مهدی کائینی

مهدی کائینی مترجم

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



resolution١٣:٢١ - ١٤٠٢/٠٣/٠٩فرجامگزارش
0 | 0
hang over something١٩:١٧ - ١٤٠٢/٠٢/٢٩سایه افکندنگزارش
0 | 0
problematic١٨:٣٧ - ١٤٠٢/٠٢/٢٩مسئله دارگزارش
0 | 1
matter of fact١٥:٤٥ - ١٤٠٢/٠٢/٢٧عادی نمایی؛ عادی نمایانهگزارش
0 | 0
come across as١٠:١٩ - ١٤٠٢/٠٢/٢٥[فلان] حس را منتقل کردنگزارش
0 | 0
exploitative٠٩:٥٥ - ١٤٠٢/٠٢/٢٥سوء استفاده گر؛ سوء استفاده چی؛ استثمارگرگزارش
0 | 0
underbelly٠٨:٣٨ - ١٤٠٢/٠٢/٢٥زیرِ پوست [شهر]گزارش
2 | 0
filthy rich٠٨:٠٥ - ١٤٠٢/٠٢/٢٤سگ پولگزارش
0 | 0
faction١٠:٤٤ - ١٤٠٢/٠٢/٢٣[سیاسی] جریان؛ نحلهگزارش
0 | 0
set into motion١٠:٣٩ - ١٤٠٢/٠٢/٢٣به جریان انداختن؛ کلید زدن؛گزارش
2 | 0
muse١٠:٠١ - ١٤٠٢/٠٢/٢٣چشمۀ اندیشهگزارش
0 | 0
arranged marriage٠٩:٥٦ - ١٤٠٢/٠٢/٢٣ازدواج مقرر شدهگزارش
0 | 0
treachery٠٨:٥٤ - ١٤٠٢/٠٢/٢٣تزویرگزارش
0 | 0
AS١٠:١٣ - ١٤٠٢/٠٢/٢١در قامتِگزارش
5 | 0
at play٠٣:٢٥ - ١٤٠٢/٠٢/١٣در کار بودنگزارش
0 | 0
volcanic٢٠:١٣ - ١٤٠٢/٠٢/١٢پر جوش و خروشگزارش
0 | 0
dissident٠٢:٤٩ - ١٤٠٢/٠٢/١٢معارض ( اکثراً معارض سیاسی )گزارش
0 | 0
slog٠٢:٤١ - ١٤٠٢/٠٢/١٢جانکاهگزارش
0 | 0
reckoning٠١:٤١ - ١٤٠٢/٠٢/١٢حساب کشی؛ ( در کلمۀ reckoning عنصر زور مستتر هست؛ که این معادل بهتر می رسونه ) .گزارش
2 | 0
libidinous٠١:٣٠ - ١٤٠٢/٠٢/١٢شهوت زدهگزارش
0 | 0
cool kids١٩:٢٤ - ١٤٠٢/٠٢/١٠[مدرسه] بچه های پایۀ عشق و حال پی نوشت: معمولاً منظور از عشق و حال، کارهایی مثل قلیون و سیگار و گل کشیدن و دختربازی و عرق خوری و پیچوندن کلاس هست 🙃گزارش
0 | 0
campaigner١٩:٠٦ - ١٤٠٢/٠٢/١٠کنش گرگزارش
0 | 0
project power١٩:٠٤ - ١٤٠٢/٠٢/١٠القاء قدرتگزارش
0 | 0
project١٩:٠٣ - ١٤٠٢/٠٢/١٠القاءگزارش
0 | 0
groveling١٧:٤٦ - ١٤٠٢/٠٢/٠٩عاجزانهگزارش
0 | 0
disbelieve١٤:٣٥ - ١٤٠٢/٠٢/٠٨عدم باورگزارش
0 | 0
heart٠٢:٤٨ - ١٤٠٢/٠٢/٠٨کانونگزارش
5 | 0
head on٠١:٢٧ - ١٤٠٢/٠٢/٠٨سر ضرب؛ صاف؛ یک ضرب؛گزارش
0 | 0
counterrevolution٠١:٢١ - ١٤٠٢/٠٢/٠٨پاد انقلابگزارش
0 | 0
option٠٨:١٧ - ١٤٠٢/٠٢/٠٥پیش خریدگزارش
0 | 0
on budget٢٢:١٠ - ١٤٠٢/٠٢/٠٣بر اساس بودجه مقررگزارش
2 | 0
frenzied١٧:٣٨ - ١٤٠٢/٠٢/٠٣سرسام آورگزارش
0 | 0
option purchase١٢:٠٠ - ١٤٠٢/٠٢/٠٣پیش خریدگزارش
0 | 0
unifying thread١٢:٥٢ - ١٤٠٢/٠١/٣٠نخ تسبیهگزارش
0 | 0
shingle١٢:٢٨ - ١٤٠٢/٠١/٣٠پروژه؛ کار؛ hang a shingleگزارش
5 | 0
unnoticeable١٢:٤٣ - ١٤٠٢/٠١/٢٨خارج از حیطه توجه.گزارش
0 | 0
loop٢١:٤٢ - ١٤٠٢/٠١/٢٥حلقۀ تکرار؛ دورِ تکرار؛گزارش
2 | 0
breakup٠٠:٤٣ - ١٤٠٢/٠١/٢٣فراقگزارش
0 | 0
break up٠٠:٤٣ - ١٤٠٢/٠١/٢٣فراقگزارش
0 | 0
stud٢٢:٠٨ - ١٤٠٢/٠١/١٥آدم جا افتاده و اینکارهگزارش
0 | 0
i owe you one١٨:٢٣ - ١٤٠٢/٠١/١٣ایشالا عروسیت؛ ( در فارسی �یکی طلبت� رو منفی استفاده می کنیم ) .گزارش
2 | 0
filled to the brim١٩:٥٥ - ١٤٠٢/٠١/١٠تا خشتک پُر؛ تا ناموس پُر؛ . . .گزارش
0 | 0
flair٢١:٣١ - ١٤٠٢/٠١/٠٨نمکِ کار؛گزارش
2 | 0
imbue٢١:٢٢ - ١٤٠٢/٠١/٠٨تسری دادن؛گزارش
0 | 0
come before someone٢٠:٥٩ - ١٤٠٢/٠١/٠٨گذشتگان؛ . He's not afraid of remixing the work of those who have come before him او از بازآمیزی آثار گذشتگانش باکی ندارد.گزارش
0 | 0
directly١٨:٣٢ - ١٤٠٢/٠١/٠٧بی پردهگزارش
0 | 0
figure of speech١٨:١٩ - ١٤٠٢/٠١/٠٧لفضگزارش
0 | 0
stylized١٨:١٥ - ١٤٠٢/٠١/٠٧پر نقش و نگارگزارش
0 | 0
kafkaesque١٨:١٣ - ١٤٠٢/٠١/٠٧کافکاطور؛ کافکاگونه؛گزارش
0 | 0
pick up on١٨:٤٨ - ١٤٠٢/٠١/٠٥پی گرفتن؛ ادامه دادن یک کار یا مسیر؛گزارش
0 | 0