تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

منظورت را متوجه می شم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

دلیل پنهانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مد شدن. Trend There was a fad for wearing ripped jeans a few years ago

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

دست دوم they received hand - me - downs and toys from relatives and friends

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

1. جذاب. خوش تیپ 2. خوب بودن در کاری. بسیار مشتاق بودن Each one of them is just on fire Fred is on fire in his new job

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

کدورت ها را کنار گذاشتن. آشتی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

آسان This is such a cinch work to do

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

رضایت بخش. درست همونیه که می خواستم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

مثل قبله فرقی نکرده I 'm getting tired of the same ol same ol

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

He is at odds with his boss مخالفت. ناسازگاری. موفق نبودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

پرحرفی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

کرایه کردن. پول بابت پرواز یا کشتی پرداخت کردن He chartered a private plane

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

فلنگا بستن. در رفتن. فرار کردن He 's getting out of dodge

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

خوب بگو ‘I have a few questions. ’ ‘OK, shoot. ’

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

نگران شدن. آشفته شدن that news greatly perturbed me

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1. سرزنش کردن. توهین کردن. 2. نا امید کردن. شکست دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

افراط در کاری مخصوصا خوردن🍦🍨 "she binged on ice cream"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

امنه. دشمنی نمی بینم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

بلاخره وقت پیدا کردن I finally got around to cleaning the windows.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

تلافی کردن I want to get even with her

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

پرانرژی. مشتاق. بلندپرواز She’s got a lot of get up and go.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کسی که شکست را می پذیرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شایسته ی مجازات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

موفقیت آمیز This is a hit song, Awesome

پیشنهاد
٢٤

در مشکلی بودن و شانس موفقیت بسیار کم است. he has difficulty speaking on the phone. He’s got two strikes against him already.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

پول زور گیر IF HE NEEDS MONEY HE 'Il HUSTLE SOMEONE💵

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

خنده دار He is the funniest person I know. He always keeps me in stitches😁😄😃

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

بی تفاوت. آرام. خون سرد I want to be insouciance and don’t think so much until I will sleep.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

سیار. تحرک a peripatetic music teacher

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

زبر. ناهموار. مشکل clearing up after the parade proved to be a scabrous task

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تسکین. رفع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

سخت کوش. مشغول - Parents wait for the day when their children will be as sedulous in fulfilling their family responsibilities as they are in prepari ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

کثیف. نامرغوب A sleazy home

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

حکم آزادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

غار شناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

بی مزه. کسل کننده. ایده ی بسیار ساده jejune political opinions

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

لجباز. سنگدل They argued, but he remained obdurate.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

ظریف و زیبا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

مغرور She raised her hand in an imperious gesture.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

خودسر. لجباز. مشکل حل نشدنی the seemingly intractable problem of human greed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

باهوش. زیرک The student is so perspicacious about this problem.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

کول کردن. برپشت یا شانه کسی سوار شدن He piggybacked his wounded friend.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

قانع گری که بقیه را به سمت مصیبت می برد. DNC officials labeled Trump a “Pied Piper candidate”

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

The thief snatched her purse and ran. به زور گرفتن, دزدیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

اهانت و بی احترامی. دست انداختن. قانون شکنی The union had openly flouted the law.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

روش مودبانه ی نه گفتن. حالا هر چی. دروغ می گی. ساکت تنهام بذار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

دلیل مشکلی که منجر به شرایط بسیار سخت می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

علت ضعیف و لاغر شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مبهم. غیر واضح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

مختصر و پر معنا