
فرهادی
دیکشنری
٣٨٦
٥
امتیاز در دیکشنری
١٦,٦٠٢
رتبه در دیکشنری
٢٠٩
لایک
١,٧٠١
دیسلایک
٢٦٢
پیشنهادهای برتر
١ سال پیش
٤٥
a covered structure in front of the entrance to a building طاق ورودی سایبان ورودی a raised, covered, sometimes partly closed area, often made of woo ...
١ سال پیش
٣٦
Crooked Smile: A crooked smile is uneven and bigger on one side than the other لبخند کجکی، حالتی که گوشه ی یک لبمون بالاتره
١ سال پیش
٣٢
slump over to be sitting still in a position that is not upright I spent the evening slumped in front of the TV. They found him slumped over the whe ...
١ سال پیش
٢٨
به نقل از هزاره: صفت. 1. {بیسکوییت و غیره} خشک، شکننده، ترد؛ {میوه وسبزی} تازه، تروتازه 2. {هوا} سرد و خشک، گزنده؛ 3. {مو} فرفری 4. {شیوه، پاسخ} قاط ...
٢ سال پیش
٢٦
گیر کسی افتادن از شر چیزی خلاص نشدن مجبوری کسی را تحمل کردن
ترجمههای برتر
٢ سال پیش
If you don't work hard, you'll fetch up nowhere.
٧
اگه سخت کار نکنی به هیچ جا نمی رسی
١ سال پیش
The attack of flu left her feeling very groggy.
٢
آنفولانزای شدید خیلی گیج و منگش کرده بود
سوالهای برتر
پاسخهای برتر
١٦ ساعت پیش
١٧ ساعت پیش