تعریف ادبیات غنایی
سلام دوستان .تعریف ادبیات غنایی رو با مثال میگید لطفا.
٢ پاسخ
غنا در لغت به معني سرود، نغمه و آواز خوش طرب انگيز است
ادبیات غنایی شعر یا نثری است که شاعر با استفاده از آن عواطف و احساسات خود را بیان می کند و به مسائلی مانند عشق، رنج، دوستی و هر آنچه با روح انسان در ارتباط است می پردازد. ادب غنايي به صورت داستان، مرثيه، مناجات، بثّ الشكوي و گلايه و تغزل در قالب هاي غزل، مثنوي، رباعي، دوبيتي و حتي قصيده سروده مي شود، اما مهم ترين قالب آن غزل است.
مثل لیلی و مجنون، مثنوی معنوی و حبسیه مسعود سعد سلمان
غنا در لغت یعنی آوازخوانی، سرود، تغنّی (و آن خواندن شعر همراه با کف زدن است)، خنیاگری؛ و در اصطلاح به اشعاری گفته میشود که به بیان احساسات و عواطف شخصی پرداخته است، به شرط آنکه از «احساس» و «عواطف شخصی» وسیعترین مفاهیم آنها را در نظر بگیریم؛ یعنی تمام انواع احساسات، از نرمترین آن تا درشتترین آن، با همه واقعیاتی که وجود دارد.
شعر غنایی به «حسنِ» شاعر مربوط میشود، بنابراین طیف وسیعی از معانی و مضامین شاعرانه را به خود اختصاص میدهد. موضوعاتی که در ادبیات فارسی حوزۀ شعر غنایی را تشکیل میدهند از عشق و جوانی، تا پیری و مرگ، غم و شادی و...، تقریباً تمام موضوعات رایج است به جز حماسه و شعر تعلیمی. حتی داستانهای منظوم ادب فارسی، هم در مقولۀ شعر غنایی قرار میگیرند.
در یک نگاه اجمالی: شعرهای عاشقانه، فلسفی و عرفانی، مذهبی، هجو، مدح، وصف طبیعت، همگی از مصادیق شعر غناییاند.
معادل غربی برای اصطلاح شعر غنایی، لیریک «Lyric» است. در یونان باستان اینگونه اشعار با همراهی بربط (در یونانی lura، در انگلیسی و فرانسه Lyre) خوانده میشد، به این خاطر به این اشعار لیریک گفته میشد.