تفسیر سوره ی حجرات
در ایه ی
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ
در خصوص اجتناب از شایعهپراکنی و قضاوت عجولانه، چه توصیههایی به مسلمانان در مورد حفظ روابط اجتماعی و پرهیز از تهمت بیان میکند؟
١ پاسخ
سلام.
این آیه دلالت مسقیم داره به مسئولیت انسان در برابر آنچه میگه و آنچه میشنوه. یعنی به دنبال ایجاد نوعی «ارتباطات مسئولانه» در زندگی اجتماعی هستش. بخش بزرگی از ارتباطات انسان، ارتباطات کلامی و نوشتاری هستش. یکی از مصادیق ارتباطات مسئولانه اینه که انسان در جامعه «به محض شنیدن یک چیر» سریع دست به قضاوت یا نقل اون اطلاعات نزنه. منتها، روابط عقلایی انسانها به اعتماد و حسن ظنّ عمومی مبتنی هستش؛ یعنی اینطوری نیستش که هر کسی هر چیزی به ما گفت رو با بدبینی بخوایم نگاه کنیم. اینطوری اگه باشه، ارتباطات عمومی انسانها مختلّ میشه. لذا آیه نکات جالبی داره. اولا آیه درباره یک خبر و اطلاعات یه نفر حرف میزنه و ثانیا درباره خبردادن یا اطلاعات دادن یک فردی که شما میدونی که اون آدم یا منبع «فاسق» و غیر قابل اعتماد هستش، حرف میزنه. در چنین صورتی نکات این آیه این میشه که یک: اگر کسی یا منبعی که اونرو فاسق و نا مطمئن میدونیم خبری از چیزی داد، نباید سریع قبول کنیم و قضاوت کنیم و بر اساسش عمل کنیم و ...؛
دو: اگه چنین چیزی اتفاق افتاد، باید تحقیق کنیم؛ خود این مسئله یه نکته جالبیه؛ خداوند با این که میگه «اگه فاسقی خبر اورد»، بعدش میگه «حتما تحقیق» کن که آیا درسته یا نه. یعنی نپذیر، ولی سریع ردّ هم نکن؛ تحقیق کن. این یک نکته اخلاقی اجتماعی جالبیه. سه: حالا اگه یه نفر که فاسق نیست چیزی رو گفت، اشکال نداره بر اساس حسن ظنّ اون رو ازش بپذیریم، چون اگه بخوایم بدبین باشیم، ارتباطات عادی انسانها به هم میخوره و ادمها از هم دلچرکین میشن و خود ادم هم کلا بدبین بار میاد. چهار: تأثیر تربیتی اجتماعی این قضیه اینه که وقتی ادمها همه ببینند که دیگران اهل تحقیق هستند، خیلی جرأت نمیکنند که به شایعه پراکنی و تولید خبر دروغ بپردازند و در حقیقت، بازار شایعه پراکنی کساد میشه؛ پنج: با این رفتار، خود آدم (شنونده) هم دهن بین نمیشه و هر چی گفته میشه رو قبول نمیکنه و عاقلانه رفتار میکنه. ششم، گاهی این مسئله پیش میاد که خیلی ها یه چیزی رو میگن؛ آیا میشه گفت چون خیلیها میگن و آیه، درباره حرف یه نفره، پس میشه پذیرفت و تحقیق لازم نیست؟ در این باره باید گفت گرچه آیه در باره یک نفر حرف میزنه، اما با توجه به ظهور پدیده های جدید مثل منابع رسانه ای، میشه گفت این اصل تحقیق درباره یک منبع هم صدق میکنه. شاید وسایل ارتباط جمعی در گذشته افراد بودند، اما امروزه رسانه ها هم به وجود آمدند و ضمنا، قدرت پخش یک خبر آنقدر زیاد شده که افراد وسیعی اونرو در یک زمان میشنوند و لذا، افراد زیاد اونرو میگن؛ چون ممکنه اونایی که میگن، تحقیق نکرده باشند، لذا حتی اگه خیلیها هم یه چیز رو بگن، ممکنه لازم باشه تحقیق کنید، بخصوص در دنیای امروز که همه چی همه جا نقل میشه بدون اینکه اصلا منبع و صحّت و سُقم اون معلوم باشه؛ ضمنا از ترفندهای رسانه ای زیادی برا «تلقین» استفاده میشه که خود این زمانه رو غیر قابل اعتماد میکنه؛ لذا، خداوند، «تحقیق» (خودِ اون خبر و حرف) رو واجب کرد، (نه بررسی خبر دهنده ها و برخورد با خبردهنده ها» رو.
ضمنا، از نظر اخلاق دینی، اگه انسان در اثر عدم تحقیق، به یه شایعه، قضاوت نادرست یا تهمت، دامن بزنه، تبدیل میشه به بخشی از چرخه اون شایعه یا تهمت و... . این یعنی حتی اگه انسان بعدا بفهمه اشتباه بوده یا پیشیمون بشه، عملا فایده ای نداره، چون تا اون حرف و قضاوت و تهمت در جامعه میچرخه، اون فرد به عنوان بخشی از این چرخه، مسئول پیامد آن رفتار نادرست هستش.
علاوه بر اینها، ادمها اگر عادت کنند به عدم تحقیق و دهن بینی و نقل قال و قیل، کم کم ارزش برخی فضیلتهای اخلاقی هم از بین میره. مثلا دیگه دروغ بودن و تهمت بودن و شایعه بودن و قضاوت نادرست و غیره، براش بد نیست و بدی این اعمال در چشم افراد کم میشه و بر جنبه های دیگر ارتباط و زندگی تأثیر منفی میذاره.