پرسش خود را بپرسید
با پاسخ به این پرسش و تایید آن مبلغ ١٦,٠٠٠ تومان پاداش دریافت کنید.

"طول امل" و "کوتاهی عمر" در بیت به چه معناست و چه پیامی دارد؟

تاریخ
٢ روز پیش
بازدید
٨٩

"طول امل" و "کوتاهی عمر" در بیت به چه معناست و چه پیامی دارد؟

نکند طول امل چاره کوتاهی عمر نشود تار نفس رشته شیرازه صبح

١,٣٣٤
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٦٦

٨ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

این بیت از آن دسته ابیاتی است که در نگاه اول شاید ساده به نظر برسد، اما وقتی به عمق آن فکر می‌کنیم، می‌بینیم که مفاهیم فلسفی و اخلاقی مهمی در آن نهفته است. شاعر در این بیت دو مفهوم اساسی یعنی "طول امل" و "کوتاهی عمر" را در کنار یکدیگر قرار داده و از این تقابل برای بیان یکی از واقعیات مهم زندگی استفاده کرده است.

آرزوهای دور و دراز ، و  داشتن حرص  و  آز نسبت به دنیا  چاره و علاجی برای این محدود بودن  طول آدمی نیست  چنانکه  نَفَس آدمی که  همچون  رشته ی تاری  متزلزل است نمی تواند  شالوده  و  یقینی بر این باشد که آدمی  با خیال راحت به امید  صبحی  بخوابد که در آن زنده خواهد بود.

"طول امل" در ادبیات و فلسفه به معنای داشتن آرزوهای بلندمدت، نقشه‌هایی برای آینده‌های دور و حرص دنیا است. انسان‌ها از دیرباز تمایل داشته‌اند به آینده فکر کرده، برای فرداها برنامه‌ریزی کنند و اهدافی بلندپروازانه داشته باشند. این تمایل طبیعی است، زیرا انسان به دنبال بقا، پیشرفت و بهبود وضعیت زندگی خویش است. اما همین "طول امل" می‌تواند باعث شود که انسان از واقعیت‌های جاری زندگی خود غافل شود. انسان‌ها گاهی چنان درگیر آرزوها و امیدهای دور و دراز می‌شوند که فراموش می‌کنند زندگی در لحظه و استفاده از فرصت‌های کنونی تا چه حد مهم است.

در مقابل، "کوتاهی عمر" به واقعیت دیگری اشاره دارد که انسان همواره با آن روبرو است: زندگی کوتاه و ناپایدار است. اگرچه ممکن است انسان آرزوهای بزرگی در سر داشته باشد و برای آینده‌های دور برنامه‌ریزی کند، اما واقعیت این است که عمر آدمی محدود است و زمان به سرعت می‌گذرد. هیچ‌کس نمی‌تواند از پیش بداند که چه زمانی از دنیا خواهد رفت و همین مسئله باعث می‌شود که امید به آینده و آرزوهای بلندمدت، گاه به شکلی خیالی و غیرواقعی درآید.

پیامی که شاعر در این بیت به مخاطب منتقل می‌کند، ترکیبی از هشدار و نصیحت است. او به مخاطب یادآوری می‌کند که "طول امل"، که یعنی داشتن آرزوهای دور و دراز، نمی‌تواند "کوتاهی عمر" را جبران کند. این بدان معناست که اگرچه انسان می‌تواند به آینده فکر کند و نقشه‌هایی برای فرداهای دور بکشد، اما این نقشه‌ها و آرزوها نمی‌توانند از کوتاهی عمر و گذر سریع زمان جلوگیری کنند. به عبارتی دیگر، هیچ‌یک از این آرزوها نمی‌تواند از واقعیت زندگی که همان ناپایداری و زودگذری آن است، بکاهد.

از این دیدگاه، شاعر به نوعی مخاطب را به سوی یک زندگی متعادل و آگاهانه هدایت می‌کند. او می‌گوید که انسان نباید همه انرژی و وقت خود را صرف آرزوهای بلندمدت کند، زیرا ممکن است زمان کافی برای دستیابی به این آرزوها وجود نداشته باشد. به جای آن، بهتر است که انسان به زندگی در لحظه توجه کند و از هر لحظه به بهترین شکل ممکن استفاده کند. نکته دیگری که در این بیت نهفته است، این است که شاعر به ما یادآوری می‌کند که زندگی انسانی محدود است و هیچ‌کس نمی‌تواند از سرنوشت و مرگ فرار کند. بنابراین، نباید چنان درگیر آرزوهای دوردست شویم که از زندگی واقعی و لحظات حاضر غافل بمانیم. اگر به واقعیت‌های زندگی توجه کنیم، درمی‌یابیم که استفاده بهینه از زمان حال و بهره‌برداری از فرصت‌های جاری، بسیار مهم‌تر از داشتن آرزوهایی است که ممکن است هرگز به واقعیت نپیوندند.

