look back

/lʊk bæk//lʊk bæk/

به گذشته اندیشیدن، به یاد آوردن

جمله های نمونه

1. The last thing you want is to look back on your life and wonder if only.
[ترجمه علی] آخرین چیزی که می خوای اینه که به زندگیت نگاه کنی و فکر کنی فقط
|
[ترجمه گوگل]آخرین چیزی که می خواهید این است که به زندگی خود نگاهی بیندازید و فکر کنید که آیا فقط
[ترجمه ترگمان]آخرین چیزی که می خوای اینه که به زندگیت نگاه کنی و ببینی که فقط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Remember to look back upon your mistakes from time to time, but never regret them.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که هر از گاهی به اشتباهات خود نگاه کنید، اما هرگز از آنها پشیمان نشوید
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باش که گاهی به اشتباه خود نگاه کنی، اما هیچ وقت از آن ها پشیمان نخواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Adults often look back on their childhood as a golden age.
[ترجمه گوگل]بزرگسالان اغلب به دوران کودکی خود به عنوان دوران طلایی نگاه می کنند
[ترجمه ترگمان]بزرگسالان اغلب به دوران کودکی خود به عنوان یک سن طلایی نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He still feels quite guilty when he look back on the past.
[ترجمه گوگل]وقتی به گذشته نگاه می کند هنوز کاملاً احساس گناه می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی به گذشته نگاه می کند، هنوز احساس گناه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sometimes u need to look back, otherwise u will never know what u have lost in the way of forever searching.
[ترجمه گوگل]گاهی لازم است به گذشته نگاه کنی، در غیر این صورت هرگز نمی دانی در راه جستجوی همیشگی چه چیزی را از دست داده ای
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات u به عقب نگاه می کند، در غیر این صورت u هرگز نمی داند که u در راه جستجوی همیشگی چه چیزی را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When I look back I can see where we went wrong.
[ترجمه گوگل]وقتی به گذشته نگاه می کنم می توانم ببینم کجا اشتباه کرده ایم
[ترجمه ترگمان]وقتی به عقب نگاه می کنم، می بینم که کجای کار اشتباه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I will look back at this one with undiluted pleasure.
[ترجمه گوگل]من با لذتی تمام نشدنی به این یکی نگاه خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من به این یکی با لذت و افتخار بیشتری نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't look back, just haven't found leave your reasons.
[ترجمه گوگل]به گذشته نگاه نکنید، فقط دلایل خود را پیدا نکردید
[ترجمه ترگمان]به من نگاه نکن، فقط دلایل خودت رو فراموش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Remember to look back at your mistakes from time to time, but never regret them.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که هر از گاهی به اشتباهات خود نگاه کنید، اما هرگز از آنها پشیمان نشوید
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باش که گاهی به اشتباه خودت نگاه کنی، اما هیچ وقت از آن ها پشیمان نخواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sometimes you need to look back, otherwise you will never know what you have lost in the way of forever searching.
[ترجمه گوگل]گاهی لازم است به گذشته نگاه کنید، در غیر این صورت هرگز نخواهید فهمید که در راه جستجوی همیشگی چه چیزی را از دست داده اید
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها باید به عقب نگاه کنی، وگرنه هیچ وقت نمی فهمی که در راه جستجو برای همیشه چه چیزهایی را از دست داده ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't stop, because others will over you; don't look back, so as not to fall down.
[ترجمه گوگل]متوقف نشوید، زیرا دیگران بر شما مسلط خواهند شد به عقب نگاه نکن تا زمین نخوری
[ترجمه ترگمان]توقف نکن، چون دیگران بر تو مسلط می شوند، به عقب نگاه نکن، تا پایین نیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She can look back on her career with great satisfaction.
[ترجمه گوگل]او می تواند با رضایت زیاد به گذشته خود نگاه کند
[ترجمه ترگمان]می تواند با رضایت بزرگی به شغل خود نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. People look back nostalgically on the war period, simply because everyone pulled together.
[ترجمه گوگل]مردم با نوستالژیک به دوران جنگ نگاه می کنند، صرفاً به این دلیل که همه در کنار هم بودند
[ترجمه ترگمان]مردم دوباره به دوره جنگ نگاه می کنند، صرفا به این خاطر که همه با هم کنار رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He turned to look back, but by then she was out of sight.
[ترجمه گوگل]او برگشت تا به عقب نگاه کند، اما در آن زمان او دیگر دیده نشده بود
[ترجمه ترگمان]برگشت تا به پشت سرش نگاه کند، اما بعد از دید خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بازبینی
Look back = به یاد اوردن
Look back 70s, how shamelessly the mullahs ransacked the IRAN and vandalized the people
به یاد بیار دهه هفتاد، چه بیشرمانه اخوندها ایران را به یغما بردند ومردم را غارت کردند
به گذشته فکر کردن
برگشتن و نگاه کردن
به عقب/گذشته نگاه کردن
واپس نگری، بازنگری، بازبینی
عقب و پشت
اگر منظور به زمان باشه عقب یا گذشته
و در برخی مواقع گذشته هم معنی میده
از کسی به نیکی یاد کردن
دوباره بررسی کردن
: ( look back ( on/ at sb or sth
to remember or think about the past
فکر کردن درباره ی چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده است
به گذشته رجوع کردن، برگشتن
سرد شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

سوال های مرتبط