پیشنهادهای زهرا کوهی ور (١١٥)
لجباز
شاید به نظرت خنده دار بیاد
در اینجا مقصود دقیقا لغت planty هست نه plenty 2 ) در انیمیشن لِگو خطاب به گیاه گفته میشودplanty 1 ) به نقل از urban dictionary: Planties are humans ...
To be ready, willing, or eager to do something
A individual on instagram who is full of themselves and likes to show it
مضطرب بودن دلشوره داشتن
یا عیسی مسیح یا خداااا ( برای تعجب به کار میرود )
Boar - headed یه دنده، خودسر
To allow one to attack someone or something بذار حسابشو برسم
If you say that someone is being put out to pasture, you mean they are no longer being employed because they are considered to be too old or no longe ...
گستاخ، پررو معنای قدیمی: میمون اهلی
گردهمایی مدیران و کارکنان شرکت a meeting outside the company ( in a resort area )
Crazy Days is an annual event in Downtown Brookings featuring deals, steals, and fun for the whole family یک نوع ایونت سرگرم کننده دوستان کمک کنند ک ...
If you've got dibs, you consider yourself to have the right to the thing that you've made a claim to حق خود دانستن مال خود دانستن
A day on which a group of students, generally the senior class, leaves the campus and its responsibilities for a day.
سخت کار کردن
جنبه دیگر شخصیت یا نام که از دید عموم پنهان هست ( a person's alter ego )
شخص مهم ( عامیانه )
Used to express that someone or something is really excellent - عالیه - با حاله
a type of collocation where a lexical item is tied to a grammatical one ترکیب یک بخش دستوری با یک واژه like to swim like swimming
برای کسی به کار می رود که همیشه نقش نفر دوم رو داره و مرکز اصلی توجه نیست
انحصار در فروش محصولی بازار محصولی را در دست گرفتن
: actively dealing with a problem انجام دادن کاری مشارکت داشتن در انجام کاری
تصورشم نمی تونی بکنی
Its someone who is a dork, and a douchebag. Somewhat mentally retarded خل و چل کله پوک
If you give something your best shot, you do it as well as you possibly can تمام تلاشت رو کردی به اندازه کافی تلاش کردی
"it's like "stop lying
It is slang for one person respecting another person's ability میشه اینجوری معنی کرد: حرفه ای ها همدیگه رو میشناسن
خسته کردن کسی با صحبت طولانی و حوصله سر بر یا کار کسل کننده
بلامانع
گیر افتادن
mad خل شده
خرده فروشی که کالاهایی با قیمت کم می فروشد
یار، عزیز قمری
used when you are disagreeing with someone برای مخالفت با انجام کاری استفاده میشه
چراغ راهنما
در فولکور، "روشنایی مرداب" نوری است که مسافران شب ها در مرداب ها و باتلاق ها می بینند. نام های دیگر: فانوس جک اُ، فانوس راهب، فانوس عجیب وغریب و. . ...
to go to bed or to sleep
معنای اصطلاحی آن " سخت، خسته کننده" هست
سال سود آور برای بنگاه ها و سازمان ها سال پر از موفقیت
بستگی به زمینه صحبت داره بعضی اوقات به معنای" دارم با شما صحبت می کنم" یا " منظورم تویی" هست
ته بزدلی هستی
فرسودگی ( در چرخه عمر رابطه مشتری )
تعامل
از پس کاری برآمدن
با لگد شکستن ( مثلا دَر )
به نشانه آماده نزاع یا نبرد شدن His refusal to accept my offer made it clear I'd have to bare my teeth
If you say that a particular colour is the new black, you mean that that colour has become fashionable مطابق مد روز
ناگهانی ظاهر شدن یهو
( colloquial ) Comparative form of scared: more scared بیشتر ترسیده