تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

با خشونت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگه میزان آسیب خیلی زیاد باشه: کُشنده.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

To jerk or pull backward and stand or sit straight up. The horse suddenly reared back, throwing the rider to the ground. She reared back when I ope ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خود را برای کار ناخوشایند یا سختی آماده کردن به چیز سختی عادت کردن prepare mentally or emotionally for something unpleasant. prepare for, steel ones ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

میدان دید جانبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

you fooled me خرم کردی گولم زدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Of an emotion or mental process, to become apparent or evident through one's facial expression. Anger registered on her face as I told her what happ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بدونی نباید یه کاری رو بکنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

used for saying that something is difficult to do or is unlikely to happen You’d be hard - pressed to meet a nicer person. https://www. macmillandic ...

پیشنهاد
١

hover on the brink​/​edge​/​verge of something to be very close to doing or experiencing something, especially something unpleasant Annabel was hover ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی را با عجله یا بدخط نوشتن خط زدن یا خط کشیدن روی چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

quick witted رو سرچ کنید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

معادل دیگه ای برای این کلمه، quick intelligence

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

To appear, arrive, pass, or come upon casually or by chance. idioms. thefreedictionary. com

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

نشستن روی پنجه های پا چمباتمه زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نشستن روی پنجه های پا چمباتمه زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

A person who is completely inexperienced or inept at a particular activity. https://www. lexico. com

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

if you do something on the off chance, you do it hoping for a particular result, although you know it is not likely https://www. ldoceonline. com/ ه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خم شدن و کج شدن به یک طرف ( مخصوصا برای کشتی و قایق استفاده می شه ) if something heels over, it leans to one side as if it is going to fall The sh ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

to look at someone or something and then look again because you suddenly recognize him, her, or it or notice that something unusual is happening: I d ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. WITHOUT CLOTHES not covered by clothes 2. LAND/TREES، not covered by trees or grass, or not having any leaves The trees soon gave way to bare ro ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

منحرف شدن از مسیر اصلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تغییر جهت دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

firmly constructed : STURDY a substantial house محکم، مستحکم، ستبر، تنومند https://www. merriam - webster. com/

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

روی هوا حدس زدن از پیش خود حدس زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

همان وسط ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

لاستیکی ( برای غذا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثل آدامس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در زیست شناسی هم بارناکل، کشتی چسب معنی شده. چون بدنه ی کشتی ها اغلب پوشیده از این صدف هاست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

used when you think it is fair that someone should do something, especially because of something that has happened earlier Come on, fair’s fair – I ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرغ از قفس پرید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

to suddenly turn and attack someone or something to criticize someone who has criticized you: https://dictionary. cambridge. org/ یک دفعه بچرخی و ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

a right to have something or get something from someone: She has no rightful claim to the title. Our neighbours have no claim to ( = cannot say that ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

to ask for something of value because you think it belongs to you or because you think you have a right to it: The police said that if no one claims ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مورد علاقه ی کسی بودن مورد توجه کسی بودن مورد تأیید کسی بودن مورد قبول کسی بودن بستگی به جمله داره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

The word vindicated, which comes from the Latin word vindicatus, originally meant "to avenge or revenge" but its meaning soon shifted to "clear from ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

If a person or their decisions, actions, or ideas are vindicated, they are proved to be correct, after people have said that they were wrong. [The d ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

to do something even though you do not want to or you find it difficult https://www. macmillandictionary. com/ انجام کاری علی رغم بی میلی تلاش برای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

In a way that shows a lack of trust; suspiciously. ‘she looked at him warily’ https://www. lexico. com/ باتردید، با شک، بدون اطمینان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

با درماندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

racks of horns یک جفت شاخ در توضیحات سایت هم اومده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

something is all one needs: Said ironically to indicate that something is not wanted or needed at all Great, more interns to train—that's all I need! ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a former English unit of length ( as for cloth ) equal to 45 inches ( about 1. 14 meters ) also : any of various units of length used similarly http ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترجمه ی سایت ایراد داره هر ال برابر با تقریبا 45 اینچ یا 114 سانتی متر است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( of a person ) having well - defined facial features. https://www. lexico. com/ having very clearly defined facial features Her sharp - featured f ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چهره ای که تمام اجزاش کاملاً مشخص و برجسته ست. یعنی مثلا استخوان فک مشخص و زیبایی دارن، معمولا بینی هاشون پهن یا پَخ نیست و غیره. شاید بشه صورت استخ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

هیجان داشتن برای چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Having an extremely soft, smooth texture. https://www. lexico. com/ soft as butter چیزی که جنس خیلی نرم و لطیفی داره، بیشتر برای نرم استفاده می شه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

جوش آوردن از عصبانیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بستگی به جمله داره: حسابی زیادی بیش از حد شدیداً