معادل انگلیسی و فارسی" unfold"

کلمه "unfold" به معنای "گشودن"، "باز کردن"، یا "پیچیدن" است. در فارسی، معادل‌هایی می‌توانند شامل عبارات مختلفی باشند، از جمله:

1. گشودن
2. باز کردن
3. پیچیدن
4. نمایان کردن
5. نشان دادن
6. آشکار کردن
7. رمزگشایی کردن (در متن‌های مرتبط با رمزنگاری)

معنی دقیق "unfold" بستگی به سیاق جمله دارد.

1. Unfold

2. Open

3. Unravel

4. Display

5. Reveal

6. Uncover

7. Decrypt (in contexts related to encryption)

Unfold : open, explain, diffuse, expand

پخش کردن، منتشر کردن، باز کردن، گسترش دادن

Example:

Last  month ,  police unfolded evidences criminal of  a  dangerous murder.

مثال:

ماه پیش،پلیس  مدارک جنایی از  قاتلی  خطرناک را پخش کرد.

Second example:

Scientists  in 1835,  Unfloded some boxes from  north  pole  ,  and  discovered  some dangerous  viruses.

مثال دوم:

دانشمندان در ۱۸۳۵ ، بعضی جعبه ها  را  از قطب شمال باز کردند، و برخی از  ویروس های خطرناک (وبا و...) کشف کردند.