پیشنهادهای محمد عرب دوست (٣٩٧)
تصمیم نهایی The final decision is yours تصمیم نهایی با توعه
وقتی گوینده داره چیزی رو از حافظه به زور به یاد میاره، از ساختار “Isn’t there something I heard about…” استفاده می کنه. مثل 👇 Isn’t there someth ...
وقتی گوینده داره چیزی رو از حافظه به زور به یاد میاره، از ساختار “Isn’t there something I heard about…” استفاده می کنه. مثل 👇 Isn’t there someth ...
وقتی نظرتون راجع به چیزی عوض میشه به کار میره
Due to Because of In order to/that
استفاده به عنوان adverb : In depth استفاده به عنوان adjective : In - depth
have been going for مدت زمان = مدتیه که یه پروژه، فعالیت، یا رویداد در حال انجامه. This project has already been going for ten years
( مدت زمانی در حال انجام بودن ) have been going for مدت زمان = مدتیه که یه پروژه، فعالیت، یا رویداد در حال انجامه. This project has already been ...
( مدت زمانی در حال انجام بودن ) have been going for مدت زمان = مدتیه که یه پروژه، فعالیت، یا رویداد در حال انجامه. This project has already been ...
( مدت زمانی در حال انجام بودن ) have been going for مدت زمان = مدتیه که یه پروژه، فعالیت، یا رویداد در حال انجامه. This project has already been ...
آقای اشکان شما خودت توی معنی جمله ت عبارت ( شرکت کردن ) رو به کار بردی ولی بازم معنی خود لغت رو اشتباه نوشتی به ارمغان آوردن توی جمله شما از لغت brin ...
عبارت بسیار پرکاربرد مخصوصا در محاوره ( نه در نگارش رسمی ) در آخر کلام استفاده میشه. معنی: موضع/نظر فعلی من این هست
هواشناس کارشناس هواشناسی
خیلی زوده که تصمیم بگیریم/بگیم ( گفتن مَجاز از دانستن )
I just wish. . . ای کاش. . .
یکی از معانیش که کمتر مورد توجه عزیزان قرار گرفته، شواهد علمی هست. All the science shows that it’s going to get out of control if we fail to act.
عبارت رایج و عامیانه انتقادی بچه منم میتونست اینکارو بکنه
دقیقا مشابه زمان فارسی که لغت مسخره دو معنی داره یکی از جهت خنده دار و مضحک بودن و دیگری به جهت چرند و بی اساس بودن، این واژه هم همین دو معنی رو داره
حاضر بودن برای انجام کاری/چیزی Then you also have people with too much money and too little sense who are prepared to waste their money on this stuf ...
حاضر به انجام کاری/چیزی
پول زیاد و عقل کم ( عبارت طعنه آمیز )
تا جایی که من میبینم. . .
عبارت much of an opinion معمولاً در ساختار منفی یا شبه منفی می آید ( مثل don’t have much of an opinion، haven’t formed much of an opinion yet ) تا بگ ...
از طرف دیگر، در مقابل، در عوض، دقیقا معنای On the other hand رو میده اما در رسمی تر و جدی تر در اسپیکینگ از on the other hand استفاده کنید اما در را ...
در سیاست، یک معنی دیگر هم داره به قدرت رسیدن، پیروز انتخابات شدن If the other party gets in, they might change the tax rules
معادل غیر رسمی برای Attention - grabbing جلب کننده توجه، توجه برانگیز، خیره کننده
توجه کنید که تلفظ شکل اسم و شکل فعل این لغت متفاوته کِنداکت: فعل کُنداکت: اسم
Clarity وضوح ( به لحاظ روان و قابل فهم بودن ) Your statement doesn't have the required readability
خوانا، واضح
Accompany: همراهی کردن Accompany with: همراه کردن ( یک مفعول رو با چیزی همراه کردن ) ، ضمیمه کردن چیزی با چیزی Accompany your story with a picture
نسبت به، بسته به، بر اساس معادل سطح بالا و رسمی برای این عبارات: Depending on, based on, according to
Typically
Importance
املای درست این لغت، large هست!
برخلاف انتظار، املای درست این لغت، Largely هست
Catch attention
Seek: دنبال چیزی بودن، طلبیدن، جویا شدن، جستجو کردن Seek out: با زحمت و تلاش دنبال چیزی بودن
صرفا به خاطر اینکه، فقط به خاطر اینکه. . . صرف اینکه. . . Perhaps what some of the older generation fail to understand is that just because the you ...
دور از واقعیت It couldn't be further from the truth
سانحه هوایی فاجعه هوایی
خطوط خاصی از مترو که آخر هفته ها در طول شب ( تا صبح ) بدون توقف فعالیت می کنند، به جای اینکه نیمه شب تعطیل شوند. در لندن است
در متون رسمی یا خبری، معنی "آغاز کردن" میده She opened her speech with a joke. → او سخنرانی خود را با یک شوخی آغاز کرد. The president opened the eve ...
استقبال رسمی و با شکوه
املای این لغت اشتباه است اسپل صحیح sore throat هست
ببخشید وسط بحث و جنگ و دعواتون چنین لغتی کلا در هیچ مرجعی وجود خارجی نداره هر لغتی که دیدید، قرار نیست یه Ly آخرش بذارید و ازش adverb بسازید.
خارج از برنامه یا خارج از زمان بندی مشخص شده. معمولاً وقتی استفاده می شود که کاری، رویدادی یا فعالیتی طبق برنامه ریزی اصلی پیش نرفته یا در زمانی غیر ...
خطاب به آرمان بدیعی، دشمن ما همین جاست
برای مشروب خیلی استفاده میشه ولی این کلمه صرفا در این زمینه کاربرد نداره! برای هر نوشیدنی دیگه ای هم میشه استفاده کرد I'm a kind of heavy coffee drin ...
توجه داشته باشید که این فعل خیلی فراتر از مصرف کردن فارسی هست. شما وقتی اخبار هم نگاه میکنید، دارید مصرف میکنید، وقتی آب می خورید یا از لوازم الکتری ...
از پسش برآمدن، با موفقیت تمام کردن، رسیدن، دوام آوردن تا آخر It was a tough race, but I made it to the end. مسابقه سختی بود، ولی تا پایانش دوام آو ...