تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

جایگزینی برای کلمه damn است. برای بیان عصبانیت یا ناراحتی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

آمار و ارقام، اطلاعات دقیق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

!Don't be so dramatic زیادی شلوغش نکن. خیلی مته به خشخاش نذار.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

قصدم توهین نیست . بهت بر نخوره.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

طی الارض کردن ( انتقال یک ماده از یک نقطه به نقطه دیگر بدون عبور از فضای فیزیکی ما بین آن ها است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

خوب که چی؟ فایده اش چیه؟ کی چی بشه؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

!Period والسلام، همین که گفتم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

شناختن افراد با وقت گذراندن با آنها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

( اصطلاحی که در رقابت یا مسابقه به رقیب گفته میشود ) بیا جلو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

سفر کردن، به جاده زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

=have to , must . باید، مجبور بودن I got to go. باید بروم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

( الان ) بهش رسیدگی می کنم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

. It's just a matter of time فقط مساله زمان مطرح است . دیر و زود داره سوخت و سوز نداره.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

تحمل/تجربه کردن. You have no idea what I'm going through. تو نمی دونی من دارم چی میکشم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

مقدر ، در نظر گرفته شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آفرین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

خشونت، بی حرمتی، عصبانیت شدید، عصبانی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

خیلی. . It's way too good=خیلی خوب است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

( محاوره، غذا ) به بدن /زدن ?Wanna go grab a few beers میخوای بریم یک چند تا آب جو بزنیم؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

( روحیه ) داغون، افسرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

سر کسی کلاه ءگذاشتن، کسی را تیغ زدن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

برای نجات جانتون فرار کنید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

اجازه/فرصت/توانایی انجام کاری را داشتن Why do you work at home? I get to spend a lot of time with you and the kids. چرا تو خانه کار میکنی؟ ( زیرا ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

از قرار معلوم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( در بریتانیا ) بر و بچه ها، رفقا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

( در هنگام عصبانیت ) بسه دیگه. خودشه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

!Hang on طاقت بیار، صبر کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

!Easy آرام باش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

عقل، درایت، زیرکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

!Nonsense داری چرت میگی، چرت نگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

. I'm not one to brag من اهل لاف زدن نیستم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

I put in the blood, sweat and tears to raise them من برای بزرگ کردن آنها خون دل خوردم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

. We're off to Africa داریم میریم آفریقا.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

یک نوع تشک فنری برای تمرین حرکات پرشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دقیقا ، درست بعدی Very next day دقیقا روز بعد

پیشنهاد
١٧

چیزها دست به دست هم دادن

پیشنهاد
١٩

انتظار این را نداشتم، این را پیش بینی نکرده بودم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

. Keep your eyes peeled چشم هاتون را باز نگه دارید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

من هستم. من پایه ام.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تصویر نگاشت:بیان یک جمله به کمک تصاویر به طوری که با نگاه اول معنی تصویر مشخص شود مانند علائم مختلف در مکان های عمومی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( در هتل، رستوران ) پیشخدمتی که ماشین ها را پارک کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در معرض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( ورزش ) 180 زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

. Okay granted باشه قبوله. باشه درست است که. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

?Are you nuts دیوانه شده ای؟ عقلت را از دست داده ای؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( برای هشدار در هنگام خطر ) پناه بگیرید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

الان برمیگردم پیشتون.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

?Isn't that something جالب نیست؟

پیشنهاد
١٣

برای انجام کاری کلی به زحمت افتادن/کلی تلاش کردن/کلی سختی کشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

=it's your decision تصمیمش با توست، تو تصمیم بگیر