تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

حساب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

کار روزمره و خسته کننده انجام دادن. تلاش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

باور عامه. نظر مردم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

روش مورداستفاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

لِمش دستت میاد. To learn how to do sth

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

به سختی به هدفی رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

پول بسیار ناچیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

سالم. تعمیر کردن You have been made whole خوب می شی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

همکاری گروهی مورد نیازه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

منم همین طور. Me too. So do I

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

تو ذوق کسی زدن. دوره ی خوشی و موفقیت ناگهانی به پایان رسیدن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

کاری که به تلاش. منابع و توجه زیادی نیازمند است.

پیشنهاد
٢٥

سریع کسی را برانداز کردن. نگاه اجمالی به کسی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

بفرما. هر کاری می خوای بکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

DEAD ON ARRIVAL از قبل مرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

فلانی شخصیت خاصی داره. فلان شرایط ویژگی خاصی دارد. I'd had him pegged as a troublemaker.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

غیرممکنه این اتفاق بیفتد. حق شرکت در مسابقه را نداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مصمم برای انجام کاری مخصوصا کار بد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

حمایت کردن از یک نظریه. موافقت. حمایت مالی. در پرداخت سهیم شدن Subscribe to the view or belief

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مسئله بغرنج. معمای پردردسر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

مجازات بسیار کم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کلکمون کندست. کارمون تمومه. می میریم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

این قدر به رخ ما نکش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

راه را باز کنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

موافقم. قبول دارم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

قبول دارم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

چغلی نکن

پیشنهاد
٣٠

بیا شرو ور تحویل هم ندیم.

پیشنهاد
٣١

کسی را در بازی یا جنگ یا بحث شکست دادن طرف را قیمه قیمه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

برای کاری ساخته شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

با عقل جور در نمیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

جلب توجه نکردن. آفتابی نشدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دماغم گرفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

بارش سنگین The rain was pelting down

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

از اول شروع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

راه حل. پیدا کردن راهی برای پایان بحث

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

هدر دادن پول یا زمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

دور انداختن. از شر چیزی خلاص شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

انرژی زا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

سخنرانی طولانی Tom was droning on about work

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

داغون شدن. آهن پاره شده The car was totalled.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

احساساتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

Excuse my type ببخشید اشتباه تایپ کردم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

فروشگاه محلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

Absent without leave بدون اجازه رفتن. سرباز فراری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

1. شیطان2. دو نفر پاسور باز 3. دو دولار 4. زندانی دو ساله5. یک میز برای دو نفر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

پر خوری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

توافق دادگاه برای تصمیم گیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

آزادی تنها با شرط خاصی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

چابکی. نشاط