پیشنهادهای علی اکبر منصوری گندمانی (١,٣٠٦)
رفتن خانه بخانه همراه با خواندن سرود کریسمس با خوشحالی و با صدای بلند
خواننده سرود کریسمس ( مخصوصا با صدای بلند و با خوشحالی ) ، کسیکه سرود کریسمس را با صدای بلند میخواند را caroler یا معادل انگلیسی آن caroller میگویند
خواننده سرود کریسمس ( با صدای بلند و با خوشحالی ) - caroler معادل آمریکایی آن
ضرب المثل برای موقعیتهایی مثل عروسی، جشن و شادی و غیره ) هرچه بیشتر باشیم، بیشتر خوش میگذره - هر کی بیاد قدمش بچشم
اندوهگین، آزرده خاطر، دلخور
صفت ) مشتاق، هیجان زده ، مشتعل، برانگیخته - کسیکه بسیار هیجان زده و خوشحال است برای انجام کاری.
صفت ) آرام، خونسرد، مطمئن، - آرام ولی آماده بخدمت - در حالت تعادل بودن ( متعادل )
مستقیما - صادقانه، دقیقا
یک اصطلاح عامیانه ( عرفی ) جایگزین کریسمس
پول شرط بندی
پول شرط بندی فوتبال
ناگهانی وارد شدن ( به اتاق یا یک ساختمان و. . . ) ، بدون اجازه وارد شدن - حرف کسی را قطع کردن
خصلت بدجنسی، ( شخصی که دارای خصلت شرور یا بدجنس باشد )
تقویت شدن از، بهره مند شدن از، جان گرفتن از
اصطلاح ) شوهر ایده آل آینده
سفر را آغاز کردن
اصطلاح قدیمی و دوستانه برای بچه مثبت بر عکس bad egg به معنی پسر بد یا شرور
غیررسمی ) بچه مثبت
بچه مثبت
کارت رو شروع کن، کارت رو ادامه بده
در پاسخ به کسیکه از شما تشکر کرده یعنی، حرفشم نزن یا قابلی نداشت
کاری که شروع کردی ادمه اش بده، کارت رو شروع کن
یعنی در زادگاه یک شخص، یا جایی که آن شخص از آنجا آمده ( مثلا my friends back home یعنی دوستانم که در زادگاه من دارند زندگی میکنند - شاید بتوان معادل ...
از سد چیزی گذشتن، مانعی را ( بزور ) رد کردن It helps you push through winter and in immaculate style
پایان یک دوره فیلمبرداری یا ضبط ( مثال It's a wrap )
قدمت تاریخی داشتن از. . . ، ( مثال The church dates from the 14th century قدمت کلیسا به قرن چهاردهم بر میگردد ) - معادل date back که آن هم تقریبا به ...
غیرقابل کنترل، مهارنشدنی
صفت: سوزان هم در مورد گرما هم سرما
سرمای سوزان
مسافرت کردن،
تلافی کردن، پاتک زدن
دیگر ( کاملا ) ماندگار و متداول شده، دیگه جزئی لاینفک از زندگی روزمره شدن ، ( پذیرفته شده و ماندگار شدن بطوریکه برامون دیگه عادی شده )
شروع کنیم !
( عبارت فعلی ) قدمت داشتن، به تاریخ عقب برگشتن، متعلق بودن به ( تاریخ خاص ) مثلا This building dates back to the 18th century قدمت این ساختمان ...
بیا بریم دور بزنیم، بیا بریم بگردیم
بیا بزنیم به جاده!
شیطان مقیم
( عبارت ) تفسیر کردن چیزی ( مثلا اظهار نظر یک نفر یا کاری و اقدامات او ) The judge put an entirely different construction on his remarks. قاضی یک تفس ...
تفسیر ، ترجمه
موج های بزرگ استوانه ای شکل ( در ورزش موج سواری ) را هم barrel میگویند
ساختن - ظاهر شدن - آتش گرفتن یا منفجر شدن - رفتن به دانشگاه - رفتن از یک شهر یا موقعیت پایین تر به شهری بزرگتر یا موقعیت بالاتر
به معنی خواهش میکنم، قابلی نداشت، باعث افتخارم بود و. . . در جواب کسی که از شما تشکر کرده است بکار میرود، یعنی کاری نکردم که نیاز به تشکر خاصی داشته ...
بدرقه کردن یا همراهی کردن تا دم درب خروج ( هنگام خروج کسی از منزل یا ساختمانی بعد از ملاقات ) مثلا ، I'll see you out یعنی تا دم در همراهیت خواهم کرد ...
برازنده و جذاب به نظر رسیدن، ( بیشتر در مورد آقایون بکار می رود )
برخورد کردن، تصادفی به چیزی برخوردن
باز رخدادن ، دوباره روی دادن ، ( مثال، When my father's birthday came round, I wanted to buy him something really special )
فعل ، برش فرانسوی سبزیجات ( بصورت خلال بریدن )
جویای احوال سلامتی یا پیشرفت کسی یا چیزی شدن
فعل عبارتی، به معنای در معرض هوا قرار دادن پهن کردن در هوای آزاد به منظور از بین رفتن رطوبت یا بوی آن
شیک، مد روز، اصیل، مدرن