در اینجا، شاعر به نوعی از فلسفه‌ای الهام گرفته است که به بهره‌گیری از زمان حال و زندگی در لحظه تأکید دارد. این فلسفه به ما می‌آموزد که زندگی کردن در اکنون و بهره‌برداری از لحظات حاضر، بهترین راه برای مقابله با ناپایداری و کوتاهی عمر است. آرزوهای بلندمدت و "طول امل" به تنهایی نمی‌توانند برای انسان خوشبختی بیاورند، مگر آنکه انسان به واقعیت‌های جاری نیز توجه داشته باشد.

به‌طور کلی، این بیت به ما می‌آموزد که تعادل بین امید به آینده و زندگی در لحظه امری ضروری است. اگرچه آرزوهای بلندمدت می‌توانند به انسان انگیزه و هدف بدهند، اما نباید از این واقعیت غافل شویم که عمر ما کوتاه است و زمان به سرعت می‌گذرد. بنابراین، بهتر است که هم به آرزوها و اهداف بلندمدت خود توجه کنیم و هم از لحظات حال لذت ببریم و بهره‌برداری کنیم.

این پیام در نهایت به ما یادآوری می‌کند که زندگی انسان در این دنیا کوتاه و ناپایدار است. پس به جای آنکه همه فکر و ذکر خود را به آینده‌ای دور اختصاص دهیم، بهتر است به زندگی در لحظه توجه کنیم و از هر روز و هر لحظه به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم. این نوع نگاه به زندگی می‌تواند ما را از ناامیدی‌ها و نگرانی‌های بیهوده رهایی بخشد و به سوی زندگی‌ای متعادل‌تر و شادتر هدایت کند.

٢٤٣
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٦
تاریخ
١ روز پیش

این بیت از آن دسته ابیاتی است که در نگاه اول شاید ساده به نظر برسد، اما وقتی به عمق آن فکر می‌کنیم، می‌بینیم که مفاهیم فلسفی و اخلاقی مهمی در آن نهفته است. شاعر در این بیت دو مفهوم اساسی یعنی "طول امل" و "کوتاهی عمر" را در کنار یکدیگر قرار داده و از این تقابل برای بیان یکی از واقعیات مهم زندگی استفاده کرده است.

آرزوهای دور و دراز ، و  داشتن حرص  و  آز نسبت به دنیا  چاره و علاجی برای این محدود بودن  طول آدمی نیست  چنانکه  نَفَس آدمی که  همچون  رشته ی تاری  متزلزل است نمی تواند  شالوده  و  یقینی بر این باشد که آدمی  با خیال راحت به امید  صبحی  بخوابد که در آن زنده خواهد بود.

"طول امل" در ادبیات و فلسفه به معنای داشتن آرزوهای بلندمدت، نقشه‌هایی برای آینده‌های دور و حرص دنیا است. انسان‌ها از دیرباز تمایل داشته‌اند به آینده فکر کرده، برای فرداها برنامه‌ریزی کنند و اهدافی بلندپروازانه داشته باشند. این تمایل طبیعی است، زیرا انسان به دنبال بقا، پیشرفت و بهبود وضعیت زندگی خویش است. اما همین "طول امل" می‌تواند باعث شود که انسان از واقعیت‌های جاری زندگی خود غافل شود. انسان‌ها گاهی چنان درگیر آرزوها و امیدهای دور و دراز می‌شوند که فراموش می‌کنند زندگی در لحظه و استفاده از فرصت‌های کنونی تا چه حد مهم است.

در مقابل، "کوتاهی عمر" به واقعیت دیگری اشاره دارد که انسان همواره با آن روبرو است: زندگی کوتاه و ناپایدار است. اگرچه ممکن است انسان آرزوهای بزرگی در سر داشته باشد و برای آینده‌های دور برنامه‌ریزی کند، اما واقعیت این است که عمر آدمی محدود است و زمان به سرعت می‌گذرد. هیچ‌کس نمی‌تواند از پیش بداند که چه زمانی از دنیا خواهد رفت و همین مسئله باعث می‌شود که امید به آینده و آرزوهای بلندمدت، گاه به شکلی خیالی و غیرواقعی درآید.

