پیشنهادهای عاطفه (١١٤)
برو دیگه. حرکت کن دیگه.
دارم یک مهمونی میگیرم/برگزار میکنم.
خیلی افراطی است. زیاده روی است.
کنترل شونده
بحث پولش نیست. ربطی به مسائل مالی ندارد.
لبه پرتگاه بودن، در وضعیت بحرانی بودن
نگینی خرد شده
خوشحالم تونستی بیای. خوشحالم توانستی انجامش بدی.
=for one whole month each time هر ماه، ماهی یک بار
( عامیانه ) کافه ، بار
Single file پشت سر هم به صف شدن.
زیادی مته به خشخاش گذاشتن، زیادی شلوغش کردن
زودتر از کسی به جایی رسیدن، از کسی جلو زدن
خفه شو دیگه.
Calm down = آرام باشید
نوعی ماساژ با استفاده از سنگ های گرم.
!Chop یالا، بجنب.
( انگلستان، عامیانه ) باردار
دقیقاً. درسته.
( زمین ، مزرعه ) از بین بردن ، تخریب کردن
( درخت و غیره ) مجنون
کی پایه است؟
صبرم داره تمام میشه.
گل مهمونی آمد/از راه رسید.
عقلت را از دست دادی؟ دیوانه شده ای؟
سرویس شستشوی لباس . لباس را از درب منزل تحویل می گیرند وشسته و اتو شده پس می آورند.
زود برگرد!
هیچ وقت تکراری /قدیمی نمیشود.
دزدکی نگاه نکن!
ترس به دل کسی انداختن
Twist ending ( داستان ) پایان غیر منتظره
( بیانگر خوشحالی ) خوبه. خوبه دیگر.
صدای عقل، صدای حقیقت
Come back to fashion دوباره مد شدن
=i really want or need sth I could really use some silence . right now =الان واقعا به کمی سکوت احتیاج دارم.
منجر شدن ، انجامیدن
سفارشات هاتون حاضره.
با یک تیر دو نشان زدن
. It's for the best این طوری بهتره.
=To sit down and relax استراحت کردن
ناگهانی و سریع باز کردن
=okay
چند روزی.
( تفنگ ) آماده تیر اندازی ، ( سرباز ) در حالت آماده باش
!Off you pop فرار کنید!
( هوانوردی ) کمک
روحیه دادن، سر حال آوردن
. I didn't see that coming انتظار این را نداشتم. این را دیگه پیش بینی نکرده بودم.
حریف کسی نبودن، از پس کسی بر نیامدن.
=awful مزخرف، افتضاح