مدل ذهنی "ادام گرنت " دادستان/دانشمند/سیاستمدار/واعظ

شکی نیست خواندن خود کتاب از همه بهتره اما  پادکست هوماک هم  شرح تقریبا کاملی از کتاب رو بیان میکنه، و حتی یکسری جاها که امکان داره اشتباه متوجه بشیم (مثل یکسری از دوستان که پاسخ دادند )رو کامل و واضح توضیح میده. 

با توجه به رشته ی دانشگاهی سرکار عالی و علاقه به نظریه ها و فرضیات آدام گرنت  بهتون پیشنهاد میکنم دقایقی رو در روز به گوش دادن پادکست های شخصی خودشون اختصاص بدید. به اکثر زبانها هم ترجمه میشه و در حوزه‌ی مدیریت کسب و کار واقعا تحول ایجاد می‌کنه . مخصوصا روانشناسی سازمانی و هوش مصنوعی. این وبلاگ شخصی خودشون هست اگر علاقه داشتید 

https://adamgrant.net/podcasts/rethinking/

سلام مدل های ذهنی که سوال فرمودید به این شکل هستند که متعاقبا ذکر می کنم . این دیدگاه و نظرات برآورد شخصی آقای  فیلیپ تتلاک هست.
ما انسان ها به هنگام صحبت کردن،فکر کردن و عکس العمل ها ذهنیت سه گروه متفاوت را به خود میگیریم : 
۱ : واعظ ها  💠 ۲ : دادستانها 💠 ۳ : سیاستمدارها
در هرکدام از این سه طرز فکر، هویت بخصوصی را میپذیریم و مجموعه مجزایی از ابزارها را به کار میگیریم:
💠وقتی باورهای مقدس و حیاتیمان در معرض خطر باشند،  واعظ  میشویم. سعی میکنیم به هر نحوی مجموعه هایی از موعظه هایی که حافظ و مروج باورهایمان هستند ارائه دهیم.
💠وقتی نقصانهای استدلال دیگران را کشف میکنیم،  دادستان  میشویم. با اتخاذ ذهنیت یک دادستان، سعی میکنیم مجموعه هایی از استدلالهایی را که نشان میدهد نظرات طرف مقابلمان اشتباه است،گردآوری کنیم و با رد نظرات مخالف، پیروز میدان شویم.
💠وقتی خواهان جلب نظر مخاطبان هستیم،  سیاستمدار  میشویم. کمپین های مختلفی راه می اندازیم و هرکاری که برای جلب اعتماد و توجه دیگران لازم باشد، انجام میدهیم تا در نهایت*دیگران* متقاعد شوند که باید از ما طرفداری کنند.
حالا اگر نخواهیم هیچ کدام از این سه ذهنیت را داشته باشیم، قالب پیشنهادی گرانت ذهن دانشمند است. دانشمندان انسانهای عجیب و غریبی نیستند. این طرز فکر شماست که از شما دانشمند میسازد.  تجدید نظر ، یکی از اصول پایه و حیاتی هر دانشمندی است. ابزار اصلی دانشمندان برای سنجش هر موضوعی،  فرضیه سازی و آزمایش کردن  است.

آدام گرنت، روانشناس سازمانی و نویسنده‌ی مشهور، چهار مدل ذهنی را برای درک و تحلیل رفتارهای افراد در محیط کاری معرفی می‌کند. این مدل‌ها شامل دادستان، دانشمند، سیاستمدار، و واعظ می‌شوند. در اینجا به صورت خلاصه هر کدام را توضیح می‌دهم:

1. دادستان (Prosecutor):
   • ویژگی‌ها: دادستان‌ها تمایل دارند دیگران را مورد سوال و نقد قرار دهند و تلاش می‌کنند تا اشتباهات آن‌ها را آشکار کنند.
   • هدف: تمرکز اصلی دادستان‌ها بر تصحیح و اصلاح خطاها و اشتباهات دیگران است.
2. دانشمند (Scientist):
   • ویژگی‌ها: دانشمندان با ذهنی باز به دنبال شواهد و داده‌ها می‌گردند تا فرضیات خود را بررسی و تایید یا رد کنند.
   • هدف: هدف دانشمندان کشف حقیقت و ارتقای دانش از طریق تجربه و تحقیق است.
3. سیاستمدار (Politician):
   • ویژگی‌ها: سیاستمداران سعی می‌کنند برای رسیدن به اهداف خود حمایت دیگران را جلب کنند و توافق‌ها و اتحادهایی را برقرار کنند.
   • هدف: هدف اصلی سیاستمداران دستیابی به منافع شخصی یا گروهی از طریق مذاکرات و استراتژی‌های سیاسی است.
4. واعظ (Preacher):
   • ویژگی‌ها: واعظان به شدت به باورهای خود اعتقاد دارند و تلاش می‌کنند دیگران را متقاعد کنند که این باورها را بپذیرند.
   • هدف: واعظان به دنبال ترویج و تبلیغ دیدگاه‌ها و باورهای خود و تغییر نگرش دیگران بر اساس آن‌ها هستند.

