تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

ناگهانی چیزی را فهمیدن, یا کشف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

مسافر قاچاقی. مسافر پنهان شده در هواپیما و قطار. . . Stowaway found on plane

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

تصمیم یا کاری فوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

حداقل یه کمی از حرفاشا را قبول دارم. بدم نمی گه. یه کمی حق با اونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

درک و توافق با هم دیگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

کارمندان ساده That's the problem with you rank and file people.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

انرژی یا احساسات ابراز نشده برای مدتهای زیاد Years of pent up anger and frustration

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

جست و جوی ناموفق و وقت هدر دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

علاقمند شدن به چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

تقدیر از همکاری کسی. شناخت خصوصیت مثبت در کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

اهمیت ندادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩١

شکست. ناموفق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

فراتر از درک. نفهمیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

به تدریج چیزی را دوست داشتن I hated his music at first, but it grows on me.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

ریسک کردن به امید نتیجه ی خوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

آره خودشه. ایول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

برو گمشو تنهام بذار. برو بمیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

خیلی هیجان زده و علاقه مند I'm really pumped about this opportunity.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

کسل کننده و عادی. جالب نبودن The reality, however, is probably more prosaic.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

نوآموز. بی تجربه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

واضح. آسان فهمیدن You must write in a clear and lucid style.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

حدس. فرضیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

زیادن نخوردن و آشامیدن . She is such an abstemious person

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

دروغگو I did not know you are so . mendacious

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

زیان بار he is engrossed in his work to the detriment of his married life

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

آتش سوزی There is a huge conflagration on the westcoast.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

تنگنا ترس the small stuffy room had begun to give him claustrophobia

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

جلسه ی محرمانه This conclave is too serious for . our community

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دماغ شناسی This one relate to our rhinology section.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

بن بست. بحث نافرجام This way leads to cul de sac .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

کند. بازدارنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

لطیفه گویی. شوخی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

بذله گویی مزاح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

ادویه جات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨١

سفر طولانی و پیاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

واقع در طرف مقابل زمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

قهقه. خنده ی بلند We guffawed at what Graham had written.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

سرگرمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

فرار از قانون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

افشاگر. هوچی Being a muckraker is considered sleazy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کلاه برداری government waste has bilked the taxpayer of billions of dollars"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

having a red or flushed complexion. "a stout man with a florid face"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

قنادی chocolate and fudge are made daily at the village confectionery

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

گرسنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

توصیه گرفتن از متخصص دیگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

چاره ی دیگری نداشتن I 'll take it as a last resort

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

به طور جدی کاری را آغاز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

بسیار هیجان زده. بسیار مشتاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

امید واهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

صبور باش. منتظر بمون