پیشنهادهای زهرا کوهی ور (١١٥)
فروشگاه فیزیکی
کم ترین آن. . . است
گوناگون
فرار ( دور شدن ) از روزمرگی
feed in to تاثیر داشتن بر چیزی
تاثیر داشتن بر چیزی
ناگهانی بدون برنامه ریزی قبلی
کانال همه کاره کانال فراگیر
تعامل
بطورکامل بیشترین حد بیشترین نیرو
صفت:نسبتا گران طراحی شده برای افراد ثروتمند
. . . گر با گرایش
قیمت منطقی قیمت عادلانه
تمایل داشتن/خواستن معمولا مراقبت کردن
- قرعه کشی - یکی از استراتژی های پیشبرد فروش و جایزه بر اساس شانس داده می شود نه مهار ت
خرده فروشی که کالاهایی با قیمت کم می فروشد
فرسودگی ( در چرخه عمر رابطه مشتری )
خود شکوفایی ( بالاترین سطح نیاز در هرم مازلو )
سخت در اشتباهی کور خوندی
ناگهانی ظاهر شدن یهو
قیمت سر گردنه قیمت بسیار زیاد برای چیزی راهزنی
Successfully completed با موفقیت تمام شدن و آماده نمایش عمومی این اصطلاح بیشتر در فیلم سازی کاربرد داره ولی در جاهای دیگه هم بکار برده میشه
اگه دنبال دردسر نمیگردی
معنای اصطلاحی آن " سخت، خسته کننده" هست
identical شبیه به هم تکراری
( formal or humorous ) A question asked to know the reason for being visited by the interlocutor ما رو سرافراز کردی ( در موقعیت های رسمی یا طنز بکار ...
If you say that a particular colour is the new black, you mean that that colour has become fashionable مطابق مد روز
- نام دخترانه و گونه ای دیگر از تلفظ Dee - غم انگیز
منفعت شخصی ذینفع
مصدوم کردن ناتوانمند کردن
فروتن، نجیب
از ترس دولا شدن ترسیدن و لرزیدن
بستگی به زمینه صحبت داره بعضی اوقات به معنای" دارم با شما صحبت می کنم" یا " منظورم تویی" هست
خیلی، با شدت زیاد
ته بزدلی هستی
به نشانه آماده نزاع یا نبرد شدن His refusal to accept my offer made it clear I'd have to bare my teeth
Atten - hut خبردار
کوچک tiny
مرخص کردن اجازه رفتن دادن راهی کردن
افسری که جریمه پارکینگ رو می نویسه
از پس کاری برآمدن
معنای عامیانه: پلیس، مامور
شلوار راحتی
تله کابین
منتشر کردن مطلب یا ماجرایی که بصورت محرمانه بوده
شاید به نظرت خنده دار بیاد
خرگوش
انحصار در فروش محصولی بازار محصولی را در دست گرفتن
حواست رو جمع کن خیلی مراقب بودن برای انجام کاری
به کسی ترفیع دادن به پست بالاتر ولی با اختیار کمتر