پیامی که شاعر در این بیت به مخاطب منتقل می‌کند، ترکیبی از هشدار و نصیحت است. او به مخاطب یادآوری می‌کند که "طول امل"، که یعنی داشتن آرزوهای دور و دراز، نمی‌تواند "کوتاهی عمر" را جبران کند. این بدان معناست که اگرچه انسان می‌تواند به آینده فکر کند و نقشه‌هایی برای فرداهای دور بکشد، اما این نقشه‌ها و آرزوها نمی‌توانند از کوتاهی عمر و گذر سریع زمان جلوگیری کنند. به عبارتی دیگر، هیچ‌یک از این آرزوها نمی‌تواند از واقعیت زندگی که همان ناپایداری و زودگذری آن است، بکاهد.

از این دیدگاه، شاعر به نوعی مخاطب را به سوی یک زندگی متعادل و آگاهانه هدایت می‌کند. او می‌گوید که انسان نباید همه انرژی و وقت خود را صرف آرزوهای بلندمدت کند، زیرا ممکن است زمان کافی برای دستیابی به این آرزوها وجود نداشته باشد. به جای آن، بهتر است که انسان به زندگی در لحظه توجه کند و از هر لحظه به بهترین شکل ممکن استفاده کند. نکته دیگری که در این بیت نهفته است، این است که شاعر به ما یادآوری می‌کند که زندگی انسانی محدود است و هیچ‌کس نمی‌تواند از سرنوشت و مرگ فرار کند. بنابراین، نباید چنان درگیر آرزوهای دوردست شویم که از زندگی واقعی و لحظات حاضر غافل بمانیم. اگر به واقعیت‌های زندگی توجه کنیم، درمی‌یابیم که استفاده بهینه از زمان حال و بهره‌برداری از فرصت‌های جاری، بسیار مهم‌تر از داشتن آرزوهایی است که ممکن است هرگز به واقعیت نپیوندند.

در اینجا، شاعر به نوعی از فلسفه‌ای الهام گرفته است که به بهره‌گیری از زمان حال و زندگی در لحظه تأکید دارد. این فلسفه به ما می‌آموزد که زندگی کردن در اکنون و بهره‌برداری از لحظات حاضر، بهترین راه برای مقابله با ناپایداری و کوتاهی عمر است. آرزوهای بلندمدت و "طول امل" به تنهایی نمی‌توانند برای انسان خوشبختی بیاورند، مگر آنکه انسان به واقعیت‌های جاری نیز توجه داشته باشد.

به‌طور کلی، این بیت به ما می‌آموزد که تعادل بین امید به آینده و زندگی در لحظه امری ضروری است. اگرچه آرزوهای بلندمدت می‌توانند به انسان انگیزه و هدف بدهند، اما نباید از این واقعیت غافل شویم که عمر ما کوتاه است و زمان به سرعت می‌گذرد. بنابراین، بهتر است که هم به آرزوها و اهداف بلندمدت خود توجه کنیم و هم از لحظات حال لذت ببریم و بهره‌برداری کنیم.

این پیام در نهایت به ما یادآوری می‌کند که زندگی انسان در این دنیا کوتاه و ناپایدار است. پس به جای آنکه همه فکر و ذکر خود را به آینده‌ای دور اختصاص دهیم، بهتر است به زندگی در لحظه توجه کنیم و از هر روز و هر لحظه به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم. این نوع نگاه به زندگی می‌تواند ما را از ناامیدی‌ها و نگرانی‌های بیهوده رهایی بخشد و به سوی زندگی‌ای متعادل‌تر و شادتر هدایت کند.

٤١٧,٢٠٨
طلایی
٤٨
نقره‌ای
٤,٠٦٨
برنزی
٨,٥٣٣
تاریخ
١ روز پیش

سلام طول امل یعنی  آرزوهای دور و دراز. میگوید:  آرزوهای دور و درازی که داریم  مشکل کوتاه بودن زندگی را حل نمی کند. 

طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
١
تاریخ
٢ روز پیش

عمر هر چقدر طولانی باشد به درازای  آرزوها نمی رسد،مانند سرعت نور که هرچقدر هم زیاد باشد توانایی رسیدن به عرض و طول کیهان را ندارد.بقول حافظ شاخ نبات:بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

بیار باده که بنیاد عمر بر بادست 

«طول امل» و به تعبیر دیگر «آرزوهای دور و دراز» از مهمترین رذایل اخلاقی است که انسان را به انواع گناهان آلوده می‌کند، از خدا دور می‌سازد، به شیطان نزدیک می‌کند و گرفتار عواقب خطرناکی می‌سازد.البته اصل «آرزو» و «امید» نه تنها مذموم و نکوهیده نیست، بلکه نقش بسیار مهمی در حرکت چرخ‌های زندگی و پیشرفت در جنبه‌های مادی و معنوی بشر دارد.خدا در قرآن کریم عامل بدبختی منافقان را در چهار چیز خلاصه می‌کند که چهارمین آنها آرزوهای طول و دراز است. در آیه ای دیگر می فرماید: ذرهم یاکلوا ویتمتعوا ویلههم الامل فسوف یعلمون؛بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنان را غافل سازد ولی به زودی خواهند فهمید!»  و نیز می فرماید:ان الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی الشیطان سول لهم واملی لهم؛کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است!» و باز می فرماید:چگونه می‌توان امید به هدایت گروهی داشت که هدف نهایی آنها خور و خواب همچون حیوانات است و آرزوهای دراز به آنها اجازه نمی‌دهد که لحظه‌ای به پایان زندگی و به آفریدگاری که این مواهب حیات را به آنها بخشیده بیندیشند و درباره هدفی که برای آن آفریده شده‌اند لحظه‌ای فکر کنند.در واقع در کنار  بقیه معایب مشکل دیگر اینست که تفکر کافران با «طول امل» و آرزوهای دراز همراه است سبب غرور و خودبرتربینی می‌شود. شیطان دامهای زیادی برای ما گسترده است.تسویلات شیطان انسان را احاطه کند و زشتی‌ها را در نظرش به صورت زیبایی‌ها نشان دهد و او را گرفتار آرزوهای دور و دراز سازد،نگاه کلی قرآن  در وصف سرنوشت پیشینیان وقصه های آن  درباره اقوام پیشین و مطالب  درباره معاصران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)  می‌توان چنین نتیجه گرفت که طول امل و آرزوهای دراز از خطرناک‌ترین دشمنان سعادت بشر است که نه تنها افراد، بلکه اقوام و ملت‌ها را در کام مرگ و بدبختی فرومی برد.مثال بارز آن ثعلبه است که با اصرار از پيامبر (ص) تقاضاى دعا كرد و به حضرت عرضه داشت: به آن خدايی كه تو را مبعوث به رسالت كرده است، اگر ثروتی به من عطا شود، به هر كس در ثروت من حق دارد حقّش را ادا خواهم كرد ولی  طول امل چنان به جمع ثروت و اضافه كردن آن مشغولش کرد که که  تمام ثروت از كفش رفت و هم چنان كه قرآن فرموده به سوء عاقبت دچار شد.
 

بیاد داشته باشیم که امید و آرزو به تنهایی نه تنها مذموم نیست که اگر امید و آرزو در دل «مادر» نباشد هرگز فرزندش را شیر نمی‌دهد و انواع زحمت‌ها و ناراحتی‌ها را برای پرورش او تحمل نمی‌نماید، همان‌گونه که در حدیث معروف نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است: «الامل رحمة لامتی و لولا الامل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرها!؛ امید و آرزو، رحمت برای امت من است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت».

