به نظر شما در کدام یک از پارادایمهای فکری سازمانی، فضا برای کار تیمی کمتر مناسب است؟
معمولا کدام یک از موارد زیر در شکلگیری تیمهای اثربخش پروژه در سازمانهای امروزی اثر کمتری دارد؟
از نظر هربرت سایمون، مدل واقع گرایانه با شعار «خوب به حد کافی» در کدام مدل تصمیمگیري قرار میگیرد؟
کدامیک از موارد ذیل جزء مراحل جایگاه یابی نمی باشد؟
در خصوص بازاریابی عملیاتی کدامیک صحیح است؟
در این مفهوم از فلسفه بازاریابی «خرید هنگامی شکل می گیرد که شرکت به میزان وسیع برای فروش و ترویج کالا های خود تلاش نماید»
توضیح دهید که چگونه سیاستهای "پرداخت و فروش" در یک سازمان تدوین میشوند و چه عواملی در تعیین حقوق و مزایای کارکنان تأثیرگذار است؟
معانی ذهنی مشترک بین اعضاء یک گروه چه نوع عملکردي را ایجاد میکند؟
مدیران بر اساس چه عواملی نسبت به تعیین اهداف قابل سنجش و اندازه گیری که امکان دسترسی به آن وجود داشته باشد اقدام میکنند ؟
آنچه باید مدیریت در آمارگیری همواره مدنظر داشته باشد چیست؟