پیشنهاد‌های زهرا کوهی ور (١١٥)

بازدید
٤٤
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

فروشگاه فیزیکی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم ترین آن. . . است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

گوناگون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

فرار ( دور شدن ) از روزمرگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

feed in to تاثیر داشتن بر چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تاثیر داشتن بر چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

ناگهانی بدون برنامه ریزی قبلی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

کانال همه کاره کانال فراگیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعامل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بطورکامل بیشترین حد بیشترین نیرو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

صفت:نسبتا گران طراحی شده برای افراد ثروتمند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

. . . گر با گرایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قیمت منطقی قیمت عادلانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تمایل داشتن/خواستن معمولا مراقبت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

- قرعه کشی - یکی از استراتژی های پیشبرد فروش و جایزه بر اساس شانس داده می شود نه مهار ت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرده فروشی که کالاهایی با قیمت کم می فروشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فرسودگی ( در چرخه عمر رابطه مشتری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خود شکوفایی ( بالاترین سطح نیاز در هرم مازلو )

پیشنهاد
٣

سخت در اشتباهی کور خوندی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ناگهانی ظاهر شدن یهو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قیمت سر گردنه قیمت بسیار زیاد برای چیزی راهزنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Successfully completed با موفقیت تمام شدن و آماده نمایش عمومی این اصطلاح بیشتر در فیلم سازی کاربرد داره ولی در جاهای دیگه هم بکار برده میشه

پیشنهاد
٣

اگه دنبال دردسر نمیگردی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنای اصطلاحی آن " سخت، خسته کننده" هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

identical شبیه به هم تکراری

پیشنهاد
١

( formal or humorous ) A question asked to know the reason for being visited by the interlocutor ما رو سرافراز کردی ( در موقعیت های رسمی یا طنز بکار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

If you say that a particular colour is the new black, you mean that that colour has become fashionable مطابق مد روز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

- نام دخترانه و گونه ای دیگر از تلفظ Dee - غم انگیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

منفعت شخصی ذینفع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مصدوم کردن ناتوانمند کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

فروتن، نجیب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از ترس دولا شدن ترسیدن و لرزیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بستگی به زمینه صحبت داره بعضی اوقات به معنای" دارم با شما صحبت می کنم" یا " منظورم تویی" هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خیلی، با شدت زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ته بزدلی هستی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به نشانه آماده نزاع یا نبرد شدن His refusal to accept my offer made it clear I'd have to bare my teeth

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Atten - hut خبردار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کوچک tiny

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرخص کردن اجازه رفتن دادن راهی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

افسری که جریمه پارکینگ رو می نویسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از پس کاری برآمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

معنای عامیانه: پلیس، مامور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شلوار راحتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تله کابین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

منتشر کردن مطلب یا ماجرایی که بصورت محرمانه بوده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

شاید به نظرت خنده دار بیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرگوش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

انحصار در فروش محصولی بازار محصولی را در دست گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حواست رو جمع کن خیلی مراقب بودن برای انجام کاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به کسی ترفیع دادن به پست بالاتر ولی با اختیار کمتر