زبان انگلیسی ترجمه و گرامر
لطفاً این دو جمله رو ترجمه صریح فرمایید
He woke up to find the dormitory blazing with winter sunlight and his arm reboned but very stiff,
it had been blocked from view by high curtains he he had changed behind yesterday,
٤ پاسخ
سلام،به نظرم اگر به داستان علاقهمندید سعی کنید از فکر کردن به مفاهیم و پیچیدگیهای زبان ادبی کتاب مبدأ با وجود سختیهاش لذت ببرید. هرچند روزی یک صفحه بخونید. در غیراینصورت ترجمه کتاب به فارسی احتمالا موجود هست. ولی برای خود من خوندن کتاب ترجمه شده همونقدر لذتش کمتر هست که دیدن فیلم دوبله در مقابل فیلم زبان اصلی.
بیدار که شد، دید خوابگاه از آفتاب زمستان روشن است. استخوانهای دستش هم دوباره رشد کرده بودند اما دستش حسابی خشک بود.
همان پرده های بلندی که دیروز پشتشان لباس عوض کرده بود [...] را از دید پنهان کرده بودند.
[هری پاتر و تالار اسرار، بعد از شاهکار لاکهارت آخر مسابقه کوییدیچ :) توضیح اضافه که حس میکنم لازمه اینکه لاکهارت میزنه تمام استخوان های دست هری رو غیب میکنه. Reboned یعنی ناچار شدن کاری کنن استخوان هاش از اول رشد کنه.]
سلام ، عالیه ، متوجه شدید که چه کتابی رو دارم مطالعه میکنم ، شما هم اگر کتابش رو بخونید ، متوجه میشوید که ترجمه ای که از فیلم شده، شاید بیشتر هشتاد درصد داستان کتاب رو تغییر داده ، کتابش از اینگونه جملات لبریز شده ،
جمله اول: از آنجا که مشخص نیست که برای بازوی این شخص قبل از خواب چه مشکلی پیش آمده، پیچ خورده و یا زخمی شده و یا حتی ممکن است در هنگام خواب مدتی طولانی دستش را طوری قرار داده که درد گرفته، میشود دو مدل قسمت آخر جمله را ترجمه کرد:
او بیدار شد و دید که (اتاق) خوابگاه غرق در نور درخشان زمستانی است، و دستش خوب شده اما (بسیار/خیلی) کوفته و خشک است.
جمله دوم: باز هم چون بخشی از متن است، درک اینکه واقعا مفهوم جمله چیست سخت است:::
پرده های بلند آن را از دیدها پنهان میکرد، پرده هایی که او دیروز پشت آنها لباسش را عوض کرده بود.
و یا شاید هم پرده ها را عوض کرده بود و نه لباسش را؟؟؟؟؟
از خواب برخاست. پرتورهایِ خورشیدِ زمستان، خوابگاه را گرم و درخشان کردهبود. بازوی شکستهاش جوش خوردهبود ولی احساس کرختی و درد داشت. بازویی که آنسوی پردهی ضخیمی که دیروز پشت آن لباساش را عوض کردهبود قرارگرفتهبود و دیده نمیشد.
واقعا ترجمه ادبی دشواره و ناگزیریم ساختار جملات را تغییر بدیم تا به دل بشینه
سلام ، متاسفانه کل کتاب همینطوری از این جملات پرشده ، بعضی اوقات دلم نمیخواد اصلا دیگه بخونم ولی ماجرای کتاب خیلی زیباست ،
دقیقا ، ولی جمله هابی که خیلی حاشیه داره ، برام جذابه ، کجا میشه استفاده کرد ، جمله های مترادف وووو