jerky

/ˈdʒɜːrki//ˈdʒɜːki/

معنی: تشنجی، نامنظم رونده
معانی دیگر: وابسته به حرکت لقوه مانند یا ناگهانی، لقوه ای، پر تکان، (گوشت تراشه شده و خشکانده شده در آفتاب یا گرمخانه به ویژه گوشت گاو) گوشت خشک، متناوب، خشکانده شده در افتاب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: jerkier, jerkiest
مشتقات: jerkily (adv.), jerkiness (n.)
• : تعریف: characterized by sudden starts and stops or other abrupt movements.
متضاد: fluent, smooth
مشابه: jumpy

- a jerky way of talking
[ترجمه گوگل] روش تند صحبت کردن
[ترجمه ترگمان] یه روش خشک برای حرف زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a jerky ride
[ترجمه گوگل] یک سواری تند و سریع
[ترجمه ترگمان] یه سواری پر از گوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: beef or venison that has been preserved by being cut into long strips and dried.

جمله های نمونه

1. the jerky movements of a robot
حرکات تکانه دار آدمک ماشینی

2. Mr Griffin made a jerky gesture.
[ترجمه گوگل]آقای گریفین یک حرکت تند کرد
[ترجمه ترگمان]آقای گریفین حرکات jerky رو انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The toy robot moved forward with quick jerky steps.
[ترجمه گوگل]ربات اسباب‌بازی با گام‌های سریع به جلو حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]ربات اسباب بازی با گام های سریع به جلو حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bus came to a jerky halt.
[ترجمه گوگل]اتوبوس به سرعت متوقف شد
[ترجمه ترگمان]اتوبوس متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The disease causes sudden jerky movements of the hands and legs.
[ترجمه گوگل]این بیماری باعث حرکات ناگهانی دست ها و پاها می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری باعث حرکات نامنظم دست ها و پاها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She lit a cigarette with quick, jerky movement.
[ترجمه گوگل]با حرکات تند و تند سیگاری روشن کرد
[ترجمه ترگمان]با حرکتی تند، سیگاری روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gait jerky, with tail often flirted, legs dangling in flight.
[ترجمه گوگل]راه رفتن تند، با دم اغلب معاشقه، پاهای آویزان در پرواز
[ترجمه ترگمان]gait خشک شده با دم باریک و legs که در پرواز به پرواز در می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The coach drew to a jerky halt near the curbside.
[ترجمه گوگل]مربی در نزدیکی حاشیه پیاده‌روی به سرعت ایستاد
[ترجمه ترگمان]کالسکه در نزدیکی the توقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Habitually swims, with jerky forward movement; sometimes dives.
[ترجمه گوگل]به طور معمول شنا می کند، با حرکت تند رو به جلو گاهی غواصی می کند
[ترجمه ترگمان]شنا کنان شنا می کند و گاه به گاه گاه به گاه به گاه گاه گاه گاه به گاه به گاه گاه گاه گاه به گاه گاه گاه گاه به گاه گاه به گاه گاه گاه به
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Webers offer visitors free samples of jerky, and they sometimes fire up breakfast for early comers.
[ترجمه گوگل]وبرها به بازدیدکنندگان نمونه‌های رایگان از تند تند ارائه می‌دهند، و گاهی اوقات صبحانه را برای کسانی که زودتر می‌آیند آماده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]خانواده وبر به بازدیدکنندگان نمونه های رایگان ارائه می دهند و گاهی اوقات برای تازه واردها صبحانه درست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bang Bang specialty is chicken, beef jerky, dried, fermented bean curd are all better.
[ترجمه گوگل]مخصوص بنگ بنگ مرغ، گوشت گاو، کشک لوبیای خشک شده و تخمیر شده بهتر است
[ترجمه ترگمان]تخصص بیگ بنگ، مرغ، beef jerky، خشک شده، خشک و تخمیر شده همگی بهتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This results in a quivery, jerky or strained voice.
[ترجمه گوگل]این منجر به صدای لرزان، تند یا تند می شود
[ترجمه ترگمان]این جواب با یک صدای لرزان و لرزان جواب می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He dodged his conscience by being jerky and noisy.
[ترجمه گوگل]او با تند و پر سروصدا بودن از وجدان خود طفره رفت
[ترجمه ترگمان]او با تکان دادن خسته و پر سر و صدا از وجدان خود طفره رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Teller : Oh! Hello, Mrs. Jerky. How are you today?
[ترجمه گوگل]گوینده: اوه! سلام خانم جرکی امروز چطوری؟
[ترجمه ترگمان]! اوه \"سلام، خانم\" میوریل امروز حالت چطوره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Chengdu old beef jerky is the traditional specialty Chengdu, and five - spice dry Xue Tao ( dried ).
[ترجمه گوگل]چنگدو گوشت گاو قدیمی چنگدو تخصص سنتی چنگدو، و پنج ادویه خشک Xue Tao (خشک شده)
[ترجمه ترگمان]\"چنگدو\"، \"چنگدو\"، و \"Xue\"، \"Tao\" (خشک)، به طور سنتی، \"چنگدو\"، و \"Tao\" (خشک)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشنجی (صفت)
jerky, spastic, spasmodic

نامنظم رونده (صفت)
jerky

انگلیسی به انگلیسی

• strips of beef or other meat which have been preserved by drying in the sun
tending to move in fits and starts, characterized by sharp sudden movements; stupid, idiotic (slang)
movements that are jerky are sudden and abrupt and do not flow smoothly.

پیشنهاد کاربران

بریده بریده
احمق، نادان
Fruits jerky میوه های خشک
نامنظم

بپرس