پیشنهاد‌های مالک میرزائی (٧٠٩)

بازدید
١,٥٧٢
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

دشت گردن ، چیزی به جیب زدن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

خشک شدن ، ته کشیدن ، تموم شدن مثال: The cubs are rely on their mother's milk but it is drying up توله متکی به شیر مادشان هستند هر چند که این شیر د ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بی حساب و کتاب ، گاهی موفق و گاهی شکست خورده. مثال Hunting is most of the time hit - and - miss شکار کردن بیشتر اوقات بگیر و نگیر داره.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

رد کسی را گرفتن ، تعقیب کردن کسی

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

مهارت را بدست اکردن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

سورتمه سواری

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

آبدارترین

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در فلسفه علم به معنای کلاه شرعی علمی. یعنی برای جواب یک مساله یک راهکار بدی که ناقص و دم دستی باشه. جواب و راهکار علمی ناقص و بدون پشتوانه قوی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گیلاس پایه بلندی که برایزنوشیون مشروب استفاده می شود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتب کردن مثال: He made the bed او رختخواب رو مرتب کرد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیره کفش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاز فردار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضربه گیر در وسیله ای که پشت در و چسبیده به دیوار نصب می کنند تا ضربه در را بگیرد و از آسیب زدن به دیوار جلوگیری کند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشت بند در ، چفت در

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حواس جمع بودن مثال: . ?Are you confused No , I'm clear گیج شدی؟ نه . حواسم جمعه.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدی مثال: ?Are you for real جدی هستی؟ جدی می گی؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالت تهوع. مثال: I feel sick حالت تهوع داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی اصلی : مغناطیسی ، اهنربایی معنی عامیانه : جذاب و تو دل برو

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اجرا کننده ، مجری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاز بزرگ زدن به میوه ، بیسکوییت ، غذا و. . . . در مقابل nibble

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاز کوچولو زدن به میوه ، بیسکوییت و . . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ست لباس هاییکه تنمون هست مثال: I check out my outfit من لباس ها ( یی که تنم هست ) رو برانداز می کنم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتب کردن مثل مرتب کردن لباس. مثال: I tuck in my shirt دارم پیراهنم ر. مرتب می کنم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باد کردن چیزی مثال: Pumping air into a baloon باد کردن یک بادکنک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I know rigt? دقیقا همینه. نه؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[صرفا] جهت اطلاع

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Asap

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Broken : شکست عشقی خورده ، غمگین Broke : ورشکسته و بی پول

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

صورت حساب مثال: ?can we get the check please می شه صورت حساب رو به ما بدید؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

آمیختن ، ترکیب کردن. مثال: Coffee with a splash of milk قهوه با ترکیبی از شیر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بافتن مو مثال: I'm braiding my daughter's hair دارم موی دخترم رو می بافم.

پیشنهاد
٠

به چیزی حساسیت داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سازگار بودن ، با مزاج ادم سازگار بودن مثال: The cow milk dosen't agree with me شیر گاو به من سازگار نیست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکر ، قند ، شیرینی جات ، غذاهای دارای شیرینی و مواد قندی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایل بودن به چیزی ، میل داشتن به چیزی مثال: I'm all set , but sorry میل دارم. اما نه متاسفم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیشنهاد ، تعارف کردن چیزی مثال I appreciate the offer but I don't care it از تعارفتون ممنونم اما از این خوشم نمیاد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کم کردن مصرف چیزی. I'm cutting down on food دارم غذامو کم می کنم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبول نکردن ، نپذیرفتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اب گازدار معادل fizzy water

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

این دیگه چیه؟ این دیگه چه کوفتیه؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ساندویچی ها به ترکیب چیپس و همبرگر و نوشیدنی سافت که با هم برای مشتری سرو شود meal می گویند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امریکایی ها خودمونی به همبرگر می گن burger

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به رنگ موی سرخ یا نارنجی گفته می شود. به جای ginger از اصطلاح red hair هم استفاده می شود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ - به رنگ پوست سبزه می گویند. A brunete girl یک دختر سبزه ۲ - رنگ موی قهوه ای یا خرمایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

آبکش شدن ، آبکشی کردن مثال: The water drains from the bottom آب از ته [ظرف] خالی می شه. ( آبکشی می شه )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت اللفظی : روح ازاد ، روح سرگردان معنی اصطلاحی: معادل سینگل بودن ، مرد یا زنی که در هیچ رابطه ای نباشد ، چه دوست دختری و دوست پسری چه ازدواج ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه سیلندری، زمانی مد بود مردها به سر می گذاشتند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه بالاکلاوا. مخصوص نیروهای ویژه پلیس