آمریکا] معاون ریاست جمهوری ( نه معاون رئیس جمهور ) در سیاست آمریکا فردی که در این جایگاه قرار دارد در واقع رئیس جمهور بالقوهاست و همزمان ریا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

[شخص] شهره؛ پدیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

ایفای نقش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

پیگیر ( کسی که پیگیر کاری است و به آن دقت و توجه می کند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

با این اوصاف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

شخصی سازی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در معرض آسیب قرار دادن؛ لو رفتن ( در امور امنیتی ) our asset has been compromised مأمورمون لو رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

برگشتن و نگاه کردن به عقب/گذشته نگاه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

ملأ عام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

در قامتِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

بی برو برگرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فرصت برابر؛ شرایط رقابتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

انواع و اقسام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مشارکت محور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کرانه شرقی ( ایالت های شرقی آمریکا مثل نیویورک، ماساچوست و . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مرغوب

پیشنهاد
٢٠

همه کارۀ هیچ کاره؛ اقیانوسی به عمق یک سانت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فدرال رزرو ( بانک مرکزی آمریکا ) ؛ مأمور اف بی آی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سامان دادن؛

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حائز موضوعیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

صرف انرژی و زمان؛ ذی نفع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

هدف وجودی؛ مأموریت؛ رسالت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به درک ( درست ) رسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آزمون و خطا؛ سعی و خطا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نشانۀ بی اعتنایی به حرف کسی ( وقتی حرف یه نفر انقدر مسخره و ساده لوحانه ست که طرف مقابل جواب حرف رو نمیده و فقط چشماش رو به بالا می چرخونه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خلاصه که . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برده سیاه ( کاکاسیاه بار معنایی بسیار منفیِ کلمه رو به مخاطب فارسی زبان نمی رسونه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تلاش لحظه آخری؛ با سلام و صلوات؛ با نذر و نیاز ( کاری که احتمال داده می شود موفق نباشد بنابراین برای آن دعا می کنند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به مقصد و از مبداً

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

امیال نفسانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

منتسب بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حس و حال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مراوده؛ تبادل آتش ( در امور نظامی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بازی با کلمات؛ ملانقطی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خنثی کردن ( اثرات منفی یک اتفاق ) ؛ بازگرداندن وضعیت به حالت قبل؛ ملغی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سرمایه سالاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مسیریابی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زحمت کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

درامدی بر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دربرنگیرنده