منو
فرهادی

فرهادی

عضو از ٣ سال پیش
امتیاز کل
١٦,٦٩٥
لایک
١,٧٠٨
لایک
دیس‌لایک
٢٦٢
دیس‌لایک
رتبه کل
٢٠٨
رتبه کل

دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٦,٦٠٢
امتیاز
رتبه در دیکشنری
٢٠٩
لایک
لایک
١,٧٠١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٦٢

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٩٣
امتیاز
رتبه در بپرس
٣٤
لایک
لایک
٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

پیشنهادهای برتر

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٤٥

a covered structure in front of the entrance to a building طاق ورودی سایبان ورودی a raised, covered, sometimes partly closed area, often made of woo ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٣٦

Crooked Smile: A crooked smile is uneven and bigger on one side than the other لبخند کجکی، حالتی که گوشه ی یک لبمون بالاتره

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٣٢

slump over to be sitting still in a position that is not upright I spent the evening slumped in front of the TV. They found him slumped over the whe ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٢٨

به نقل از هزاره: صفت. 1. {بیسکوییت و غیره} خشک، شکننده، ترد؛ {میوه وسبزی} تازه، تروتازه 2. {هوا} سرد و خشک، گزنده؛ 3. {مو} فرفری 4. {شیوه، پاسخ} قاط ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٢٦

گیر کسی افتادن از شر چیزی خلاص نشدن مجبوری کسی را تحمل کردن

ترجمه‌های برتر

تاریخ
٢ سال پیش
متن
If you don't work hard, you'll fetch up nowhere.
دیدگاه
٧

اگه سخت کار نکنی به هیچ جا نمی رسی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
his thankless son
دیدگاه
٣

پسر ناسپاس/قدرنشناس

تاریخ
١ سال پیش
متن
The attack of flu left her feeling very groggy.
دیدگاه
٢

آنفولانزای شدید خیلی گیج و منگش کرده بود

تاریخ
١ سال پیش
متن
He's still groggy from the anaesthetic.
دیدگاه
١

هنوز به خاطر بی هوشی گیجه

تاریخ
١ سال پیش
متن
an upper-class neighborhood
دیدگاه
٠

محله ی پولدارها، محله ی اشراف، بالاشهر