هر یک از این مدل‌های ذهنی در شرایط مختلف کاری می‌تواند موثر باشد و شناخت این مدل‌ها می‌تواند به بهبود تعاملات و کارایی در محیط کار کمک کند.

مدل ذهنی "دادستان/دانشمند/سیاستمدار/واعظ" که ادام گرنت (Adam Grant) معرفی کرده، چهار نقش را توصیف می‌کند که افراد در موقعیت‌های مختلف فکری و تصمیم‌گیری ممکن است ایفا کنند. این مدل به درک بهتر از نحوه تفکر و واکنش ما در موقعیت‌های مختلف کمک می‌کند.

1. دادستان (Prosecutor):
   • ویژگی‌ها: در این نقش، فرد به دنبال اثبات اشتباه دیگران و برنده شدن در بحث است.
   • هدف: ثابت کردن نادرستی دیدگاه مقابل و دفاع از موضع خود.
   • مثال: در یک بحث یا مناظره، تلاش می‌کنیم تا با ارائه دلایل قوی، دیدگاه مخالف را نقض کنیم.
2. دانشمند (Scientist):
   • ویژگی‌ها: در این نقش، فرد با رویکردی باز و با کنجکاوی به دنبال کشف حقیقت است.
   • هدف: آزمون فرضیات، جستجوی شواهد و تعدیل باورهای خود بر اساس شواهد جدید.
   • مثال: در مواجهه با اطلاعات جدید، ما به دنبال تحلیل و بررسی داده‌ها هستیم و در صورت نیاز، باورها و فرضیات خود را تغییر می‌دهیم.
3. سیاستمدار (Politician):
   • ویژگی‌ها: در این نقش، فرد به دنبال جلب حمایت و تأیید دیگران است.
   • هدف: کسب محبوبیت و نفوذ، حتی اگر به تغییر موضع منجر شود.
   • مثال: در محیط کاری، ممکن است تلاش کنیم تا نظرات و دیدگاه‌های خود را با جلب حمایت همکاران و مدیران به کرسی بنشانیم.
4. واعظ (Preacher):
   • ویژگی‌ها: در این نقش، فرد به دنبال تبلیغ و ترویج باورهای خود است.
   • هدف: متقاعد کردن دیگران به درستی اعتقادات و ارزش‌های خود.
   • مثال: وقتی به شدت به چیزی اعتقاد داریم، سعی می‌کنیم دیگران را نیز به پذیرش آن تشویق کنیم و به آنها القا کنیم که دیدگاه ما درست است.

این مدل کمک می‌کند تا بفهمیم در هر موقعیت کدام نقش را ایفا می‌کنیم و به چه دلیل. همچنین، می‌تواند به ما نشان دهد که چگونه می‌توانیم نقش‌های خود را تغییر دهیم تا به نتایج بهتری دست یابیم.

به طور کلی، این مدل‌های ذهنی به تفکیک شخصیت‌های مختلف بر اساس نوع و اهداف شغلی یا اجتماعی طراحی می‌شوند تا کمک کنند تا افراد بهترین تصمیمات را بگیرند و عملکرد بهتری داشته باشند.

به عنوان مثال، دادستان‌ها باید توانایی تحلیل موضوعات قانونی را داشته باشند و توانایی پیگیری دقیق و عدالت‌طلبی را نشان دهند. دانشمندان باید دارای توانایی تحلیلی عالی و علمی باشند که به آن‌ها کمک کند تا پژوهش‌های خود را با دقت و دقت بیشتر انجام دهند. سیاستمداران نیاز به داشتن دیدگاه‌های استراتژیک و مدیریتی برای رهبری و اداره مسائل دارند و واعظان باید اخلاقیات و ارزش‌های مذهبی را بیان کنند و برای هدایت مردم به سوی راه‌های معرفتمندانه و مذهبی تلاش کنند.

با این حال، هر شخص می‌تواند در موقعیت‌های مختلفی صورت متفاوتی به خود بگیرد و بر اساس شخصیت و شرایط، مدل‌های ذهنی مختلفی را بپذیرد یا آن‌ها را به ترتیب زمانی تغییر دهد.

سعی کردم خلاصه بگم

سلام اتفاقا  همین هفته تو پادکست هوماک اینو شنیدم. خیلی خوب توضیحش میده. خواستی برو گوش کن.

https://castbox.fm/vb/719215681