کسی که یقین کند مثلا امروز روز آخر زندگی اوست یا در آینده بسیار نزدیکی از دنیا می‌رود، دست از همه کار می‌شوید و در واقع موتور زندگی او خاموش می‌شود و چرخ‌های آن از کار می‌افتد و شاید یکی از دلایل مخفی بودن پایان عمر هر کس همین باشد که چراغ پر فروغ امید و آرزو در دلش خاموش نشود و به تلاش‌های زندگی ادامه دهد.
همان‌گونه که در حدیثی از حضرت مسیح (علیه‌السّلام) می‌خوانیم: «در جایی نشسته بود و پیرمردی را مشاهده کرد که با کمک بیل به شکافتن زمین مشغول است (و تلاش گرم و مستمری برای کار کشاوزی دارد) حضرت مسیح (علیه‌السّلام) به پیشگاه خدا عرضه داشت: «خداوندا امید و آرزو را از او برگیر!» ناگهان پیرمرد بیل را به کناری انداخت و روی زمین دراز کشید و خوابید، کمی بعد حضرت مسیح (علیه‌السّلام) عرضه داشت: «بارالها! امید و آرزو را به او بازگردان!» ناگهان مشاهده کرد که پیرمرد برخاست و دوباره مشغول فعالیت و کار شد! حضرت مسیح (علیه‌السّلام) از او سؤال کرد که من دو حال مختلف از تو دیدم، یک بار بیل را به کنار افکندی و روی زمین خوابیدی، اما در مرحله دوم ناگهان برخاستی و مشغول کار شدی؟!
پیرمرد در جواب گفت: «در مرتبه اول فکر کردم من پیر و ناتوانم و آفتاب لب بامم، امروز بمیرم یا فردا خدا می‌داند، چرا این همه به خود زحمت دهم و این همه تلاش کنم؟ بیل را به کنار انداختم و بر زمین خوابیدم!
ولی چیزی نگذشت که این فکر به خاطرم خطور کرد از کجا معلوم که من سال‌های زیادی زنده نمانم؟ افرادی مثل من بودند و سال‌ها عمر کردند، انسان تا زنده است زندگی آبرومند می‌خواهد و باید برای خود و خانواده‌اش تلاش کند، برخاستم و بیل را گرفتم و مشغول کار شدم».به همین دلیل برای ایجاد تحرک بیشتر در گروه‌های مختلف اجتماعی باید امید به آینده را در دل آنها زنده نگه داشت.


 

تاریخ
٢ روز پیش

 شاعر به موضوعات فلسفی و انسانی می‌پردازد. 

بیت به این شکل معنا می‌شود:

"ممکن است طولانی بودن آرزوها نتواند کمبود عمر را جبران کند، به‌طوری‌که در نهایت، زندگی و عمر انسان مانند تارهای شیرازه صبح که در حال گسسته شدن است، در حال از هم پاشیدن باشد."

**پیام بیت:**
شاعر در این بیت به این موضوع می‌پردازد که آرزوها و امیدهای بلند مدت نمی‌توانند به تنهایی به جبران کمبود عمر و گذرا بودن زندگی کمک کنند. در حقیقت، حتی با داشتن امیدها و آرزوهای فراوان، زندگی به سرعت به پایان می‌رسد و ممکن است نتوانیم به همه‌ی آنها دست یابیم. به عبارت دیگر، زندگی کوتاه و گذراست و نمی‌توان آن را با طولانی کردن آرزوها جبران کرد.

٧٩٥
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
١٠
تاریخ
٢ روز پیش

امل: آرزو

شیرازه: عطف کتاب

((نکند طول امل چاره کوتاهی عمر

نشود تار نفس رشته شیرازه صبح))

عمر کوتاه است و آرزوهای دور و دراز کوتاهی  آن را چاره نمی‌کند و بر مقدار آن نمی‌افزاید.  بالاخره روزی فرا می‌رسد که دیگر آدمیزاد زنده نیست و  صبحی که در آن بر نمی‌خیزد و نفس نمی‌کشد.

٢٨٨
طلایی
٠
نقره‌ای
١٥
برنزی
٨
تاریخ
٢ روز پیش

در این بیت، “طول امل” به معنای آرزوهای دور و دراز و “کوتاهی عمر” به معنای کوتاه بودن زندگی انسان است. پیام این بیت این است که داشتن آرزوهای بلند و دور و دراز نمی‌تواند چاره‌ای برای کوتاهی عمر باشد. به عبارت دیگر، هرچند انسان ممکن است آرزوهای بزرگی داشته باشد، اما عمر کوتاه و محدود است و این آرزوها نمی‌توانند مانع از گذر زمان و پایان زندگی شوند.

این بیت به نوعی به ناپایداری و گذرای زندگی اشاره دارد و تأکید می‌کند که انسان نباید خود را با آرزوهای بی‌پایان مشغول کند، بلکه باید از زمان محدود خود به بهترین شکل استفاده کند.

٢٨,٣٤٢
طلایی
٢٢
نقره‌ای
٢٨٠
برنزی
٩٧
تاریخ
٢ روز پیش

به معنی امیدهاوآرزوهای بسیارزیادوکوتاهی عمرانسان

تاریخ
٢ روز پیش

پاسخ شما