پیشنهادهای زهرا کوهی ور (١١٥)
فروشگاه فیزیکی
feed in to تاثیر داشتن بر چیزی
تمایل داشتن/خواستن معمولا مراقبت کردن
شروع اجرا، اعلام عمومی برای شروع اجرای گروه موسیقی
ناگهانی بدون برنامه ریزی قبلی
فرار ( دور شدن ) از روزمرگی
. . . گر با گرایش
پر کردن چیزی با مایع بصورت کامل to fill ( something ) completely with a liquid
معنای عامیانه: پلیس، مامور
خیلی، با شدت زیاد
تاثیر داشتن بر چیزی
قیمت سر گردنه قیمت بسیار زیاد برای چیزی راهزنی
Take your time عجله نکن
بطورکامل بیشترین حد بیشترین نیرو
identical شبیه به هم تکراری
گپ و گفت conversation
کانال همه کاره کانال فراگیر
فروتن، نجیب
منفعت شخصی ذینفع
صفت:نسبتا گران طراحی شده برای افراد ثروتمند
منتشر کردن مطلب یا ماجرایی که بصورت محرمانه بوده
تماشای پرندگان در زیستگاه طبیعی خودشان ( به منظور تفریح ) ، پرنده بینی
تاثیر گذار
کوچک tiny
توی خال زدن به هدف رسیدن
Atten - hut خبردار
گوناگون
مصدوم کردن ناتوانمند کردن
کم ترین آن. . . است
قیمت منطقی قیمت عادلانه
خود شکوفایی ( بالاترین سطح نیاز در هرم مازلو )
شلوار راحتی
افسری که جریمه پارکینگ رو می نویسه
از ترس دولا شدن ترسیدن و لرزیدن
- قرعه کشی - یکی از استراتژی های پیشبرد فروش و جایزه بر اساس شانس داده می شود نه مهار ت
احمق، نادان
مرخص کردن اجازه رفتن دادن راهی کردن
حواست رو جمع کن خیلی مراقب بودن برای انجام کاری
اگه دنبال دردسر نمیگردی
سخت در اشتباهی کور خوندی
a frozen dessert made with yogurt
all that sort of thing همه این جور چیزا
ذرت آبنبات: نوعی شیرینی هرمی شکل سه رنگ که مخصوص فصل پاییز و هالوین است در آمریکای شمالی
سر به فلک میذاره
خرگوش
از شدت خستگی خواب رفتن
بدون شک
If you say you couldn't agree more/less, you mean you completely agree/disagree I couldn't agree less : کاملا مخالفم، صد در صد مخالفم I couldn't agre ...
we're on to you: دستتو خوندیم
مغز متفکر گروه