فرق بین متوجه شدن و فهمیدن چیه؟ تفاوتی بینشون هست؟
مثلا میفهمم اما متوجه نمیشم یا متوجه میشم ولی نمیفهمم نمیدونم چه تفاوتی بین این دو هست و گاهی وقتی کسی این جملات رو میگه گیج میشم
٩ پاسخ
توی علم روانشناسی ما سه تا قسمت داریم برای اینکه بخواییم یه چیزو تجزیه تحلیل کنیم اولیش احساسه که خب شما یه چیزی رو میبینی حس میکنی بعد اگر نظرتو برای چند لحظه به خودش جلب کنه میشه توجه کردن توی توجه کردن هم احتمال حواس پرتی زیاده اگر این توجه مستمر باشه اسمش میشه تمرکز بعد که تمرکز رخ داد وارد مرحله ی ادراک میشیم و توی این مرحله تازه شروع میکنیم به معنا بخشیدن و فهمیدن وقتی طرف میگه متوجه میشم ولی نمیفهمم یعنی به حرف تو توجه میکنم تا حدودی هم شاید تمرکز بکنم ولی توی قسمت ادراک نمیتونه اونو تجزیه تحلیل کنه. اینم از این امیدوارم که درست گفته باشم و کمکتون کرده باشه
توجه مربوط به پنج حس بدن هست .
توجه نوک تیزِ آگاه بودن هست .
هر جا که موضوعی از درگاه های حسی وارد بشود ، توجه به همان سو می رود .
پس توجه ، هزاران بار در ثانیه ، به سمت موضوعات حسی حرکت می کند .
اگر توجه روی موضوعی زمان بیشتری بماند میشود دقت .
اگر توجه تنها با یک موضوع بماند میشود تمرکز .
زمانی که توجه بسمت موضوع رفت و سپس موضوع با خاطرات ، آموزشها ، باورها ، عقاید و افکار گذشته مقایسه و قضاوت شد ، آنگاه فهمیدن پدیدار می شود .
شنیدن یعنی توجه با موضوع صوت است که از درگاه گوش وارد می شود . این یعنی هشیار بودن .
اما گوش کردن یعنی توجه از موضوع صوت که شنیده شده و با فایلهای قبلی انواع صدا مقایسه شده ، حالا یک مفهوم جدید شکل می گیرد . این یعنی هوشیاری داشتن .
اما سوال شما بدین خاطر هست که عوام برای رعایت ادب و احترام به جای اینکه بگویند " نفهمیدی " ، می گویند " متوجه نشدی " .
و این کاربرد اشتباه از کلمه توجه هست .
بجای " نفهمیدی " میتوان گفت :
" پی به مطلب نبردی "
" موضوع رو نگرفتی "
" برداشت اشتباهی از حرفم داری "
" مقصود من این نبود "
و....
توجه و فهم دومعنای در طول هم اند . وجه چیزی را دانستم یعنی علت وجودی آن را دانستن؛ لکن فهم یعنی درک عمیق از یک موضوع(هم علت وجودی و هم سایر موارد قابل درک) .
«میفهمم اما متوجه نمیشوم» یک جمله طنازانهی امروزی است که بین عموم ردوبدل میشود و فاقد معنی ادبی خاصی است؛ بیشتر در زمرهی ادبیات عامه میگنجد.
اما در کل متوجه شدن یعنی جلب شدن توجه، توجه خاصی به چیزی نشان دادن یا هشیار بودن نسبت به موضوعی خاص. و فهمیدن یعنی به دایرهی فهم درآمدن یا وارد شدن موضوع به قوهی فاهمه و تجزیه و تحلیل منطقی آن.
وقتی کسی میگوید متوجه شدم بدین معنی است که توجهم به موضوع جلب شد و آن را جالب توجه یافتم. و زمانیکه میگوید فهمیدم یعنی توانستم آن را بشکلی منطقی وارسی کنم و مسئله برایم حل شد.
سلام
یعنی اینکه طرف متوجه میشه شما چی میگید ولی نمیفهمی منظورت چیه
یعنی اینکه شما خودت نمیتونی منظورتو بگی طرف مقابل شما هم منظور شما را نمیتونه حدس بزنه درواقع شما دوپهلو صحبت میکنید
سلام متوجه اکثرا طرف مقابل شما ازش استفاده میکنه مثلا میگه فلان چیز رو متوجه شدی و شما در جوابش می گه بله فهمیدم یا میشه گفت متوجه شدم یکمی ادبی تر هستش
وقتی کسی میگه "میفهمم / متوجه هستم (که) … اما نمیفهمم …" منظورش اینه که یه چیز یا چیزهایی رو میدونه، ولی یه چیز یا چیزهایی رو نمیدونه یا براش عجیبه.
فهمیدن به منظور درک کردن هس
متوجه شدن به منظور اینکه دقت میکنم (دقت کردن) اما نمیتونم درک کنم
درود دوست گرامی.
معنی جمله میفهمم اما متوجه نمیشم این هست که معنی اکثر کلمات استفاده شده بدست گوینده رو میدونم اما نمیتونم این شکل از قرارگیری اونها رو در کنار هم درک کنم.