تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

جایگزینی برای کلمه damn است. برای بیان عصبانیت یا ناراحتی.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

زیادی مته به خشخاش گذاشتن، زیادی شلوغش کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

مواظب باش!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

حریف کسی نبودن، از پس کسی بر نیامدن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

زودتر از کسی به جایی رسیدن، از کسی جلو زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

طی الارض کردن ( انتقال یک ماده از یک نقطه به نقطه دیگر بدون عبور از فضای فیزیکی ما بین آن ها است )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

کی پایه است؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

=have to , must . باید، مجبور بودن I got to go. باید بروم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خدا می داند . الله اعلم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

( تفنگ ) آماده تیر اندازی ، ( سرباز ) در حالت آماده باش

پیشنهاد
٤

صبرم داره تمام میشه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناگهانی و سریع باز کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

=awful مزخرف، افتضاح

پیشنهاد
١٩

انتظار این را نداشتم، این را پیش بینی نکرده بودم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( در انجام یک عمل ) من هم هستم، من را هم حساب کن، من پایه ام.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

=for one whole month each time هر ماه، ماهی یک بار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

( الان ) بهش رسیدگی می کنم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

با یک تیر دو نشان زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

=it's your decision تصمیمش با توست، تو تصمیم بگیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

خیلی. . It's way too good=خیلی خوب است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

=To sit down and relax استراحت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( در بریتانیا ) بر و بچه ها، رفقا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

( اصطلاحی که در رقابت یا مسابقه به رقیب گفته میشود ) بیا جلو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آفرین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( به اسپانیایی ) خداحافظ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

تحمل/تجربه کردن. You have no idea what I'm going through. تو نمی دونی من دارم چی میکشم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

قصدم توهین نیست . بهت بر نخوره.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فرصت یا توانایی انجام کاری را داشتن. Why do you work at home? I get to spend a lot of time with you and the kids. چرا درخانه کار میکنی؟ ( زیرا ) م ...

پیشنهاد
١٣

برای انجام کاری کلی به زحمت افتادن/کلی تلاش کردن/کلی سختی کشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

عقلت را از دست دادی؟ دیوانه شده ای؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

سفر کردن، به جاده زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرویس شستشوی لباس . لباس را از درب منزل تحویل می گیرند وشسته و اتو شده پس می آورند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیش /همراه کسی ماندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

=i really want or need sth I could really use some silence . right now =الان واقعا به کمی سکوت احتیاج دارم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

عالی ، معرکه

پیشنهاد
١

خوشحالم تونستی بیای. خوشحالم توانستی انجامش بدی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

اجازه/فرصت/توانایی انجام کاری را داشتن Why do you work at home? I get to spend a lot of time with you and the kids. چرا تو خانه کار میکنی؟ ( زیرا ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

=okay

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

الان برمیگردم پیشتون.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

برو دیگه. حرکت کن دیگه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خودم بهش رسیدگی میکنم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارم یک مهمونی میگیرم/برگزار میکنم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خفه شو دیگه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی افراطی است. زیاده روی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نوعی ماساژ با استفاده از سنگ های گرم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Calm down = آرام باشید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( بیانگر خوشحالی ) خوبه. خوبه دیگر.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

چند روزی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بحث پولش نیست. ربطی به مسائل مالی ندارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

هیچ وقت تکراری /قدیمی نمیشود.