نیک برنج اندرم ازخویشتن گم شده تدبیروخطاکرده ظن
تا که نبض از نام کی گردد جهان او بود مقصود جانش در جهان
منظور از "تو" در این بیت کیه ؟ ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟ تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیست
صوفیان در دمی دو عید کنند عنکبوتان مگس قدید کنند
عقل گوید شش جهت حدسست و بیرون راه نیست عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد عشق دیده زان سوی بازار او بازارها
با دشمن من یار چو بسیار نشست با یار نشایدم دگر بار نشست
پرهیز از آن گلی که با خار نشست بگریز از آن مگس که با مار نشست
تجدید المطلع به بیان ساده چیست و لطفا مثال بزنید. تجدید المطلع چه تفاوتی با رد المطلع دارد؟
من از بیراهه های حِلِه بر میگردم و آواز شب دارم مفهوم حِلِه در این بیت چیست؟
سپیده دم که خط نور برظلام کشند براق خسرو سیاره در لگام کشند همی بر آید خورشید ازممالک شرق چو خنجری که به تدریجش از نیام کشند برای ملک روا باشد ار جهاد کنی بروی گل سزد ار مالش زکام کشند. شاه بورجا. دوره غزنوی درگذشته بسال598 ه ق